۰
پنجشنبه ۲۸ دی ۱۳۹۶ - ۱۰:۵۸
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

از هر کسی که حرف نمی‌زنیم! از همه کس که سخن به میان نمی‌آوریم!

 1- مسئله مربوط میشود به منصورخان! به خان خانان! به پدر استقلال!

پورحیدری سهم نمیخواهد! منصورخان چشم به کم یا زیاد غنائم و غنیمتها ندارد!

او که چشم به روی جهان بسته است کجا و حقخواهی و حقوق حقهاش را طالب شدن کجا؟! منصور حرفی ندارد، این ماییم که باید شأن و مقام بزرگ بیبدیل استقلال را بهجا آوریم!

پدر استقلال آن سالها که بود تن رها میکرد تا نخواهد پیرهن! تا چه رسد به حالا که تن رها کرده و نمیخواهد پیرهن!

خانم دکتر فریده شجاعی که خانمی است به تمام معنا شیرزن، که همسر و شریک زندگی منصورخان بود و هست، که «منصور» برایش تا ابدالدهر زنده است، با نوشتهای استقلال را متوجه مطالبات پرداخت نشده پورحیدری و بدهیهای استقلال کرده است! آیا باید پای AFC و رؤسای حلقه به گوشش وسط کشیده شود؟

آیا نباید از زیر دین «پدر» خارج شد؟ آیا نباید حق «پدر» را که برای استقلال همه کار کرد و زندگیاش را هم در طبق اخلاص گذاشت، پرداخت نمود؟!

آقای تاج، اسدیان و ساکت همتی باید! دستی بالا کنید! این کار را روی زمین نگذارید!

جناب وزیر ورزش، آقای داورزنی و سایر صاحبمنصبان، چشمها به شماست! چشمها را روشن کنید!

ذوبآهن و جهش دوباره

2- در میان بازیهای امروز و فردا، نگاهی ویژه باید داشت به رویارویی ذوبآهن و صنعتنفت؛ مسابقهای که برای خودش اهمیتی دارد بسزا!

ذوبآهن روزهای بد و جو سنگینی را تحمل کرده است و از این حیث نفت آبادان هم روزگار مشابهی را سپری کرده است!

ذوبآهن سرانجام میخ خود را کوبید و تشخص شخصیتی خود را به نمایش گذارد و صاحب 3 برد پیدرپی شد تا بگوید: ... من هستم! من را باید ببینید! من را باید یک مدعی بخوانید!

ذوبآهن برای قهرمانی شانس ندارد ولی برای ابراز وجود و تحویل و تحول تاکتیکی به اندازهای که لازم باشد وقت دارد و فرصت هم!

امیر، پس از آنکه با نظر خریدارانهتری به بچههای پرانگیزه تیمش چشم دوخت، پس از آنکه زبان همهفهمتری را برای گفتن و شنیدن برگزید و بعد از آنکه اعتمادش را به پای مرتضی تبریزی ریخت دوباره یک تیم برتر شد! در عوض نفت آبادان راهی را رفت با 180 درجه تفاوت!

قلعهنویی ایرانیترین بازیاش را پیاده میکند ولی فراز کمالوند سخت متکی است به سه برزیلی و یک عراقی! ببینیم بازی بر سر سهمیه را ذوبآهن چگونه برگزار میکند!

فاصلهها و فاصلهها

3- پرسپولیس بد بازی میکند- البته گاهی- اما خودش را نمیبازد و مسیرش را گم نمیکند!

استقلال- با حضور آقای شفر- بد بازی نمیکند اما دچار اعوجاج و از یاد بردن اصول مربوط به خود، میشود!

ما- یعنی فوتبال ایران- برانکو را همیشه ارباب تیمش میخواهد! و ما، یعنی همان فوتبال ایران، شفر را یک اقتدارگرای آلمانی و آلمانیتبار میخواهد!

یک برانکو تسلیمپذیر، همانقدر به درد پرسپولیس نمیخورد که یک شفر توجیهشده و یک شفر اصول از دست داده برای استقلال نامفید است!

در این میان واقعیتهای موجود به سود پرسپولیس است و به زیان استقلال! پرسپولیس با چهل و چهار امتیاز «دل قرص»تری دارد! ولی استقلال با شانزده امتیاز جاماندگی، حق اشتباه و حق بدبیاری را از خودش سلب کرده!

استقلال باید همه بازیهایش را ببرد تا همه ببینند که پرسپولیس کجا گاف میدهد و کجا قفل میکند!

استقلال اگر درسهای آلمانیاش را پیاده کند فارغ از نتیجه، فوتبالش دوست و دشمن را شاد میکند! مثل هفتههای دهم تا هفدهم لیگ برتر که استقلال حرف روز بود!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی