۰
دوشنبه ۲۵ دی ۱۳۹۶ - ۱۶:۰۶
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

روزها دل‌مان به دریا بود و چشم‌مان به غول آهنی. حواس‌مان به آتش بود و احساس‌مان به آب تا خبری بیاید که آبی بر آتش دل همه ایران باشد. چقدر گوش خواباندیم تا بشنویم آنچه دل‌مان برای شنیدنش لک زده بود و چقدر از شنیدن آنچه واهمه‌اش را داشتیم، متنفر بودیم.

چند روزی بود که چشممان در ایران بود و گوشمان هزاران کیلومتر آن طرفتر کنار فرزندان دربند کشور. دریاییهایی که در دل آتش گرفتار شده بودند و با هر شعلهای که بالا میگرفت، بر دلمان داغی میزدند به وسعت همه آسمان. تا دیروز با هر قطره اشکی که خانواده دریانوردان ایرانی کشتی سانچی میریختند، تاولهای دلمان بیشتر میشد و صبح وقتی خبر آمد که فرشتگان دریادل ما آسمانی شدهاند، بغض چندروزهمان ترکید.

گویی تقدیر ما را در این روزها با رنج و ماتم رج زدهاند. هنوز غم زلزله رهایمان نکرده بود که خبر آتش مردان دریاییمان آتش به دلمان زد. حالا همه ایران هم اگر آب شوند، نمیتوانند آتش دل سوخته خانوادههای آن عزیزان را خاموش کنند.

تا دیروز سانچی کورسوی امیدمان برای نجات دلاوران ایرانی بود و امروز سکویی برای پرتاب آنها به آسمان. داغی که بر دلمان نشست با آب هیچ اقیانوسی آرام نمیشود. حالا ماییم و فرشتگانی که همه ایران سیاهپوش آسمانی شدن آنها شده است. ما و داغی که هر روز با خون دل تازه نگهش داشتیم به امید آن که شاید مرهمی بر آن پیدا شود اما نشد.

سانچی، نامی که هرگز فراموشت نمیکنیم چون جمعی از بهترین بچههای ایران را با خود برد، خودش غرق شد و هموطنانمان را آسمانی کرد. تسلیت خبرورزشی واژهای بسیار کوچک است برای اندوهی بسیار بزرگ. ما خود عزاداریم و نمیدانیم با چه کلامی باید صاحبان عزا را آرام کنیم.

روحتان شاد و دریایی، دریادلان ایرانی.

 

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی