نظرسنجی

نتیجه بازی استقلال - شمس‌آذر قزوین؟
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

رویسون درنته ستاره هلندی سابق رئال‌مادرید دلیل خداحافظی زودهنگامش را بیان کرده است.

درنته: چرا در 29 سالگی از فوتبال خداحافظی كردم؟

به گزارش خبرورزشی، رويستون درنته، بازيكن هلندي در سن 30 سالگي بازنشسته شده است. اين طبيعي نيست كه يك بازيكن سرشناس كه ده سال قبل بعد از انتخاب به عنوان بهترين بازيكن اروپايي زير21 سال در سال 2007 و پيوستن به رئالمادريد اينقدر زود از فوتبال خداحافظي كند. زندگي او مملو از فراز و نشيبهايي است كه ميتواند سوژه خوبي براي كتاب باشد. درنته درگفتوگويي بلندبالا با روزنامه ماركا به مرور زندگي عجيبش پرداخته.

*از زندگي شخصي و كودكيات بگو.

وقتي من ۳ ساله بودم، پدرم را درخيابان كشتند. مادرم مدتها اين موضوع را از من پنهان كرده بود و به من گفته بود كه پدرم در تصادف كشته شده. اخيراً تصميم گرفتم بيوگرافيام را بنويسم. ازفوتبال خداحافظي كردهام و در سن 30 سالگي مسائلي را تجربه كردم كه خيليها در200 سال هم تجربه نميكنند. كتابم با روايت مادرم آغاز ميشود. اين اولين باري است كه دراين باره حرف ميزنم. خيلي سخت است. مادرم سعي ميكرد مراقبم باشد تا من آسيب نبينم و از چيزي نترسم. در خيابان چيزهايي ميشنيدم و به مادرم ميگفتم ولي او ميگفت كه اينطور نيست و پدرم در تصادف مرده.

*در زندگي ضربات زيادي خوردي؟

لحظات خوب و بد زيادي داشتم اما نبايد به عقب نگاه كرد و حسرت خورد.

*چرا اينقدر زود خداحافظي كردي؟

چون خوشحال نبودم. خسته و نااميد بودم و از فوتبال حرفهاي لذت نميبردم. اتفاقات بدي برايم رخ داد و خداحافظي كردم.

*چه مشكلاتي داشتي؟

با مديربرنامههايم و نزديكانم به مشكل خوردم. نميخواهم نام ببرم ولي در دنياي فوتبال افراد ناصادق زيادي هستند.

*تو را گول زدند؟

بله. قراردادي را امضا ميكردم که دريافتيام كاملاً متفاوت با مفاد قرارداد بود.

*يعني ازتو سوءاستفاده ميكردند؟

من قوي وگاهي بياحساس هستم ولي قلب مهرباني دارم. كسي كه مرا بشناسد، ميداند كه انسان خوبي هستم و راحت به افراد اعتماد ميكنم. افراد زيادي به من نزديك ميشدند تا فريبم دهند و از من سوءاستفاده كنند. در سالهاي اخير مديربرنامه نداشتم چون نميتوانستم به كسي اعتماد كنم.

*دلت براي فوتبال تنگ نشده؟

گاهي وقتها چرا. از فوتبال خوشم ميآيد و زندگي من است ولي افراد محيط فوتبالي هميشه خوب نيستند. الان گاهي براي تفريح با دوستانم فوتبال بازي ميكنم.

*10 سال پيش خريد جنجالي رئالمادريد بودي و حالا بازنشسته شدهاي!

سخت است. نميدانم. كارنامه ورزشيام فاجعهبار بود ولي لحظات خوبي هم داشت.

*از دوران حضورت در رئال بگو.

خيلي شاد بودم. رئال بهترين باشگاه تاريخ است و در آن بازي كردهام. خيليها رؤياي بازي در رئال را داشتند و هرگز به آن نرسيدند. من رسيدم و خيلي لذت بردم. هميشه رئال را در قلبم دارم.

*اما اوضاع آنطور كه فكر ميكردي پيش نرفت.

در20 سالگي به عنوان بهترين بازيكن اروپايي زير21سال به رئال رفتم و در اولين بازيام گلي تماشايي به سويا زدم. مردم خيلي از من توقع داشتند و هضم اين موضوع براي يك پسر20 ساله ساده نيست.

*زندگيات خيلي عوض شد؟

خيلي. از زندگي در كنار مادرم در خانهاي كوچك، به خانهاي چند ميليوني رفتم.

*پس آن دوره، دوران مثبتي بود؟

براي من بله؛ كنار كاناوارو، نيستلروي، راموس، مارسلو، رائول، گوتي، اسنايدر وكاسياس، بازيكناني كه اسطوره بودند بازي كردم. همچنين كريس و بنزما. يك رؤياي بزرگ بود. هواداران با من مهربان بودند. مادريد هم مثل روتردام خانه من است. در مادريد رستوران دارم كه به نام پدرخواندهام نامگذارياش كرهام. او آنجا آشپزي ميكند.

*و در زمين فوتبال چه شد؟

با شوستر روابط خوبي داشتم. مشكلاتم از زمان مورينيو شروع شد. او باعث جدايي من از رئال شد. با او جروبحثهايي داشتم چراكه موافق خواستههاي او از خودم نبودم.

*چه شد؟

در سال 2010، در اردوي پيش فصل خيلي جدي تلاش ميكردم. مارسلو هم مصدوم بود و من اميدوار بودم كه بازي كنم و موفق شوم ولي در روز آخر بازار به من گفت كه بايد بروم. 24 ساعت براي انتخاب تيم وقت داشتم. باورم نميشد. مورينيو گفت كه اين خواسته والدانوست و من قرضي به اركولس رفتم.

*در اركولس چه شد؟

شروع خوبي داشتيم2 بر صفر در نوكمپ برديم و در تيم ملي هم بودم. مشكل از جايي شروع شد كه ديگر به ما پول ندادند و من هم ديگر به تمرينات نرفتم. آن موقع مورينيو به من زنگ زد و گفت كه من بازيكن رئال هستم و نبايد اين كار را بكنم.

*و تيم تان سقوط كرد.

تقصير مديران بود. استبان ويگو كه مربي خوبي بود را بركنار كردند و جوكيچ را آوردند كه براي نشان دادن عضلاتش به رختكن تيم ميآمد. هنوز فكر ميكرد فوتباليست است.

*و به مادريد برگشتي.

مورينيو مرا از تيم جدا كرد. نميخواست به بازيكنان تيم نزديك شوم. تنها تمرين ميكردم. حس مرگباري داشتم. آن موقع حس ميكردم كه پروندهام در رئال بسته شده.

*و بعد؟

اوضاع خوب نشد. در انگليس، روسيه و تركيه بازي كردم ولي با مديربرنامههايم به مشكل خوردم و نمي توانستم روي فوتبال تمركز كنم. بايد نگران همه قراردادهايم ميبودم و در زمين عملكرد بدي نداشتم. مدام مشكل پيش ميآمد و مجبور به خداحافظي شدم.

*حالا زندگيات چطور است؟

آرامم. الان فقط برايم خوشبختي مادرم و فرزندانم مهم است. نگرانيام همين است.

*چند فرزند داري؟

يك پسر  و 4 دختر. نميدانم پدرخوبي هستم يا نه. فرزندانم زندگي من هستند واگر آنها خوب باشند، همين برايم كافي است.

 *با برخي از بازيكنان رختكن رئال هم مشكل داشتي.

بله با ساويولا وگاگو. در مورد گاگو ترجيح ميدهم هيچ چيزي نگويم ولي روابطم با ساويولا بهتر شد.

*داستان چه بود؟

يك روز درتمرين تيم 4بار متوالي از ساويولا خواستم توپ را به من پاس بدهد. او ايستاد و توپ را به من كوبيد. در پايان تمرين به سمتش رفتم و به او گفتم: چه شده. او گفت كه من خيلي پررو هستم. از ضربه توپش دردم نيامد ولي از رفتارش دلم شكست. بعدها با هم حرف زديم و مشكل را حل كرديم و رابطه خوبي هم داشتيم. ولي با ساير بازيكنان خوب بودم.

*قصد نداري در شغلي مرتبط با فوتبال مشغول به كار شوي؟

بايد ببينم. در حال تحصيل هستم تا مدرك مربيگري جوانان را بگيرم. تجربياتم ميتواند به كمكشان بيايد.

*در مادريد شبها زياد به مهماني ميرفتي؟

بله. هرشب نه ولي خيلي شبها ميرفتم. گاهي مجبور بودم يواشكي بروم چون زمان مناسبي نبود. مادريد شهر زيبايي است. تو هم وقتي جوان باشي نه گفتن سخت ميشود. وسوسه ميشوي.

*با چه كساني به مهماني ميرفتي؟

(خنده) دركتابم از كسي نام نبردم والان هم نام نميبرم ولي من تنها بازيكن رئال نبودم كه به مهماني ميرفتم اما هيچ وقت دير به تمرينات تيم نرفتم و حسابي تمرين ميكردم. دليل جداييام از رئال اين نبود.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرسنجی

نتیجه بازی استقلال - شمس‌آذر قزوین؟

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی