۰
سه‌شنبه ۵ دی ۱۳۹۶ - ۰۹:۲۹
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

رقصی چنین، میانه میدانم آرزوست! درباره استقلال و پیروزی نمایانش حرف دیگری به نظر نمی‌رسد که لازم باشد به گفتن! همه گفتنی‌ها را، استقلال خود گفت و بر آن گفته، با عمل، با زدن ۴ گل، با ارائه یک نمایش بدون غلط و بدون کم و کاست، مهر و امضای خود را نهاد! یک دست جام باده و یک دست زلف یار! رقص چنین، میانه میدانم آرزوست!

 ۱-  نفت آبادان که حسرتی دارد در راستای آبادانی بازی کردن- یعنی بر اساس مشخصههای خودویژه شهر آبادان، بازی کردن- که بسیار هم نزدیک است به بازی این روزهای استقلال، دچار حریفی شد که در عین ظرافت رفتار و نرمش کردار، قلدر بود و گردنکلفت! زورمند بود و ارادهگرا! تحمیلگری خودباور که از خواسته خود، کوتاه هم نمیآمد!

بازی استقلال ساده بود و پیچیدگی نداشت! فوتبال استقلال بر یک پایه سوار بود و استوار هست: دویدن، دویدن و باز هم دویدن! صنعتنفت، اول مجبور به بیش دویدن شد و سپس حل شد و بازنده شد!

باختن صنعتنفت، از جنس دیگری بود! باختنی بود از جنس تسلیم! باختنی از نوع تمامعیار و بیحرف و حدیث! گرچه فراز، باز هم حرفهایی در توضیح این باخت هم دارد!

تحولی در حد تکامل

۲- چند سالی بود که از این نوع فوتبال ندیده بودیم! چند سالی بود که شاهد بینظمیهای منظم و نظرشکنیهای مکرر نبودیم! فوتبالی که در آن، همه، هر کاری میکنند! فوتبالی که در آن همه، همهکارهاند!

دفاع کنار گل میزند! مهاجم نوک، پاس گل میدهد! هافبکها، به شکلی سرسامآور با حالتی سرسامگرفته جا عوض میکنند! بازی استقلال یک محور دارد! بازیکنان بر اساس محورهای گوناگون، حرکت میکنند!

هر حریف- ولو قویترین حریفان- اول «مات» میشوند و سپس اختیار از دست میدهند و سر آخر، گلهای پرشمار میخورند و بازنده میشوند! مثل تیم صنعتنفت که فاقد خصلتهای ویژه است! فاقد «برند» حرکتی و بازی مخصوص به خود!

اکنون سؤال این است: ...آیا استقلال به دلیل قوت در حال نهادینه شدن خود پی برده است؟ آیا استقلال، به بازی خود باورمند شده است؟ و آیا استقلال، فلسفه فوتبال خود را عوض کرده است؟

همه چیز برای یک دگرگونی، آماده است! همه چیز برای یک دگردیسی مهیاست! استقلال در آستانه یک جهش بزرگ قرار دارد! و استقلال در حال تن دادن به یک تکامل همهجانبه است! استقلال لذت خوب بازی کردن را، مکرراً میچشد!

در تیم استقلال، همه خوب بازی میکنند ولی دو تن را میبینیم که خوبتر از بقیه ظاهر میشوند: ...محسن کریمی! ...داریوش شجاعیان! آقای شفر هم بهترین خدمت را تقدیم تیم ملی مینماید!

کوتاهی در حق فیروز، ترسهای برانکو

۳- درباره پرسپولیس، گفته بودم که باید ترسید، از ترسیدنهای برانکو! باز هم بر سر همین حرفم! باید از ترسیدنهای اغلب بیدلیل برانکو ایوانکوویچ که گاه تصمیماتش هیچ ربطی به حوادث داخل زمین ندارد، ترسید! باید از محکمکاری جناب برانکو، که تعویض را بدون عنصری از تغییر اعمال میکند، ترسید!

باید از «دگم» بیرون آوردن محسن مسلمان و بازی دادن به هر فرد دیگری- ولو بشار رسن، وقتی مبنای حرکتی ندارد- ترسید!

باید از تعویضهای آخر وقتی برانکو، که به هم خوردن تمرکز پرسپولیس را موجب میشود، ترسید! باید از ترسیدنهای جناب ایوانکوویچ ترسید! باید از برانکوی محافظهکار و محتاط و پایگذارده در دایره ترس، ترسید!

استقلال در حال بال گشودن و بیباک بازی کردن است! پرسپولیس ترجیحش احتیاط است! پروازی در جهت عکس! پروازی، در جهت مخالف!

۴- فیروز کریمی، فوت کوزهگری را به کار گرفت! فیروز کریمی نشان داد که چرا باید کمال احترام را به سبک مربیگری او، مرعی داشت! فیروز کریمی برنده شد! برنده یک مسابقه واقعی! برنده یک بازی بزرگ!

مهدی تارتار، مغلوب تجربه و ترفندهای «فیروزخان» شد! پارس جنوبی، فکر همه چیز را میکرد، الا باختن به گسترش فولاد تبریز را.

فیروز کریمی را باید بهتر شناخت! فیروز کریمی را باید عمیقتر شناخت! فیروزخان، هم مربی است و هم مربیساز؛ قدر او را باید بهجا آورد! در حق او کوتاهیها شده است!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی