نظرسنجی

صعودکننده به مرحله بعد جام حذفی؟
۰
پنجشنبه ۲۳ آذر ۱۳۹۶ - ۰۸:۵۸
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

اینکه برانکو و پرسپولیس تجدید همکاری خود را با عقد قراردادشان قانونی و لازم‌الاجرا کردند نشانه موقع‌شناسی و روابط صحیح دوجانبه‌ای است که مایه و پایه یک دوستی عمیق کاری را پدیده آورده است!

1-  برانکو، پرسپولیس را برای پرش و جهش در عالم مربیگری مکانی مناسب و حتی مناسبترین مکان میداند!

پرسپولیس هم در راستای نیل به همه اهداف و سیاستهای خود برانکو را یکی از عناصر کلیدی و یکی از مردان واجبالحضور میشناسد! پرسپولیس با برانکو و برانکو با پرسپولیس، واجد کمال ارزشهای لازم میشوند! شرط عقل این است که این دو، تیم خود را که زبان یکدیگر را کامل میفهمند حفظ کنند و در تکمیل این روند، کوشش عاقلانه خویش را ادامه دهند! بسیار به سود فوتبال ایران است که ترکیبهای موفق خود را حفظ کند! مثل ترکیب از هر حیث موفق پرسپولیس را.

***

در این میان اگر برانکو با زمانشناسی بهترین وقت را برای امضای قراردادش برگزیده و در اوج موفقیت پشت میز مذاکره نشسته از هوشمندی و «برنده بودن» او حکایت دارد!

عملیات خاص برای نیمفصل وم

2- کار تکمیل تیمهای لیگ برتر با شدت و نوعی حدت در دستور کار همه قرار دارد! پرسپولیس در درجه اول خیالش را از جانب برانکو راحت کرد!

استقلال با جناب شفر وارد مرحله دیگری و دست به دامان بازی بهتری شده است!

استقلال دنبال ارتقای کلاس بازی و فوتبال خویش است!

تحرکات خاص، به شکل مخصوص، ذوبآهن را هم آبستن حوادثی چند کرده است! در سپاهان هم خبرهایی هست! گروهی میروند، عدهای میآیند تا کرانچار بماند. آیا میماند؟

آیا تلاش سپاهان و تراکتورسازی که این دومی به شیوه «خانهتکانی» میخواهد صاحب قدرت و اقتدار تیمی شود به جایی که باید، میرسد؟

این تردید به جان استقلال خوزستان هم افتاده است که موریانهوار پایههای باور خود را نشانه رفته است، مثل سیاهجامگان و مثل نفت تهران!

نگرانی سپیدرود و شکی که به جان نفت آبادان افتاده جنس دیگری دارد! سپیدرود دست به کار شده است و آبادانیها دغدغه استیل و روش دیرینه سال خود را دارند!

***

در این میان حسابی ویژهتر هم باید باز کرد، برای تماشاگران شهر رشت و شهر آبادان که هنوز هم پرتعدادند و هنوز هم از تیم خود نبریدهاند!

تیم ملی مهجور و دور

3- از تیم ملی خبری که خبر باشد و حواس آدم را جلب و جمع کند به گوش نمیرسد! تیم ملی در آخرین ماههای منتهی به جام جهانی مهجور افتاده است و بیسروصدا به نظر میرسد! انگار که تیم ملی اهمیت پیشین خود را از دست داده باشد! بیخبر، بیاثر، یکجورهایی «گم»!

آیا این بیخبری برای تیم ملی بد نیست؟

آیا این اهمیت از دستدادگی برای تیم ملی غلط نیست؟

اگر بد است و اگر غلط است پس دست به کار شوید! غلط را و بد را پردوام نکنید! تیم ملی را پرنشاط بخواهید! تیم ملی را پرهیاهو بخواهید! کانون انواع خبرهای خوب، کانون انواع اخبار امیدآفرین!

در فدراسیون فوتبال و در سازمان تیم ملی یکی، دو مرکز «بیشفعال» باید در این دایره فعال باشند! دایره اخبار عام و دایره اخبار خاص! خبرهایی که تیم ملی را به تیتر اول همه رسانهها بدل کند! خبرهایی که هر کدامشان زاینده ۱۰ خبر خواندنی باشند!

***

تیم ملی در هاله سکوت است! تیم ملی در پیله سکوت است! تیم ملی چهره جذابش را از دست میدهد! تیم ملی از سر و زبانها میافتد! مجال ندهید!

درد سپیدرود

4- مسئله سپیدرود فرق میکند! درد سپیدرود درد بیپولی نیست! پول هر اندازه هم زیاد دوای درد سپیدرود و حلال مشکلاتش نیست!

سپیدرود نفر دارد! سپیدرود نیروی انسانی دارد! سپیدرود «جانمایه» تیم شدن و تیم خوبی هم شدن را دارد!

سپیدرود اشکال بازی دارد! سپیدرود مشکل استیل دارد! سپیدرود باید بتواند از خودش بازی بگیرد نه آنکه از خودش بازی درآورد!

همه حرف در همین یک حرف است! باید حرف را بفهمی و باید نکته را بگیری! بازی گرفتن از خود نه بازی درآوردن از خود!

آدرس از این سرراستتر نمیشود! هیچ نشانی دقیقتر از این سراغ نداریم! مخاطب این سخن هم رئیس و مالک تازهوارد است، هم تمام مردان قدیم و صاحبان عله!

بازیکنان هم باید به بازی بپردازند و بازی درنیاورند! سپیدرود هنوز 15، 20 هزار نفر تماشاگر دارد، ثروتی عظیم و قدرتی کمنظیر!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرسنجی

صعودکننده به مرحله بعد جام حذفی؟

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی