۱- سپیدرود انگار که دارای مالک شده و گویا که «ملک» شخصیتی حقیقی به حساب آمده!
جایزه مطلوب سپیدرود
برای سپیدرود که مقابل پرسپولیس بازی خوبی انجام داده بود و بلکه بهترین بازی ممکنش را به اجرا گذارده بود، پیروزی موعود از راه رسید و جایزه مطلوب پرداخت شد! تیمی که نمایندگی میکند، فوتبال «خودویژه» شمال ایران را، میرود تا برابر انتظار، از بیصاحبی خارج شود!
برای سپیدرود که به اندازه یک تیم توانا، نفرات خوب با فوتبال قابل قبول و قابلیت پیشرفت، آن هم از نوع جهش آسایش دارد، «صاحبدار» شدن، بهترین خبر است!
پرسپولیس که مقابل سپیدرود، سخت به دردسر افتاد، خوب میداند که تکتیم خطه گیلان چه قدرت و چقدر شایستگی حضور و سزاواری بقا دارد!
اینکه مربی برزیلی چگونه وارد میشود، یا امید روانخواه با چه ترتیب سوار کار دشوار خود میشود و نظرمحمدی، چه واکنشی دارد، همه مسائل درجه دومند! مهم سپیدرود است که بیصاحب نماند!
کلاه برانکو بافته بر سر فراز
۲- اتفاقی رخ نداد! روند قبلی با همان شدت و با همان حدت ادامه پیدا کرد! پرسپولیس برنده شد! پرسپولیس صاحب یازدهمین پیروزی خود، در ۱۵ بازی نیمفصل اول شد! برای پرسپولیس که یک ستاره داشت و یازده خورشید، همهکاره و بهترین بازیکن، همه بودند! همهای که هم شامل برانکو ایوانکوویچ میشود و هم کریم باقری و محمود خوردبین را در بر میگیرد!
پرسپولیس نه فقط در بازی پانزدهم، نه تنها برابر نفت آبادان که در همه بازیهایش یک تیم بود، با همه مشخصات و مختصات یک تیم!
پرسپولیس گام به گام و با قدمهای شمرده و سنگین روال تیم شدن را طی کرد و شد این که شده است! و بدل شد به یکی از دو، سه بهترین تیم غرب آسیا، بلکه کل آسیا!
برای پرسپولیس در اقدامی پرمعنا، محمد انصاری پاس گل اول را داد! در حرکتی دلپذیر و شایسته تکرار، بشار رسن دقیقهای بعد از ورودش به زمین، زمینه گل دوم را فراهم آورد!
***
و هر دو گل پرسپولیس را یک نفر زد! بازیکنی که یک سال و اندی پیش آقای فتحا...زاده دربارهاش گفته بود: ... این بچه غوغا میکند! هوای این جوان ساده و تیزچنگ را باید داشت. او را باید پایید!
مثل شیرینفراز، مثل گسترش فولاد
۳- مشخصه تیمی که پسوند آبادان را با خود حمل میکند، چه بود؟ بازی خوب صنعتنفت از کدام ویژگی برخوردار بود که خاص این تیم باشد و در تیمهای دیگر نشانی از آنها نباشد؟
برانکو با چه تدبیری و با کدام ترفند حرکت منطقهای و همکاری گروهی، صنعتنفت را فریب داد تا مثلث انصاری، امیری و علیپور با کمک محسن مسلمان، «سوراخ دعا» را علیه حریف پیدا کند و آن کند که برای پرسپولیس، آن به!
صنعتنفت که در نیمه نخست، شمایل و شکل بازندهها را نداشت، پای خود را در کدام تله گذارد تا به «تاس لغزنده» باخت افتاد و در چند دقیقه - بعد از خروج بیفایده و زیانآور جاسم کرار- مسابقه را باخت!
صنعتنفت- تیم فراز کمالوند- برابر پرسپولیس، فوتبال آشنایی را به نمایش گذارد! ولی از این تیم، درست و دقیق مقابل پرسپولیس بازیهای مقبولتری هم برگزار کرده است! با همین تیم و همین نفرات، به نام گسترش فولاد! آن روزها برای تبریز، این روزها، با همان بازی برای شهر متفاوت آبادان!
***
در ورزشگاه آزادی، تماشاگران پرسپولیس را کمتر یافتیم از تماشاگران نفت در شهر آبادان! دستکم ۳ هزار نفر کمتر! نفت آبادان اگر بازیاش آبادانی شود، چهها که نمیشود!
چند کلمه، با «دل» امیر
۴- امیر قلعهنویی، معمولاً به مسائل اجتماعی هم میپردازد! قلعهنویی از حرف زدن درباره مردم و مشکلاتشان ابایی ندارد!
اخیراً او گفته است: ... پس مسئولان چهکارهاند؟ مردم در این زلزله کرمانشاه، همت و حمیت خود را نشان دادند اما قرار نیست کشور را مردم اداره کنند! پس مسئولان چهکارهاند؟!
امیرخان، مسئولان هم هستند! و کار خودشان را میکنند گاهی با عمل به مسئولیتهای خود و گاهی با سؤالآفرینی از فرط کاری نکردن، در این شرایط بد و سرمای زمستان! و البته در همه حال با گران کردن و گرانتر کردن زندگی مردم اعم از زلزلهزده یا زلزلهنزده!
در این موارد، اصل کار مردمند! و کارهای بزرگ و سنگین را مردم با کمال میل انجام میدهند! بزرگان- یعنی مسئولان بلندپایه مملکتی- سیهمهره بازی کنند! کارهای دمدستی و پیشپا افتاده، همه بر گردن مردم است که بیمزد و منت، فیسبیلا... همیشه هستند و همه جا هستند!
امیرخان! برخلاف تصور شما، مردم چون مردمند و مردمیاند، پس هستند! مردم پای کارند! و همهکارهاند در این مصیبتها، که همت والا میخواهد و بزرگمنشی میطلبد!
***
اندر بلای سخت پدید آید
فضل و بزرگمردی و سالاری
عزت زیاد، خدا از بزرگی کمتان نکند!
