۰
شنبه ۱۴ بهمن ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۳
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

مسابقه‌ای که در ورزشگاه بنیان دیزل تبریز برگزار شد، مثل اغلب بازی‌های گسترش فولاد، یک گمشده بزرگ داشت! بازی مطلوبی که یک سرش را سیاه‌جامگان مشهد تشکیل می‌داد، در غیاب تماشاگران شروع شد و به پایان رسید! نوعی از بیگاری که خستگی‌اش، هم جان اندک حاضران ورزشگاه را خراشید و هم حوصله دویدن و اراده بهتر بازی کردن را از بازیکنان گرفت!

۱-حتی فیروز کریمی که معمولاً کنار زمین، شر و شوری بهپا میکند که بیا و ببین، تحت تأثیر خلوت ورزشگاهی که خیلی هم شیک و قشنگ است و کمبودها و کاستیهای دیگر ورزشگاهها را ندارد، حوصله دخالت و شلوغبازی و به کمک تیمش رفتن را نداشت!

شما و ما، خودمان را - خودتان را- بگذاریم جای فیروز کریمی و رضا عنایتی؛ آیا با حضور ۲۱۰ تماشاگر که همگی گویا ماست هم به دهان گرفتهاند، حال و روح بردن و برای بردن، حال ابتکار زدن و خلاقیت به خرج دادن خواهند داشت؟

آیا گسترش فولاد، سالی پیش از ۲۰ میلیارد تومان پول خرج میکند که مهمترین بازی خود را، مقابل چشمان ۲۱۰ تماشاگر - چندین برابر کمتر از تعداد عابرین جلوی ورزشگاه- برگزار کند؟ دوباره بخوانید، تا بدانید که چرا، بازی گسترش گرما نداشت! برای اینکه تماشاگر نداشت!

گسترش فولاد در تبریز، بیش از ۲۱۰ تماشاگر ندارد! گسترش فولاد، با همه ثروت و سرمایه و توان مالی که دارد، هسته اصلی و جوهر درونی تیم شدن را - مردم را، هوادار را، تماشاگر را- ندارد! آب در هاون کوبیدن، یعنی همین!

بدون علت وجود

۲- بازی نفت تهران و پیکان هم که از نظر رعایت اصول فوتبال دیداری خوب ارزیابی میشود، در رتبهبندی، از جمله دیدارهای آب کوبیدن در هاون است! نفت تهران، هوادار ندارد، پیکان تهران هم مثل نفت تهران! دو تیمی که علت وجودشان، معلوم نیست که چیست!

۴۹ سال، از حضور پیکان در فوتبال تهران میگذرد که به مهمترین کارخانه تولید خودرو تکیه دارد، اما هوادار و طرفدار و تماشاگر ندارد!

هر بازی ۱۰۰ نفر و حداکثر، ۲۰۰ نفر! فوتبال پیکان غلط نیست! فوتبال پیکان نازیبا نیست ولی همین است که هست! تشنهای که لب چشمه هم میرود، اما تشنهتر برمیگردد!

عین نفت، عین سایپا، عین گسترش فولاد، عین سیاهجامگان و عین خودش!

تیمهای اسمیتری هم داریم که ندارند! تیمهای پولداری که انگار خود را باختهاند! مثل ذوبآهن که مسابقهاش در لیگ آسیا، برابر حریف هندی، با ارفاق و دو تا را چهار تا دیدن، به هزار زور و چشمبندی، تماشاگرانش در بهترین زمین و صافترین چمن که فولادشهر به خود دیده بود، به ۵۰۰ نفر هم نمیرسد! بعله، ذوبآهن لیگ آسیا را میبرد ولی با ۵۰۰ تماشاگر!

نفت آبادان میبازد ولی برنده واقعی نفت آبادان است! با ورزشگاهی پر! با ورزشگاهی که بیش از ۱۰ هزار تماشاگر تمامعیار آبادانی دارد! نقطه مقابل ذوبآهن، سپاهان، هر دو تیم اهواز، هر دو تیم مشهد و مثل نساجی و نظیر ملوان!

بهار دوم

۳- حرف زدن از ذوبآهن، وقتی کامل است و همهجانبه که یادی هم از مرتضی تبریزی داشته باشیم!

از ذوبآهن گفتن و از تبریزی نگفتن، کمال بیانصافی است! نوک حملهای که هم اهل تمام کردن بازی و زننده گلهای هدفمند است و هم در حوالی پنالتی حریف، یک پاسور فرصتساز، برای همبازیان!

مرتضی تبریزی، راه و روش «دوبلهکاری» با هافبکهای شوتزن تیمش را بلد است! مرتضی تبریزی، مفهوم جاگیری در نقاط کور دیوار دفاعی حریفان را هم خوب بلد است!

در ذوبآهن - که هی میبرد و هی میبرد و هی میبرد؛ محمدرضا حسینی هم یک شماره ۷ پرهنر است! شماره هفتی که هم دریبلزنی بلد است، هم شوت میزند، هم یک ارسالگر قهار است!

مرتضی تبریزی، گلهایش را نمیزد، مگر با ارسالهای دقیق حسینی که توپ را دور از مدافعان تیم هندی، درست و صحیح، روی سر بهترین شماره ۱۱ لیگ برتر نشاند!

از سرمایه انسانی ذوب، باید و حتماً باید به بختیار رحمانی اشاره کرد و به وحید محمدزاده و محمد نژادمهدی!

ذوبآهن امروزی - که در همه زمینها میبرد و فردا، نبردی دارد دیدنی با استقلال تهران- یک برتری دیگر هم دارد و آن برخورداری از حضور سرشار از خواست و پر از اشتهای امیر قلعهنویی است! مردی که به دومین بهار مربیگری خود رسیده است!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی