طرفدار آبي يا قرمز بودن، مصلحتانديشي، سياسيكاري، توصيهپذيري، پول گرفتن براي دعوت از مهمانان خاص، اجنبيپرست، كيروشيپور و دهها اتهام ديگر از اين دست به او وارد شده است. اگر از حق نگذريم بهرغم تمامي اين بحثها و پذيرش كاستيهاي احتمالي كه در هر كاري ميتواند وجود داشته باشد وي در مرور زمان اثبات كرد كه تلاش او ارائه يك برنامه تخصصي و بدون جانبداري و سوگيري است. نشان به آن نشان كه با همين تكنيك توانسته سالها جايگاه برنامهاش را به عنوان بهترين و پربينندهترين برنامه ورزشي سيما حفظ كند اما در چند سال اخير اتفاقاتي در 90 و رفتار عادل مشاهده ميشود كه ميتوان به منتقدانش بيشتر از گذشته حق داد. نميخواهم در مقام قضاوت صحت و سقم گفتههاي علي كريمي بنشينم ولي به عنوان يك رويكرد كلي ميتوان گفت عادل اخيراً برخي رويكردهاي جانبدارانهاش بيشتر از گذشته به چشم ميآيد كه واضحترين آن در مواجهه با مواردي مثل حمايت از سرمربي تيم ملي است. نگاهي به فهرست موارد انتقادي شماره 8 جنجالي سرخها بيندازيد تا ببينيد كه واقعاً در برخي موارد اگر نگوييم عادل رفتار معنادار و جانبدارانه داشته، بايد بپذيريم آنچنان كه از او و برنامهاش توقع بوده شفافسازي و پيگيري نكرده است. ابهامات فدراسيون فوتبال، لخت كردن مليپوشان در فرودگاه، بليتفروشي، پسرخوانده بيمدرك كيروش و برخي ديگر از سخنان كريمي را كه مرور كنيم درخواهيم يافت كه برنامه 90 نياز به بازنگري در برخي از رويههاي خود دارد. وقتي در بازي سپيدرود و استقلال هواداران آبي، علي كريمي را تشويق كردند يك جورهايي دريافتيم كه عده زيادي از مردم حتي استقلاليها هم از حرفهاي او رضايت داشتند. البته شخصاً اينگونه رفتارهاي كريمي را به مصلحت وي نميدانم و نميپسندم ولي بايد پذيرفت امثال وي دلسوزانه و صادقانه حرف ميزنند پس نبايد از کنار سخنانش بياعتنا گذشت. برنامۀ 90 بعد از نزديك به دو دهه بايد بازنگري اساسي در برخي رويكردهاي خود داشته باشد تا كماكان بتوان از آن به عنوان عاملي مثبت در مديريت حاشيههاي فوتبال كشور ياد كرد.