۱- AFC به دروغ گفت و اعلام کرد بازی در زمین سوم و کشور بیطرف نداریم، هر تیم در خانهاش میزبان خواهد بود! در عین حال کنفدراسیون فوتبال آسیا، سرسپردگی و بیمقداری خود را اثبات کرد که با یک تشر، از تصمیم درست و قانونی خود بازگشت و از اجرای آن سر باز زد!
دوباره همان آش، دوباره همان کاسه! دوباره در خدمت «شیخبچه»های اتحادیه عرب بودن! دوباره «هرچه استاد ازل گفت بگو»، گفتن! دوباره وکیل تامالاختیار کرهجنوبی و ژاپن شدن! دوباره مستقل نبودن! و برای دهمین بار، «زیر و رو» کشیدن و «دودوزه» بازی کردن! در جهت منافع اربابان!
کار استقلال سختتر است! کار پرسپولیس سهلتر است اما در اصل زار است و نزار است حال و احوال فوتبال آسیا با این مدیران حلقهبهگوش!
تعویض سپیدرود برای برانکو
۲- پرسپولیس باز هم نیازمند یک تعویض بههنگام بود! بازی تیم پرسپولیس، خیلی آشکار «هنگ» کرده و خیلی واضح قفل شده بود! برانکو دست به کار گشت ولی از تدابیر او هم کاری برنمیآید! کاری دیگر باید کرد! تعویض دیگری لازم است!
جنس پرسپولیس برای ایجاد تغییر جور نیست! کار دیگری باید کرد! تعویض مؤثرتری لازم است! محسن مسلمان خوب بازی میکند اما...
کمال کامیابینیا و ربیعخواه، زوج دفاعی مکملی را ساختهاند اما نیاز پرسپولیس، جور دیگری باید برآورده شود! بردن منشا و آوردن احمدزاده هم دوای درد نیست! بازی رو به پایان است، سپیدرود سزاوار باخت نیست، که حتی لیاقت زدن یک گل به نشانه برتری هم دارد! کاری باید کرد، اما چطور؟
امداد، از جای دیگری میرسد! تعویض به گونهای دیگر رخ داد و زمینههای تغییر را فراهم آورد! بیرون رفتن حسین ابراهیمی از بازی سپیدرود! به کمک پرسپولیسی که مانده بود رفتن!
پرسپولیس روی هوا «بُل» گرفت! پرسپولیس بدون دخالت، صاحب بهترین فرصت شد! قرمزهای تهران ممنون این تصمیم نابههنگام سپیدرود شدند!
حریف AFC هم که نیستیم
۳- درباره تیم ملی که کار خاصی نمیتوان کرد! راهکار زیاد است و پیشنهاد فراوان اما نرود میخ آهنین در سنگ! پس ما هم میخ به سنگ نکوبیم!
حریف AFC هم که نیستیم، اصلاً ارادهای برای دو کلمه حرف حساب با «عمال ظلمه» شیخسلمان زدن، وجود ندارد که کنفدراسیون هم «ریش ما را شمرده» و اصلاً تمایلی به گفتوگو ندارد!
حق هم دارد! وقتی هر چه ببافند از آسمان و ریسمان، ما هم میپذیریم و قبول میکنیم، مگر مرض دارند که بشنوند و بگویند! رسم مقرر و معمول، رسم خوبی است، از آنها گفتن، از ما سمعاً و طاعتاً و دویدن! بیخواسته بیتوقع! بنابراین بپردازیم به موارد دیگر، مثلاً به چرایی اینطور شدن تیم سپیدرود! بلکه به دلایل نزول سطح کلاس فوتبال رشت و حتی فوتبال گیلان، که ملوانش آنطور گرفتار خودش است و سپیدرود هم به شرع ایضاً!
به قول گزارشگر تلویزیون «باران» مسئله سپیدرود، فنی هم هست!
آیا همتی برای خارج کردن سپیدرود، از این مخمصه وجود ندارد؟ افتادن سپیدرود که ۲۰ هزار تماشاگر در ورزشگاه بیدرجه سردار جنگل دارد، در رشت به سود کیست؟ چرا سپیدرود را سیاهبخت میخواهید؟
شفر، استقلال را شناخت
۴- از بازی استقلال یکه نخوردیم! از پیروزی استقلال، که ۳ گل به سپاهان زد، به شگفت نیامدیم! مردان استقلال را میشناسیم! مربیاش را هم میشناسیم! به پتانسیل استقلال واقفیم و به استعداد بالقوهاش اذعان داریم! میدانیم که استقلال کمتر از این نیست و بیشتر از این هم باید ازش خواست!
درد استقلال این بود که باید جنسش جور چیده میشد! باید بازی نفراتش با چیدمان بیغلط همسو و همخوان میشد! با آوردن شفر، استقلال به سمت و سوی توانایی گام برداشت! با آمدن شفر، استقلال کمبود و کاستیاش را شناخت و برای برطرف کردنش اقدام کرد! مرد آلمانی، «شومن» نبود! معلم و مربی بود و هست!
آنچه امروز در بازی استقلال قیمتی است و پر بها دارد، دانستگی و بازی دانسته است! فوتبال استقلال و آقای شفر، دیم نیست! خودبهخودی و قضاقورتکی نیست! برابر سپاهان از چیدمان خوب تا حرکتهای فردی بهجا، همه چیز بهتر از همیشه بود! برابر سپاهان، وظایف حرکتی و مسئولیتهای پستی، همه روشن و قابل رؤیت بود! به ویژه در میانه زمین، به ویژه در دایره عمل هافبکها! پوشش منطقه بازی، حمایت از مرد اول درگیرشونده! جابهجاییهای سریع و مؤثر!
استقلال وارد فاز عالیتری از بازی گروهی و تیمی میشود! بازی تیمی، اول از خط دفاع و سپس از خط هافبک در حال متحول شدن است! شفر اصول خود را زیر پا نمیگذارد- قابل توجه سجاد شهباززاده-!
گل زدن به شکل متفاوت
۵- استقلال بدموقعی وارد تعطیلات نیمفصل میشود! بلکه نه، برای استقلال این تعطیلی، بههنگامترین هدیه بود که نه از آسمان بلکه از تقویم لیگ برتر رسید!
استقلال با همان نفرات همیشگی، فوتبال متفاوتی را بازی کرد! شفر از تیم همیشگیاش بازی جور دیگری را گرفت! یک بازی مثبتاندیشتر! یک بازی تهاجمیتر! یک بازی غیرقابل مهارتر!
استقلال هم گل زد و هم برای گل زدن، نفرات دیگری و شیوه بهتری را در دستور کار خود قرار داد!
استقلال، گلزن جدیدی نگرفت اما گل زدن را به شکل متفاوتی دنبال کرد! ملقمهای از تکنیک، بازی بدون توپ، از خلاقیت و دوندگی و مهمتر از همه، حرکت در چهارچوبههای از پیش معلوم شده!
