به گزارش خبرورزشی، ژوزه مورينيو سرمربي پرتغالي منچستريونايتد همچنان با مربيان ديگر تيمها درگير است. كنفرانسهاي خبري او به ندرت عاري از حاشيه است و هرچند وقت يكبار، يك بازيكن يا يك سرمربي قرباني طعنه و كنايهها و يا درگيريهاي رسانهاي او ميشود. مورينيو به جدالهاي لفظي عادت دارد و هر بار به سراغ فرد جديدي ميرود. اين بار، اين آنتونيو كونته سرمربي ايتاليايي چلسي است كه در دام جدالهاي رسانهاي آقاي خاص گرفتار شده و به همين بهانه به مرور جدالهاي لفظي آقاي خاص با سرمربيان دنياي فوتبال ميپردازيم.

ونگر

بادوامترين دشمن عمر مربيگري مورينيو. ارتباط آقاي خاص با ونگر به فصل 2005-2004 برميگردد. زماني كه ونگر در آن فصل از سبك بازي چلسي مورينيو انتقاد كرد و گفت: «چلسي با دست رد زدن به خلاقيتها، اين ورزش را به خطر مياندازد.» از آن زمان به بعد، جدالهاي لفظي اين دو سرمربي در كنفرانسهاي خبري و حتي روي نيمكتهاي دو تيم، تبديل به اتفاقي عادي شده و متوقف نشده است و كلكسيوني از جملات و حرفهاي جنجالي رد و بدل شده ميان اين دو سرمربي وجود دارد كه ميتوان از آنها يك كتاب نوشت.

ژسوالدو فريه را

فوريه سال 2005، فريهرا سرمربي براگا بود و تيمش مغلوب ويتوريا گيمارش شد و همان زمان صدرنشيني را از دست داد. مورينيو اولين فصل حضورش روي نيمكت مربيگري چلسي را سپري ميكرد و در مسير فتح اولين قهرمانياش در ليگ برتر قرار داشت. او در مجله پرتغالي ركورد ديس ستوني نوشت كه بدون ذكر نام فردي خاص، كاملاً به فريهراي باتجربه و كهنهكار اشاره داشت و يا دستكم برداشت پرتغاليها از اين ستون، اين بود. مورينيو در آن زمان در دفاع از خودش گفت: «اين ميتواند داستان الاغي باشد كه 30 سال كار كرده ولي هرگز تبديل به يك اسب نميشود.»

رافا بنيتس

رافا بنيتس در سال 2010 در شرايطي هدايت اينتر را در دست گرفت كه ژوزه مورينيو بعد از قهرماني با اين تيم در ليگ قهرمانان اروپا، با ترك رختكن نرآتزوري روانه رئالمادريد شده بود و بدين ترتيب بنيتس جانشين آقاي خاص شد. بنيتس در دفاع از خودش مقابل مصدوميتهاي پيدرپي بازيكنان اينتر، كمكاري بازيكنانش در تمرينات بدنسازي در سالهاي گذشته را دليل اين مصدوميتها عنوان كرد و از آن زمان به بعد بود كه مورينيو و بنيتس تبديل به دو دشمن خوني شدند. كار به جايي كشيد كه در سال 2015 مورينيو كار را به زندگي شخصي بنيتس كشيد و خطاب به همسر بنيتس توصيه كرد: «وقتت را صرف مراقبت از رژيم غذايي همسرت كن.» البته در اين فصل و قبل از رويارويي منچستريونايتد و نيوكاسل، هر دويشان سعي كردند قدري از اين تنشها بكاهند.

مانوئل پیگريني

در تابستان 2010، ژوزه مورينيو به عنوان جانشين پيگريني روانه مادريد شد. هنگامي كه سرمربي شيليايي در صحبتهايي پز آمار و ارقامي تاريخي كه با رئال كسب كرده بود را ميداد، مورينيو ناكامي رئال با پیگريني در جامحذفي و ليگ قهرمانان اروپا را به او يادآوري كرد و بعد تير خلاصش را زد: «تفاوت من با پيگريني در اين است كه اگر سران رئال مرا اخراج كنند، من به مالاگا نخواهم رفت.»

پرسيادو

مورينيو در فصل 2011-2010، تيم اسپورتينگ خيخون را به اين متهم كرد كه نتيجه بازياش با بارسا را به آبيواناريها هديه داده و گفت: «اگر بخواهند بازيها را به بارسلوناييها هديه بدهند، قهرماني در لاليگا سخت خواهد شد.» خطاب اصلي صحبت او به اسپورتينگ خيخون بود و البته پرسيادوي فقيد هم خيلي سريع پاسخ او را داد: «مورينيو يك آدم بياحترام و يك همكار بد است.» در همان فصل اسپورتينگ خيخون یک بر صفر در برنابئو به پيروزي رسيد و مورينيو براي تبريك اين برد به همكارش، به رختكن خيخون رفت و از همان جا ارتباط خوبي ميان اين دو آغاز شد و تا زمان درگذشت پرسيادو هم ادامه يافت.

گوارديولا

آشنايي اين دو به زماني كه ژوزه مورينيو به عنوان يكي از اعضاي كادر فني بارسلونا در ابتدا زير نظر رابسون و سپس با فانخال در بين سالهاي 1996 تا 2000 کار میکرد، برميگردد اما دوري و دلخوريها ميان آنها به زماني برميگردد كه گوارديولا هدايت بارسا را در دست گرفت و مورينيو سرمربي رئال بود. اوج اين ماجرا 26 آوريل سال 2011 در سالن كنفرانس خبري برنابئو قبل از بازي نيمهنهايي ليگ قهرمانان اروپا بود.

كونته

روز پنجشنبه سرمربي يونايتد در صحبتهايي گفت با همان عشق و علاقه هميشگي به مربيگري ادامه ميدهد، بدون آنكه در كنار زمين دلقكبازي دربياورد. رسانههاي انگليسي صحبتهاي او را طعنهاي به كلوپ و كونته برداشت كردند و سرمربي ايتاليايي در واكنش به صحبتهاي آقاي خاص گفت: «مورينيو دچار زوال عقل شده.» ساعاتي بعد مورينيو تأكيد كرد اين ماجرا نتيجه سوءبرداشت رسانههاست و قبل از آنكه صحبتش را به پايان ببرد، به طرز ظريفي به محروميتي كه در فوتبال ايتاليا براي كونته در نظر گرفته شده بود اشاره كرد و گفت: «هرگز مرا به خاطر تباني در بازيها محروم نخواهند كرد.» و كونته دوباره گفت: «مورينيو پيش از اين يك آدم كوچك بوده، الان يك آدم كوچك است و قطعاً در آينده هم يك آدم كوچك خواهد بود.»