چند باري شانس خود را به عنوان مشاور، مدير فني و حتي سرمربي در ليگ برتر و ليگ يك امتحان كرد اما خيلي زود كه نميدانم اسمش را بگذاريم بدشانسي يا انتخاب بد مجبور شد عطاي آنها را به لقايش بخشيده و دوباره خانهنشين شود. شايد از سن علي كريمي براي فوتبال بازي كردن گذشته باشد ولي قطعاً اين سن براي بيكار شدن بسيار پايين است آنهم با ثروت، شهرت و امكاناتي كه امثال او دارند اگر زمينۀ فعاليت مورد علاقه و مناسبي برايشان پيدا نشود بسيار آزاردهنده خواهد بود. هر چند برخي فوتباليستهاي مشابه وي فعاليتهاي تجاري گستردهاي دارند اما قاعدتاً فوتبال براي آنها چيز ديگري است. الغرض! هر از گاهي كريمي آتشي در رسانهها به پا ميكند كه هيچ اثري جز ايجاد دشمنيهاي جديد و تنشهاي بياثر براي وي و فوتبال كشور به همراه ندارد. البته نميخواهم بگويم سخنان وي ناصحيح است بلكه معتقدم اينگونه افشاسازيها اثري ندارد. كما اينكه خداداد عزيزي سالها قبل از وي اينگونه مصاحبهها را انجام داده و هيچ دردي از خودش و فوتبال كشور دوا نكرده است. اگر فساد، انحراف و يا مشكلي در فوتبال كشور و نظام اداري حاكم بر آن وجود دارد راه حلش جار زدن در رسانهها نيست و بايد از طريق مجاري قانوني پيگير حل و فصل آن بود. ضمن اينكه همه منتظر علي كريمي جديدي روي نيمكت تيمهاي ليگ برتري هستند؛ خيلي حيف است كه بخواهد با اينگونه هيجانات كاذب از مسيرش منحرف شود و يا انرژياش به هدر رود. از ما گفتن بود!