۰
یکشنبه ۲۶ آذر ۱۳۹۶ - ۱۷:۲۱
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

جوان‌تر كه بوديم - سال اول دبيرستان- دبير درس تاريخ‌مان يك روز سر كلاس درس، دوستانه و صادقانه گفت بچه‌ها!

شاگردان! دوستان خوبم! بياييد از گذشتهها درس بگيريد. بياييد از تجربههاي تلخ و شيرين دانشآموزاني كه در همين كلاس و پشت همين نيمكتها نشستند، عبرت بگيريد. آن روز آن دبير محترم تاريخ به تفصيل درباره موضوعي كه ذكرش رفت، سخن گفت.

همه حرفهايش به كنار، حرف آخرش هم به كنار كه براي خودش باري از معني بود. او گفت: «همه اينها را گفتم اما تقريباً مطمئنم هيچكدام از شما به حرفهايم عمل نميكنيد و اغلبتان، اغلب اشتباهات دوستان كلاس بالايي را تجربه خواهيد كرد و از تجربه آنان درس نخواهيد گرفت؛ او البته كه راست ميگفت.

چند سال بعد وقتي كلاس چهارم دبيرستان نظام قديم بوديم، در جمعي كه همان همكلاسيها حضور داشتند، حرفهاي دبير تاريخمان را مرور ميكرديم و با خود ميگفتيم كاش به حرفهايش گوش كرده بوديم تا چنين و چنان نميشد و...

حالا حكايت فوتباليست جوان ليگ يكي است كه در يكي از تيمهاي منطقه جنوب بازي ميكند. بازيكني كه زود هم ازدواج كرد و حالا كه كمي معروف شده، با گذشت 2 سال و نيم از ازدواجش همسر محترمهاش را در حد و شأن خود نميبيند و قصد طلاق و ماجراهاي تلخ اينچنيني دارد.

پسر سيهچرده كمسال عزيز! كمي به گذشتهات نگاه كن؛ تجربه همتايانت را ببين و ببين كه با اين حاشيهها چه بر سرشان آمد؛ هر چند بعيد است از خر شيطان پياده شوي متأسفانه...  اما لطفاً پياده شو. 

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی