در كل اين خوب است كه گرهاي از گرههاي تيمهاي پرطرفدار باز شود و سنگي از پيش پاي اين دو تيم با ميليونها هوادار باز شود ولي نه به اين قيمت كه پرده از آنچه در اين سالها پشت آن بود برداشته شود تا كل آسيا متوجه وضعيت اداره شدن اين دو باشگاه شوند. استقلال و پرسپوليس از همان سال كه قرار شد مجمعشان جداگانه برگزار شود و رئيسي مجزا داشته باشند هرگز چنين مجوزي دريافت نكردند و با توجه به جايگاه پراهميت اين دو مجموعه با خاستگاه عظيم مردميشان در سطوح مختلف جامعه، حتي ذرهاي به اين موضوع فكر نشد كه آنها را به بخش خصوصي واگذار كنند. سرخابيها در همه اين سالها به شكلي اداره شدند كه در هيچجاي ديگر دنيا مشابه نداشته است. اين سبك اداره باشگاه در نهايت منجر به بروز چنين مشكلي شد كه ميبينيم. استقلال و پرسپوليس در يك نقطه بند را آب داده و توسط مهمترين عضو كابينه دولت در بحث رسانه رسماً به كل آسيا اعلام كردند ما با حمايت دولت اداره ميشويم. اين در حالي است كه امثال فتحا... زاده، افشارزاده، واعظيآشتياني و حتي همين افتخاري، كه معتقد است ميتواند در بحث اداره باشگاه نقش پررنگي داشته باشد، لااقل درآمدزاييهايي در حد خودشان براي باشگاه كردهاند. اين يعني اين دو تيم دولتي دولتي اداره نميشوند ولي خصوصي هم نيستند. يك بام و دو هوا! پروژهاي كه شايد با اين سختگيري اخير AFC ختم به خير شود. با اين همه باز هم نميتوان از اين اتفاق چشم پوشيد كه چرا دولت بايد تحت فشار چنين خبري را به اين شكل واضح (!) عنوان كند؟ گرچه ميدانيم تقريباً غير از يكي، دو تيم همه باشگاههاي ليگ برتريمان به نوعي به بدنه دولت متصل هستند و اين اتفاق ميتواند براي كل فوتبال درس مهمي باشد تا هرچه پرقدرتتر به سراغ دريافت حق پخش تلويزيونيشان رفته و آن را زنده كنند. AFC امسال به 4 تيم ليگ برتري ما سخت گرفت و سال بعد به 4 تيم ديگرمان سخت ميگيرد و با ادامه اين روند قطعاً همه چيز در فوتبالمان زير سؤال خواهد رفت و كمكم بايد قيد حضور تيمهايمان در ليگ آسيايي را بزنيم. از آنجا كه قرار است تا سال 2020 همه باشگاهها در بحث مالي شفافيت كامل مالي داشته باشند قطعاً نميتوانيم به اين سرعت تكليف مالي اين همه تيم را روشن كنيم مگر با همت ايراني و تلاش مستمر.