1- چه مواردی در این روند بروز کرده است که دوباره باید پرسیده شود: ... انتخابات آزاد بهتر است یا انتخابات طراحی شده و مدیریت شده؟!
وقتی رئیس قبلی فدراسیون میرود، کدام شخص بر مسند مدیریت بنشیند بهتر است؟ بهتر در جهت حرکت مطلوب فدراسیون!
آیا هر نامزدی که رأی میآورد قادر است با توان سیاسی، اجتماعی و مالی خود، امور فدراسیون را بگرداند؟ حتی اگر این توان، محدود باشد و ناکافی بودنش آشکار و عریان!
کوثری اعتقادی را به میان میکشد و دغدغهای قابل فهم و درکپذیر را مطرح میکند: ... توانستن یا نتوانستن!... از حمایتهای لازم اجتماعی - سیاسی برخوردار شدن یا به عمد و از روی قصد، از این ضرورتها نابرخوردار ماندن! و این بسیار فرق دارد با انتخاب استصوابی! مسلم است که کوثری نمیتواند هوادار حضور عدهای معدود و عدم حضور عدهای دیگر که اکثریت دارند باشد!
در واقع باید به انتخاب اصلح و بهترین انتخاب روی آورد!
باید دید به اصطلاح مدیران قبلی، چه کردهاند که کوثری را از طلا گشتن پشیمان کرده و سودای دوباره مس بودن اما توانا بودن و گوش به فرمان نبودن را دارد!
سپیدرود و نیش عقرب
2- هستند عدهای که همه جا هستند و تز یا «دکترین» جالبی هم دارند: ... دیگی که برای مس نمیجوشد، سر سگ در آن بجوشد! برای این عده که همیشه بوده و هستند و خواهند بود، ملاک همه چیز «من» است و «منیت» است. فوتبال ایران، چه در شمال یا در جنوب! چه در شرق یا غرب، با این خودخواهان خودشیفته نبردی دارد به قدمت فوتبال ایرانی! در حالی که سپیدرود، دنبال راهکاری است برای خروج از بنبست و در این رهگذر، حسابی باز کرده روی علی کریمی، عدهای در تلاشند، در را برگردانند روی پاشنه قدیم!
سپیدرود که میداند چه مایهای دارد از قدرت فوتبال برای برگرداندن آب رفته، از هیچ تلاش بایستهای، دست برنمیدارد! محکمترین اقدام و بلندترین گام که پس از باختن به سیاهجامگان، در دستور کار قرار گرفت، آوردن علی کریمی بود!
علی کریمی مربی آیا کارکردی مثل دوره بازیگریاش خواهد داشت؟ اگر داشته باشد، چه دیدنی میشود و چه تماشایی! ثروتی بیبدل از سرمایه انسانی!
کریمی با دست پر به رشت خواهد رفت! علی با عزم جزم و تجربه کافی و همکارانی رفیق و رفیقانی همکار عازم رشت خواهد شد! برای شروع در مقابل گسترش فولاد تبریز!
حکایت از چاله به چاه تکرار نمیشود! سپیدرود از عهده مأموریتش برخواهد آمد! باید چنین شود!
به هواداران جانشیفته سپیدرود، طرفداران دوآتشه علی کریمی را هم اضافه باید کرد! سرخپوشان شمال، سودای جدایی از انتهای جدول را سفت بغل خواهند کرد!
از فوتبال شمال، خبرهای دیگری هم در راه است! گویا تغییرات شامل ملوان هم خواهد شد! گویا جابهجاییها، قوی سفید انزلی را هم بینصیب نخواهد گذاشت!
... اندکی صبر، سحر نزدیک است!
برانکو و دستیارش هومن افاضلی
3- همه بازیها سختند، بعضی بازیها بیشتر سختند! مثلاً رویارویی تراکتورسازی با استقلال به جنگی میماند که کامل عیار است! پیکاری واقعی! نبردی ششدانگ!
در مقابل پرسپولیس را داریم که به عنوان حریف هفته هجدهم، نفت تهران را پیش رو دارد! هم از این روی پرسپولیس نفسی عمیق میکشد و مثلاً به «بشار رسن» فرصتی میدهد که در اختیار تیم امیدهای عراق باشد! در حسابگری ما و برابر ارزیابیهای برانکو، پرسپولیس بدون «بشار رسن» و بازی پا به توپ و پاسهای منجر به گل او، قادر است از عهده نفت تهران برآید! نفتی که روی نفت نخوابیده! نفتی که در جمع نداران، یکی از تیمهای ندار است! تیم پانزدهم در لیگ شانزده تیمی! نفتی که «با رسن و بی رسن» روزی بسیار دشوار را برابر پرسپولیس تجربه میکند! تیمی که به تعبیری، برای بد نباختن وارد زمین میشود! با مربی دیگری به نام هومن افاضلی!
پرسپولیس یواش-یواش، گادوین منشایش را در حال تبدیل شدن به یک مهاجم نوک قابل اعتنا میبیند! منشا، در بازی با تراکتورسازی، یکی از خوبان بازی و یکی از بازیکنان مؤثر و کلیدی بود! محسن مسلمان شاید مردی باشد برای 90 دقیقه تمام! پرسپولیس البته خود را از پیش برنده نخواهد دانست اما باورش به 43 امتیازی شدن تام است و تمام است!
پرسپولیس، با خیالی راحتتر برابر نفت تهران و مربی چهارمش قرار میگیرد که از پیش خود را باخته است و استقلال با حواس جمعتر و تمرکز حداکثری، روبهروی تراکتورسازی میایستد که حریفی درجه اول و دندان گرد است که گوشت نپزتری دارد!
