به گزارش خبرورزشی، لوئيس سوارس در فروشگاه آديداس در پاساژ كورته اينگلس بارسلونا ميزبان خبرنگار روزنامه ماركا بود و گفتوگويي بلندبالا و جذاب را با او انجام داد كه در آن به ابعاد مختلف زندگياش پرداخت. در اينجا ميتوانيد گزيدهاي از اين گفتوگو را مطالعه كنيد:

*فردي آرام و خندان هستي. خودت آن سوارسي كه در زمين با همه ميجنگد و به همه حرف ميزند را ميشناسي؟

نه. اصلاً. اين مدل بازي كردنم است. جنگيدن در تمام لحظات باعث شده تا من به جايگاه امروزم برسم. در بعضي بازيها با خودم فكر ميكنم و تلاش ميكنم تا آرامتر باشم ولي شيوه خاصي وجود ندارد. هرچه بيشتر در آرامش باشم، بيشتر احساس راحت نبودن ميكنم. پس بايد هميشه بجنگم و دائماً بحث كنم. البته اين اتفاقها در زمين فوتبال رخ ميدهد اما در خارج از زمين ساكتترم.

*در اين ماههاي ابتدايي فصل، با درد در ناحيه مينيسك پايت بازي ميكني؟

بله. البته الان بهترم. درمان سختي پيش رويم است و بهتر شدهام. البته از بين رفتن درد كافي نيست و ميخواهم مانع تكرار دوبارهاش شوم.

*فكر ميكني تصميم نيمار براي ترك بارسا درست بود؟

نيمار انسان بالغي است و دقيقاً از تصميمي كه گرفت، آگاه بود. قطعاً اين تصميم برايش دردناك بود چون در بارسا احساس خوشبختي ميكرد ولي همه ما بايد بپذيريم كه او چالشهاي ديگري دارد كه ميخواهد به آنها برسد. تصميمي كه او با خانوادهاش گرفتند، قابل درك است. جايي براي حسرت نيست و فقط بايد او را به خاطر تمام محبتي كه به بارسا داشت و دوستياي كه در طول اين سالها با هم داشتيم، تحسين كنيم.

*با حدس و گمانهاي موجود، ميتواني نيمار را در پيراهن رئال تصور كني؟

نه. اصلاً. راستش را بخواهيد بعيد ميدانم. من نيمار را ميشناسم و از علاقهاش به بارسا و همتيميهايش خبر دارم. بعيد ميدانم كه الان به رئالمادريد برود.

*بعد از قهرماني در لاليگا، ليگ قهرمانان اروپا و سوپركاپ، چه بر سر رئالمادريد آمده؟

هر تيمي در يك بازه زماني ممكن است خوب بازي نكند يا به نتيجه مطلوب نرسد. شوتهاي زيادي به دروازه حريفان بزنند و به گل نرسند. در دنياي فوتبال اين طبيعي است و براي ما هم ممكن است رخ دهد. پس نميتوانيم برتري خاصي در لاليگا براي خودمان قائل باشيم.

*با آمدن والورده چه چيزي تغيير كرد؟

او اعتماد زيادي به همه بازيكنان دارد. تيم ما در مقايسه با دوره لوئيس انريكه تغييرات زيادي نداشته ولي شيوه تمرين كردن و برنامهريزي براي بازيها متفاوت است. ما به عنوان يك تيم بايد هميشه در خدمت سرمربي باشيم تا به بهترين نحو ممكن از پس كارها بربيایيم.

*صحبت در مورد بازيكناني كه تابستان به بارسا نيامدند، زياد است. فكر ميكني تيم تان بعد از جدايي نيمار به اندازه كافي تقويت شد؟

نيمار بازيكن متفاوتي است كه توقعات از او بالا بود. بازيكنان ديگري مثل دئولوفئو به تيم آمدند كه در تيم پرورش يافتهاند و خيلي كمك ميكنند. پائولينيو دهان خيليها را بست و از زمان آمدنش در سطح بالايي ظاهر شده. او يكي از كاپيتانهاي برزيل است. دمبله بدشانس بود كه زود مصدوم شد ولي وقتي خوب باشد، همه را سورپرايز ميكند. الان در مورد بازيكناني كه شايد به بارسا بيايند و شايد از تيم جدا شوند، صحبت است ولي ما خودمان را از اين بحثها دور نگاه ميداريم.

*درست است كه تو بين نيمار و كاواني ميانجيگري كردي؟

نه. اصلاً. من در اين ماجرا دخيل نبودم. در اين شرايط من نميتوانم كاري بكنم.

*چالش فعلي پيش رويت چيست؟

اولين چالش به پايان بردن سال 2017 و شروع سال 2018 با فتح تمام جامها براي بارسا و در نهايت سپري كردن يك جام جهاني خوب با اروگوئه است.

*از عملكردت راضي هستي؟

من خيلي از خودم انتقاد ميكنم و اگر گل نزنم، حس بدي دارم. مهم اين است كه به تيم كمك كنم و اگر از نظر فيزيكي خوب باشم و بازي خوبي انجام دهم، از خودم راضي هستم. وقتي نتوانم به تيم كمك كنم، عصباني ميشوم.

*جام جهاني روسيه، جام جهاني لئو و نيمار خواهد بود يا لوئيس سوارس؟

تيمهاي ملي زيادي هستند كه در سطح بالايي قرار دارند و ميتوانند قهرمان شوند. تيمهايي كه تركيبي از جواني و تجربه را در اختيار دارند. جام جهاني بزرگي خواهد شد كه در يادها خواهد ماند.

*چهارمين فصل حضورت در بارساست. فكرش را ميكردي كه بتواني با بارسا به اين همه قهرماني برسي؟

هرگز فكرش را نميكردم كه آنقدر سريع با شهر و تيم تطبيق پيدا كنم و اين همه جام ببرم.

*در زندگي سختيهاي زيادي كشيدي تا به اينجا برسي. راز موفقيتت چه بود؟

هميشه يكجور بودم. در داخل و خارج از زمين فرقي نميكردم. اين ذهنيت به من كمك كرد تا در داخل زمين هم خودم باشم.

*به بچههايي كه ميخواهند مثل تو باشند و از صفر شروع ميكنند، چه پيغامي داري؟

هرگز نااميد نشوند. اگر چيزي را ميخواهند، ميتوانند به آن برسند. بهترين آموزش براي هر بچه، اين است كه هميشه جاهطلب باشد و بيشتر بخواهد و به آنچه دارد، راضي نشود و به دنبال بهترها باشد. من در سن پاييني به تيم ناسيونال اروگوئه رسيدم و ميتوانستم همانجا بمانم ولي هميشه بيشتر ميخواستم. به اروپا آمدم. در اروپا هم توقعات بيشتري داشتم و ميخواستم در بهترين تيم دنيا بازي كنم. اوايل حتي پول نداشتم كه براي حضور در جلسات تمريني بليت اتوبوس بخرم.

*اما الان اوضاعت كاملاً فرق كرده.

بايد همه چيز را ارزيابي كرد. نبايد فراموش كني كه از كجا به اينجا رسيدهاي. بايد به فرزندانت هم بياموزي كه براي رسيدن به اينجا در كودكي تلاشهاي زيادي كردهاي. بايد دائماً اين را به آنها يادآوري كني.

*اگر به خاطر سوفيا نبود، الان به اينجا ميرسيدي؟

سوفيا تغيير مثبت و بزرگي در زندگي من بوده؛ اين را هميشه گفتهام. او كمك بزرگي براي من، چه در زمين فوتبال و چه خارج از آن است. هروقت كه اشتباه ميكنم، او مرا متوجه اشتباهم ميكند. در طول مدتي كه با هم هستيم، هميشه مرا راهنمايي كرده است. 15 سال است كه با هميم، بيش از نيمي از عمرمان! هميشه دوست داشتيم تا با هم تشكيل خانواده بدهيم و قدر زندگيمان را ميدانيم.

*درست است كه بدون داشتن شناختي از خرونينگن هلند، به اين تيم پيوستي تا به سوفيا كه در بارسلونا زندگي ميكرد، نزديكتر شوي؟

بله دقيقاً همينطور است. وقتي به من گفتند كه خرونينگن قصد خريد من را دارد، اولين كاري كه كردم اين بود كه در پلياستيشن چك كردم كه اين تيم چطور و كجاست و چه پيراهني ميپوشد. اين گام بزرگي براي من بود كه به سوفيا كه در بارسلونا زندگي ميكرد، نزديكتر شوم.

*هنوز هم پلياستيشن بازي ميكني؟

خيلي كم ولي در اردوهاي تيم هر وقت فرصت پيش بيايد بازي ميكنم اما در خانه با وجود بچهها، ديگر نميشود بازي كرد.

*با تيم بارسا بازي ميكني؟

شايد باورتان نشود ولي معمولاً تيمم را عوض ميكنم.

*گويا پسرت بنجامين شيفته فوتبال است. نه؟

بله. واقعاً مرا سورپرايز ميكند. او چپپاست.

*پس حتماً به مسي حسادت ميكند يك چپپاي موفق. دقيقاً برعكس تياگو مسي.

بله. مهم اين است كه خيلي از فوتبال لذت ميبرد. از بازي با توپ كيف ميكند. به تمام جزئيات بازيكنان توجه ميكند. حتي در ليگهاي ديگر. برايم جالب است كه به همه مسائل دقت ميكند. بنجا بازيها را تماشا ميكند و گلها را مثل گريزمن و لئو جشن ميگيرد. گاهي هم مثل ديبالا.

*گويا پسرت از دروازهباني خوشش ميآيد.

نه. اميدوارم كه دروازهبان نشود. البته خودش در اينباره تصميمگيري ميكند. هنوز خيلي خوب مسائل را درك نميكند و براي تفريح فوتبال بازي ميكند. من اصلاً سد راهش نميشوم و هر كاري دوست دارد بايد انجام دهد. هيچوقت او را براي فوتبال بازي كردن تهييج نميكنم. اولين توپ را وقتي او دوساله بود، باجناقم به او هديه داد. تا آن زمان خودم هرگز برايش توپ نخريده بودم. الان اوضاع فرق كرده. با او فوتبال بازي ميكنم. چون در پروسه رشد است و از من ميخواهد كه با او بازي كنم ولي هرگز او را به زور به سمت فوتبال هل نميدهم.