۱-و حالا باید از تخممرغ دانهای ۷۰۰ تومان گفت و از برنامه لیگ برتر که پشت سر هم میرسد و از شبهای توأم با زلزله!
سه پلشک جدیدی در راه است! سه پلشک بدبیارانه تازهای که در راه است!
زلزله، بلای طبیعی! گرانفروشی که از آثار و برکات طمعورزی و آزمندی و سودجویی، به هر حال و به هر شکل است، حوادث غافلگیرکننده لیگ برتر که اتفاقاتش و حوادث زلزلهآسایش، سر باز ایستادن ندارد!
این هفته هم بزرگان و برندگان لیگ، کنار کوچکانگارده شدگان و بازندگان لیگ، مصافی دیدنیتر از هفته پیش دارند! مردان اول، پهلو میزنند به پهلوی مردان آخر!
وینفرد شفر و فیروز کریمی و امید روانخواه و یحیی گلمحمدی و سیروس پورموسوی، میخواهند نسقگیریشان را کامل کنند، برابر امیر قلعهنویی، زلاتکو کرانچار، مهدی تارتار، فراز کمالوند و...!
فرصت جبران است یا روزی برای تکرار؟ بازندههای هفته پیش میبرند، یا دوباره و سهباره میبازند؟
باز هم شاهد یکهتازی آقای شفر خواهیم بود یا بزرگان سابق- مردانی مثل امیر قلعهنویی که متأسفانه، گویی برنده شدن را از یاد برده است و باز هم متأسفانه میل به باخت، در فوتبالش شدت پیدا کرده- دوباره برای بودن و برای درجه یک بودن و تعیینکننده بودن، قد علم خواهند کرد!
شجاعت و دریادلی شفر، یا احتیاط و محافظهکاری برانکو! گل کردن دستکم یکسوم فرصتهای گل توسط پرسپولیس، یا ادامه دادن به روال گلهای پرشماری را خراب کردن؟
فعلاً شفر، مرد اول است و فیروز کریمی هم مرد دوم!
خارجیها و خارجیپسندها
۲- بازیها جوری پیش میرود و نتایج به شکلی رقم میخورد که گویی، یک بار دیگر توهم خارجیپسندی در فوتبال ما قوت میگیرد، از بس که شفر میبرد! و از بس که مرد آلمانی خوب بازی میگیرد!
حال باید پرسید: ...پای شفر و نیز پای برانکو را چه کسانی به فوتبال ایران باز کردند؟
اگر استقلال، بدون شفر هم میتوانست خوب بازی کند، آیا مرد موسفید و مرد چشمزاغ صاحب تخت و تاجی در فوتبال ایران میشد؟
اینطور هم میتوان پرسید: ...اگر لوکا بوناچیچ، جربزه مربیگری داشت، نوبت مجددی به فیروز کریمی داده میشد؟
شفر را، استقلال با عملکردش، با نتایج ضعیفش، با فوتبال فاقد فلسفهاش به تهران آورد!
پرسپولیس وقتی از مربیگری چند شبهمربی سرخورده شد، برانکو را برگزید و نتیجهاش را هم گرفت! یا زلاتکو که رفته بود و قرار بود دیگر برنگردد!
اهواز، چشم به راه فوتبالی است که دیدن دارد! فوتبالی که استقلال تهران با شیوه شفر به نمایش میگذارد!
فیروز کریمی، میخواهد مقدم قلعهنویی را مبارک بشمارد و یحیی با برانکو، شهرآوردی به وسعت ایران دارند، کاش فارغ از ترس! کاش خالی از تردید!
سپیدروی و سفیدبخت!
۳- سیاهجامگان که اسمش رویش است: ...سیاهجامه! ولی انگار عزمی در کار است که تیم سپیدرود هم روی خوش نبیند!
فعل و انفعالات فوتبال رشت، پس از پیروزی هفته پیش سپیدرود، که با سه گل، بوی یک بغل گل فضای گیلان را معطر کرد، مشکوک است!
آیا کسانی هستند که مزاحم روند شادیافزای سپیدرود «نوین» باشند؟ آیا هستند کسانی که چشم دیدن پیروزیهای قابل تکرار تیم شهر رشت و تیم اول استان گیلان را نداشته باشند؟
هوای سپیدرود را باید داشت! سپیدروی را نباید سیاهروز و کوچکروزی خواست! اجازه بدهید سپیدروی، سرنوشت خود را رقم بزند! با روانخواه، همان نکنید که با پیشینیان کردید!
فوتبال گیلان، سزاوار این بیمهریهای عنادآمیز نیست!
