۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

زین‌الدین زیدان تیمش را با ترکیب و تاکتیکی عجیب به ال‌کلاسیکو فرستاده بود.

آقای زیدان! رئال، خیرونا نیست

به گزارش خبرورزشی، رئالمادريد بهاي گزافي بابت ترسش از ليونل مسي پرداخت كرد. در بازي روز شنبه الكلاسيكو، زيدان از كواچيچ خواست تا همان كاري كه تيم خيرونا مقابل بارسا براي مهار مسي انجام داد (توسط بازيكني به نام مافئو) را تكرار كند.

اگر رئاليها يك ويژگي ارزشمند داشته باشند، آن بيترديد، اعتماد به نفس بالايشان است كه با كسب جامهاي پي در پي و بيرقيب بودنشان در برخي از تورنمنتها به دست آمده.

رئال به طور ذاتي هرگز از سر ترس بازي نميكند اما روز شنبه، «ترس» بزرگترين نقطه ضعفشان در مصاف با بارسا بود.

زيدان با تصميم سرنوشتسازي كه رد آن براي هميشه در كارنامه مربيگري او باقي خواهد ماند، در مقابل ديدگان همه مردم دنيا نشان داد كه از مسي ميترسد.

دوازده سال پيش، مسي اولين بازياش در برنابئو را برگزار كرد. آن بارسا، آن زمان بارساي رونالدينيو بود نه بارساي يك پسربچه آرژانتيني كه به تازگي به تيم اصلي منتقل شده بود. در آن بازي  بارسا 3 بر صفر به پيروزي رسيد. نه آن موقع و نه در ديگر باختهاي رئال مقابل بارسا، هيچ وقت ترس از يك بازيكن خاص در بين رئاليها مشهود نبود.

مثل خيرونا!

اما زيدان اينبار به برد نياز داشت تا تيمش دستكم بتواند اندكي هم كه شده، به شانسش براي قهرماني در لاليگا اميدوار بماند. از همينرو برنامه و طرحي خاص و متفاوت نسبت به قبل را براي رويارويي با بارسلونا طراحي كرد و كواچيچ را به عنوان بازيكن يارگير مسي قرار داد. اين دقيقاً همان كاري بود كه پابلو ماچين سرمربي خيرونا در بازي تيمش با بارسا انجام داده بود.

اما رئالمادريد خيرونا نيست؛ اين را به خاطر تاريخچه باشگاه، بازيكنان و بودجه ميگویيم. رئال، تيمي است كه در سال جاري ميلادي 5 جام قهرماني فتح كرده و براي قدرتنمايي در بازيهاي بزرگ ساخته شده ولي حالا و با كسب اين نتايج نامطلوب، در شرايطي بحراني گرفتار شده است.

فقدان خلاقيت

شاگردان زيزو البته تلاش زيادي كردند و در دقايق ابتدايي نيمه اول توفاني ظاهر شدند ولي نبود خلاقيت در تيمشان مشهود بود؛ آنها به كسي نياز داشتند كه بتواند با بنزما و كريستيانو ارتباط برقرار كند و ايدهآلترين گزينه براي اين پست ايسكو بود كه بازي را از روي نيمكت ذخيرهها تماشا كرد. تيم زيدان به جاي آنكه نشاني از عطش و اشتياق از خود به نمايش بگذارد، فقط حس ترس (به ويژه از مسي) را منتشر كرد.

مثل سوپر كاپ؟

درست است كه در بازي سوپركاپ اسپانيا، هم در نوكمپ و هم در برنابئو، كواچيچ مأمور مهار شخصي مسي بود ولي يك تفاوت بارز ميان اين الكلاسيكو (كه با فاصله 11 امتيازي ميان دو تيم در جدول لاليگا برگزار شد)، با آن بازيهاي سوپركاپ وجود دارد. در تابستان بارساييها به شدت تحت تأثير جدايي نيمار از تيمشان و انتقالش به پاريسنژرمن بودند و نااميدي و نگراني بارسا را فراگرفته بود. در آن زمان كسي فكرش را هم نميكرد كه بارسلونا صدرنشين مقتدر لاليگا در تعطيلات كريسمس شود و بتواند چنين فاصله بارزي را با رئال ايجاد كند. پس در نتيجه اتكا به راهكارهاي بازي سوپركاپ، براي باز كردن گره الكلاسيكوي شنبه، اشتباه بزرگي از سوي زيدان بود.

رئال در بازي شنبه به هيجان و روحيه دادن و ماجراجويي نياز داشت ولي در نيمه دوم و كمي قبل از گل اول بارسا دچار افت شد. طبق دستور سرمربي، كواچيچ بايد به بهترين نحو، نقش مافئو را بازي ميكرد و قرار بر اين بود كه رئال 10 به 10 مقابل بارسا كار كند: بارسا بدون بهترين بازيكنش و رئال بدون بازيكني كه هميشه هم در تركيب اصلياش قرار نميگيرد اما آنچه اتفاق افتاد دقيقاً برعكس اين بود: رئال خلعسلاح شد و مسي با نبوغ ذاتياش توانست مديريت بازي را در دست بگيرد. بارسا از مدتها قبل از گلزني، هشدار اين گل را داد و بدترين اتفاق براي زيدان و كواچيچ، گل اول بارسا بود كه در حقيقت چوب تصميم اشتباه سرمربي فرانسوي كهكشانيها بود.

حركت بچگانه

اين گل در پي نمايش خيرهكننده سرخي روبرتو، بوسكتس، راكيتيچ و مجدداً سرخي روبرتو و لوئيس سوارس از راه رسيد و اين تصوير براي هميشه در ذهن هواداران فوتبال به خاطر عملكرد بچگانه كواچيچ باقي خواهد ماند. او به جاي آن كه سد راه راكيتيچ شود، تصميم گرفت تا راه را براي او باز كند. چراكه فكر ميكرد كه مسئوليتش فقط مهار مسي است و بس. اوضاع آنقدر بد شد كه او حتي مسئوليت اصلياش كه مهار مسي بود را هم فراموش كرد و اين منجر به گل بارسا شد. به ندرت پيش ميآيد كه در رئالمادريد تصميمي به اين فاجعه باري را شاهد باشيم. البته در جريان اين صحنه منجر به گل، مسي توپ را لمس نكرد ولي نقش تأثيرگذاري در به ثمر رسيدن آن داشت.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی