به گزارش خبرورزشی،علی کریمی یکی از همین ستارههاست، ستارههایی که جایشان توی زمین چمن خالی است ولی همچنان حضورشان حس میشود. او امروز دوباره به فوتبال برگشته است و با ورودش به عنوان مربی، لیگ برتر ما را جذابتر کرده است.
ملاقات با علی کریمی پیشنهاد سهیل سعادتمندی، عکاس خبرورزشی بود. سپیدرود رشت پیش از بازی با پیکان در هتل آکادمی در تهران اردو زده است و به همین بهانه راهی هتل آکادمی شدیم. به محض اینکه سهیل ماشین خود را پارک کرد، علی کریمی با بیامدبلیوی قرمز رنگش از راه رسید. احوالپرسی گرمی کرد و بعد از یک شوخی دوستانه با سهیل، وارد لابی هتل شد.
کنارش نشستیم و سراغ جعفر برزگر همکار نازنین و دوستداشتنی خودمان و مدیر رسانهای سپیدرود رشت را گرفتیم که گفت الان میآید. علیرضا امامیفر دستیار علی کریمی هم به ما ملحق شد تا جمعمان گرمتر شود. گله و گلایههایی داشت و معتقد بود حرفهایش از سوی همکاران ما در رسانهای دیگر عوض شده و توضیح دادیم سهوی بوده است. همه علی کریمی را دوست دارند و...
در کنار گپ و گفت با دقت او را نگاه میکردم و حواسم به رفتار و کردارش بود. کلاس مربیگری حرفهای آسیا در هتل آکادمی در حال برگزاری بود و وقتی فرهاد پورغلامی یا رضا رجبی با کریمی سلام و علیک کردند، جادوگر مؤدبانه و تمامقد جلوی پیشکسوتان خود ایستاد. برخی کارمندان هتل و چند رهگذر دیگر تقاضای عکس یادگاری کردند که با رویی خوش و مهربانانه کنارشان ایستاد و عکس انداخت و جواب رد به کسی نداد.
نگارنده به جزئیات خیلی توجه میکنم و تمام این حرکات و رفتارها تحسینبرانگیز بود خاصه زمانی که آن را با ستارههای تازه به دوران رسیده امروزی مقایسه میکنم. بازیکنان امروزی آنقدر به خود غره شدهاند که تصور میکنند از کره مریخ به زمین آمدهاند. با غرور به هواداران نگاه میکنند و به پشیزی پیراهن، باشگاه و هواداران را میفروشند و میروند!
بگذریم! علی کریمی گله و گلایههایی داشت و از یک پرسش من هم حسابی برآشفت اما سالهاست او را میشناسم. طرفدارش بودم و شاید این حرف برای یک خبرنگار یا نویسنده ورزشی جالب نباشد ولی حساب علی کریمی جداست. او پیرو دل و احساسش است و هر آنچه بر زبان میآورد، صادقانه است. با بقیه اهالی فوتبال کاملاً متفاوت است و این تفاوت چیزی نیست که آگاهانه به وجود بیاید.
از من هم گله کرد و گوش کردم. ناراحت هم نشدم چون علی کریمی را میشناسم. آدم خوب و صادقی است. هیچ وقت پشت سر کسی حرف نمیزند و همه چیزش رو و روشن است. زیرآب کسی را نمیزند، اهل حسادت نیست و به جایش هم افتاده و متواضع است و ضعیفکش نیست. اگر جلوی کسی بایستد، جلوی گردنکلفتها میایستد.
جدای از تمام این خصوصیات انسانی علی کریمی با دریبلهایش ستاره شد و ستاره ماند. اکثر ستارههای سابق فوتبال از فراموشی مینالند اما علی کریمی هنوز هم ستاره است حتی اگر خودش نخواهد و بخواهد ما را سراغ به اصطلاح ستارههای امروزی بفرستد.
انگار نخ نامرئی دارد که هوادار، خبرنگار، عکاس، بازیکن، مربی و... را به سمت خود میکشاند و دیروز هم ما نزد او رفتیم. نیمساعت، چهل دقیقهای کنارش نشستیم، حرف زدیم و حرف شنفتیم و آنچه نوشتنی بود را روی کاغذ آوردیم. اسمش را میشود مصاحبه گذاشت یا نه؟ شما باید قضاوت کنید اما گفتوگوی ما با علی کریمی را با این توضیح بخوانید که نه خبری از قلم بود و نه کاغذ!
* جلوی گسترش فولاد تبریز خیلی خوب بازی کردید اما توپهایتان تبدیل به گل نشد. بازی اول در سپیدرود چطور بود؟
خوب بازی کردیم اما باید خوب هم ببری. به بازی خوب امتیاز نمیدهند.
* اما تماشاگران سپیدرود پس از باخت هم شما را تشویق کردند.
دست تکتک تماشاگران سپیدرود درد نکند. من خودم هم از نحوه بازی بازیکنانم راضی بودم ولی از نتیجه نه! در فوتبال امروز باید نتیجه بگیری اما خوشحالم که سپیدرود تماشاگران فوتبالفهم و بامعرفتی دارد.
* در یکی، دو مصاحبه قبلی خودتان گفته بودید گیلان زادگاه پدریتان است. آیا همین عامل شما را به سپیدرود برد؟
من همیشه برای مسافرت شمال کشور را انتخاب میکنم. به هر حال اصالت پدری من هم گیلانی است و افتخار میکنم در شهر رشت مربیگری میکنم. امیدوارم بتوانم در حد بضاعت خودم به فوتبال این دیار همیشه سرسبز خدمت کنم.
* در دوران بازی هم خاطرمان هست با بازیکنان گیلانی رابطه خوبی داشتید. مثل پژمان نوری، مازیار زارع، سیدجلال حسینی و...
من با اغلب بچههایی که همبازی بودم، رابطه خوبی داشتم. با این بازیکنانی هم که اسم آوردید رفیق بودم و برای همگی آرزوی سلامتی و موفقیت دارم.
*مربیگری سختتر است یا دوران بازی؟
هرکدام سختیهای خود را دارد. در دوران بازی خودت هستی. باید تمرین کنی، عرق بریزی و تلاش کنی تا موفق شوی اما مربیگری متفاوت است. باید به فکر یک تیم باشی. دیگر خودت تنها نیستی و همیشه در تب و تاب هستی...
(علیرضا امامیفر ادامه بحث را از سر میگیرد و میگوید) البته اگر به کارت علاقه داشته باشی. اگر مربیگری را جدی بگیری، فوقالعاده سختتر است.
*الگوی مربیگری علی کریمی مثلا فیلیکس ماگات نیست؟!
در مربیگری الگوی خاصی ندارم. از هرکدام از مربیان یک چیزی یاد گرفتم و از ماگات هم مثل بقیه آموختم. سعی میکنم این آموختهها را در دوران مربیگری به کار بگیرم.
*با خداداد عزیزی که اخیراً صحبت میکردیم، میگفت به علی کریمی و امثال علی کریمی تیمهای پولدار و با امکانات پیشنهاد مربیگری نمیدهند. با این حرف موافقید؟
مگر الان تیم پولدار داریم؟ شرایط فوتبال ما به گونهای است که اغلب تیمهای به ظاهر پولدار هم دچار مشکلات مالی و بودجه شدهاند. دیگر مثل سابق نیست. من هم با عشق و علاقه سپیدرود را انتخاب کردم. گیلان سرزمین پدریام است. سپیدرود هم هواداران عاشق و زیادی دارد و افتخار میکنم در این شهر مشغولم. خداداد عزیزی هم لطف دارد که این حرف را میزند و برای او هم بهترین آرزوها را دارم.
*هنوز هم بازیهای پرسپولیس را دنبال میکنید؟
در حد نتیجه بازی و این که چهکار کرد و چه شد. به هر حال امروز در سپیدرود رشت مشغولم و تمام تمرکزم روی موفقیت این تیم است.
*به بازی با پرسپولیس هم فکر کردید؟
از شما بعید است! این سؤالات در فوتبال حرفهای معنا ندارد. من نمیدانم دنبال چه چیزی هستید؟ شما باید به فرهنگسازی در فوتبال کمک کنید ولی متأسفانه دنبال حاشیه میروید و...
*به هر حال حاشیه هم بخشی از فوتبال است. رسانههای نوشتاری، دیداری و شنیداری خواسته یا ناخواسته باید اخبار حاشیهای را پوشش بدهند.
من اهل نصیحت کردن یا شعار دادن نیستم ولی لطفاً به متن فوتبال بیشتر بپردازید. این همه سال حاشیهسازی چه کمکی به فوتبال ایران کرده است. من یک چیزی میگویم شما یک چیز دیگر میزنید!
*ما؟!
به هر حال فرقی نمیکند. شما باید به فوتبال ایران کمک کنید. من گفتم قبلاً 2 مربی بودند که سفارشی بازیکن میگرفتند و حالا تعدادشان 20 مربی شده که بازیکن سفارشی میگیرند. آنوقت از قولم نوشتهاند قبلاً 2 بازیکن سفارشی بود و حالا 20 بازیکن سفارشی شدهاند.
آیا این درست است؟ رسم امانتداری است؟
*این اشتباهات سهوی در مطبوعات طبیعی است. مطمئن باشید اکثر خبرنگاران و رسانهها علی کریمی را دوست دارند. (برای عوض کردن فضای مصاحبه میپرسیم) راستی خبر دارید مهدی طارمی هم از پرسپولیس جدا شد و به الغرافه قطر پیوست؟
خب؟!
*میخواستیم نظرتان را بپرسیم.
پرسپولیس بدون طارمی هم پرسپولیس است. هیچ اسمی بزرگتر از پرسپولیس نیست. در 2 ماه گذشته مگر مهدی طارمی بود؟
*نه نبود!
دیدید که پرسپولیس در نبود مهدی طارمی هم صدرنشین بود.
*در فصل نقل و انتقالات چهکار میکنید؟ بازیکن خوبی خریدید؟
به هر حال دنبال یکسری بازیکنان بوده و هستیم. چند بازیکن به جمع ما اضافه شدند و امیدوارم بتوانیم تا پایان مهلت نقل و انتقالات ضعفهای خود را تقویت کنیم. هرچند کار سختی است. بازیکن خوب بدون تیم نمیماند. میماند؟
*نه، حق با شماست. پنجشنبه با پیکان بازی دارید. فکر میکنید نتیجه این بازی چه میشود؟
فوتبال که رو ندارد. انشاءا... با ارائه یک بازی خوب بتوانیم نتیجه هم بگیریم.
*سپیدرودیها هم احتمالاً شما را تنها نخواهند گذاشت.
واقعاً طرفداران پرشوری دارد که برای هر تیمی نعمت و قوت قلب هستند. اگر بیایند، قدمشان روی چشم.
* راستی مدتی است دوباره بحث سحر و جادو در فوتبال ایران مطرح شده است. چه نظری در این خصوص دارید؟
میگویند و شنیدم سحر و جادو در فوتبال وجود دارد اما من یکی اعتقادی به این حرفها ندارم. آلمان، برزیل، ایتالیا یا آرژانتین مگر جادوگر دارند که قهرمان جام جهانی میشوند؟ یا رئالمادرید و بارسلونا با سحر و جادو قهرمان اروپا میشوند؟ این حرفها مسخره و خندهدار است.
*ممنون که به رغم مشغله کاری و در اردوی تیم وقت خودتان را در اختیار ما گذاشتید. در پایان حرف ناگفتهای ندارید؟
خواهش میکنم. بحثهایی که کردم صرفاً در خصوص شخص شما یا رسانه شما نیست. امیدوارم به رشد فوتبال ایران کمک کنید و کمتر به حاشیه توجه داشته باشید. همین و تمام!
