تقریباً 99 درصد مربیان ایرانی و بسیاری از خارجیهای شاغل در ایران مجبورند بنا به مصالحی چشم خود را روی یکسری از مسائل ببندند - حتی برانکو که انصافاً بهترین مربی 10 سال اخیر پرسپولیس است- یک جاهایی با رامین رضاییان، محسن مسلمان و مهدی طارمی مدارا کرد تا جو تیمش بههم نخورد. مسلمان که بازیهای خوبش یادآور درخشش محسن عاشوری در پرسپولیس است، پارسال هر وقت زودتر از سروش رفیعی تعویض میشد، غرولند میکرد و یا خلاصه واکنشی نشان میداد که اگر یکی مثل کیروش بود، مسلماً با او برخورد میکرد اما برانکو مدارا کرد و حالا میبینیم که مسلمان بعد از گل علیپور به سپیدرود، طوری به آغوش سرمربیاش میرود که فرشاد احمدزاده نرفته است!
یک مربی گاهی به خاطر سیستم مدیریتی غلط باید مصلحتاندیشی کند. آنچه چند ماه قبل در برنامه 90 و هنگام حضور افتخاری و مصاحبه تلفنی منصوریان و ملکی دیدیم، نمادی از یک آشفتگی محض مدیریتی فنی در استقلال بود. استقلالی که میخواست با حرکات نمایشی منصوریان کنار خط تیم شود اما نشد. رفتار افتخاری در آن برنامه کاملاً نشان میداد که چرا در بعضی از باشگاههای بزرگ ما بازیکنسالاری وجود دارد و بازیکن هر وقت دلش بخواهد قرارداد بلندمدت میبندد و هر وقت بخواهد قرارداد کوتاهمدت! در واقع با این مدل مدیریت که البته در استقلال و پرسپولیس مسبوق به سابقه است، گاهی باید به سرمربیان حق داد که چشمهای خود را روی یکسری مسائل و بازیکنسالاری ببندند چون اگر قرار است ریشه بازیکنسالاری خشک شود در درجه اول باشگاه باید جلوی آن بایستد و در این میان کیروش و تیم ملی یک استثنا هستند.