اين ديدار براي فوتبال ايران مانند نبض تپندهاي است كه هرازگاهي آن را به چشم ميبينيم ولي در ايام ديگر سال دائم در حال تپيدن است و كسي آن را حس نميكند. اشتياق و اقبال بازيكنان تيمها براي حضور در يكي از اين دو تيم، شايد فقط و فقط براي بازي در شهرآورد نباشد ولي يكي از مهمترين دلايل بازيكنان ايراني براي عضويت در يكي از دو تيم استقلال يا پرسپوليس براي همين بازي مهم و بزرگ است. ديداري كه فقط جنبه فوتبالي ندارد و ابعاد وسيعش حتي تا خارج از مرزهاي كشور هم پيش ميرود. فوتبالي كه يك بار بودن در آن نام بازيكن را در بخش مهمي از تاريخ فوتبال اين مملكت ثبت و ضبط ميكند و تا ابد هر كسي ميتواند دربارهاش حرف بزند. البته اينها تنها جنبههاي مهم شهرآورد پايتخت نيستند و يكي از زواياي ديگر اين بازي براي فوتباليستهاي اين دو تيم، رسيدن به تيم ملي است. زدن گل يا بازي خوب در اين شهرآورد است كه ميتواند آينده يك بازيكن را تضمين كند. اتفاقات پيرامون شهرآورد از نظر اقتصادي هم براي باشگاهها و البته فدراسيون فوتبال مهم و تأثيرگذار هستند. تا آنجا كه باشگاههاي آبي و قرمز هر يك ميتوانند اسپانسرهاي جداگانه براي اين ديدار گرفته و حتي لباس جديدي براي اين ديدار سفارش ميدهند. شهرآورد تا آنجا مهم است كه گاهي سند بقاي يك مربي يا مدير در باشگاههاي استقلال و پرسپوليس را هم تضمين ميكند. به كرات ديدهايم مربياني را كه بعد از شهرآورد يا رفتند يا به مدت يك فصل روي صندليشان تثبيت شدند. همچنين مديراني را كه شكست در اين بازي مهم در ماندن و نماندنشان تأثير مستقيم داشته است. بهطور كلي وقتي همه اين حواشي پيرامون اين بازي مهم به وجود ميآيد، سبب ميشود دو تيم نتوانند بازي هميشگي و خوبشان را به نمايش بگذارند ولي در غير اين صورت با توجه به كيفيت بازيكنان حاضر در استقلال و پرسپوليس، اين بازي اتفاقاً يكي از بهترين مسابقات از نظر تاكتيكي در سطح ليگ برتر ايران محسوب ميشود. مسابقهاي كه در سالهاي اخير بيشتر به همين سبك برگزار شده و اتفاقاً از كيفيت خوبتري نسبت به گذشته برخوردار بوده است. با توجه به شرايط خوب تاكتيكي تيم پرسپوليس و با بازيای كه از استقلال مقابل نساجي مازندران ديديم، اين شهرآورد هم حتماً بار فني خواهد داشت.