كاج: ممرضا كجايي دو ساعته دارم زنگ ميزنم
سايلنت: شرمنده گوشيم ساكت بود
كاج: چند بار بايد بگم گوشيتو ساكت نذار؟! شايد يه كار مهم داشته باشم باهات
سايلنت: كار مهم؟ با كي بايد قرارداد ببنديم؟
كاج: قرارداد چيه؟ شب بايد بري برنامه نورد. خواستم بگم حتماً يه سري كاغذ با خودت ببري كه اگه مدرك خواستن به دوربين نشون بدي
سايلنت: كاغذ؟! مدرك؟! از كجا بيارم؟!
كاج: همچين مدرك مدركم كه نه!
سايلنت: پس چي؟
كاج: قبل سفر يه بسته سبزيخوردن خريدم، سبزيش رو خوردم ولي كاغذاي دورش رو نگه داشتم. همونا رو بذار تو يه پوشه تميز و با خودت ببر. هر جا خواستي حرفت رو ثابت كني كاغذا رو نشون دوربين بده، فقط مواظب باش اون صفحه جدول و سرگرميش رو نشون ندي.
سايلنت: حله ولي اگه مردم بفهمن كاغذا واسه سبزيه چي؟
كاج: آخه آيكيو! كي از پشت دوربين و از بين اون همه كلمههاي ريز، بوي سبزي رو ميفهمه؟ راستي اون آييننامه رو هم ببر با خودت
سايلنت: ولي بوي سبزي آييننامه رو كه فيفا فهميد و تأييدش نكرد
كاج: تو چهكار داري؟ ما به همه گفتيم تأييد كرده شمام بگو كرده، تازه چون كاغذاش صحافي شده و جلدم داره كسي بهش شك نميكنه.
سايلنت: ايول ميتي! راستي اگه از لباس نوجوونا پرسيدن چي بگم؟
كاج: از ۵ تا ستاره رو لباسمون بگو و هي با دست به دوربين ۵ نشون بده
سايلنت: حله گرفتم
كاج: آفرين! برو ببينم چهكار ميكني، در ضمن اگرم كسي هم سراغ منو گرفت بگو خونه نيست.
