بد نيست شما هم همراه ما باشيد و بعد نظرتان را با ما در ميان بگذاريد. از ديدگاه ما باشگاه استقلال و مسئولانش با كنار گذاشتن جباري و فسخ قرارداد اين بازيكن بزرگترين خدمت را به هافبك رؤيايي سالهاي گذشته استقلال كردند!
بله تعجب نكنيد؛ غيرفوتبالي بودن اين افراد باعث شد تا ناخواسته به جاي جفا در حق بازيكني كه با او اختلاف داشتند ناگهان برايش اعتباري هزار برابر دست و پا كنند!
جباري در فصلي وارد استقلال شد كه از نظر بدني و حتي روحي- رواني آماده نبود. او فوتبالش را در سالهاي قبل براي استقلال بازي كرد و مابقي انرژي و توان جباري در ليگ ستارگان قطر مصرف شده بود. از جباري و فوتبال ناب اين بازيكن تتمه توان و قابليتي باقي مانده بود.
به فرض كه مجتبي جباري را در استقلال نگه ميداشتند اما سؤال اين است او تا پايان فصل چه ميكرد؟
ما ميگوييم جباري در معدود دفعاتي كه فرصت پيدا ميكرد وارد زمين شود به زحمت ستاره بود؛ يعني او به بازيكني نيمكتنشين در استقلال تبديل ميشد كه گاهي وقتها فرصت بازي پيدا ميكرد. تازه اين در صورتي بود كه مصدوم نميشد.
جباري اما امروز در چه شرايطي است؟ يك برگه فسخ قرارداد يكطرفه در دستش است با رفتارهاي مسئولاني كه حرف و عملشان يكي نيست.
جباري را برخلاف ادعايشان كه ميخواهند شأن بازيكن استقلال را حفظ كنند با اين وضعيت از استقلال بيرون كردند اما آنها باعث شدند محبوبيت اين بازيكن نزد افكار عمومي چند برابر شود.
جباري با اين رفتار تند و بيمنطق در موضع مظلوميت قرار گرفت و به بازيكني تبديل شد كه در حقش جفا شده است.
در تمام نظرسنجيها، مردم حق را به مجتبي جباري ميدهند و براي باشگاه استقلال هيچ حقي قائل نيستند. به عبارت سادهتر همه آنهايي كه ميخواستند جباري غزل خداحافظي را بخواند با اين رفتارشان كاري كردند تا هشتِ شاكي استقلال به چهرهاي تكرارنشدني تبديل شود. رفتن او از تيم طوري است كه جباري از ديدگاه افكار عمومي تبرئه شده است...
