اگر قبول داشته باشیم که این روزها دیگر فوتبال را فقط وسط زمین بازی نمیکنند و برای برنده شدن باید بیرون میدان هم استراتژی داشت، میتوان اسم کاری که برانکو با استقلال و جپاروف انجام داد را استراتژی گذاشت؛ یک استراتژی بیرون زمین...
اصولاً فیفا دخالت مربی در کار همکار یا تیم همکارش را نمیپسندد و به تمام مربیان توصیه میکند درباره تیم رقیب و یا همکار خود صحبت نکنند مگر قصد تعریف داشته باشند. با این پیشفرض، کاری که برانکو در قبال استقلال و جپاروف انجام داده، پسندیده نیست اما در فوتبال حرفهای نمیتوان از یک مربی بابت داشتن استراتژی بیرون زمین انتقاد کرد. نمیخواهیم کار برانکو که به نوعی دخالت در امور استقلال بوده را تأیید کنیم اما این که استقلالیها از سرمربی رقیب توقع داشته باشند شرایط آنها را رعایت کند درست مثل این است که داخل زمین برای پیروز شدن از مهاجم حریف بخواهند به آنها گل نزند و یا از دروازهبان حریف خواهش کنند گل بخورد!
در ماجرای برانکو-جپاروف، استقلال بیشتر از آن که از حرف سرمربی تیم رقیب لطمه بخورد، از سکوت بیدلیل مدیران خودش لطمه خورد، مدیرانی که همیشه واکنشهایشان حکم نوشدارو بعد از مرگ سهراب را داشته است.