۰
شنبه ۲۶ اسفند ۱۳۹۶ - ۰۹:۰۹
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

بارسلونا پرده نمايشش را باز كرده است! مسى هنرنمايى‌‌اش را شروع كرده است! ٨ ثانيه از دقيقه دوم مسابقه مى‌گذرد! هجوم بارسا، عمليات همه‌جانبه و چندجانبه و تك‌نفره مسى، توپ را به تور دروازه چلسى چسبانده است! رقص است گويا! هجوم است بى‌ترديد! خشونت در حمله‌ورى است! هنرمندى در يك- دوهاى پشت‌ سر هم! فقط از مسى برمى‌آيد!

 ١-اينجور گل زدن و يا مثل گل سوم را زدن، فقط از مسى برمىآيد! هر دو بار، توپ از ميان دو پاى كورتوا، دروازهبان چلسى عبور مىكند! چرا؟ براى اينكه حركات مسى، تمركز و حضور ذهن هر دروازهبان و اغلب مدافعان را به هم مىريزد! محمدرضا احمدى، گزارشگر بازى، بارها، از لايى خوردن كورتوا مىگويد ولى يك بار هم به هنر مسى كه، تنها راه گل زدن به كورتوا را در آن معركه پيدا كرده است، اشاره نمىكند! هنر مسى، مغفول مىماند! نقطه ضعف دروازهبان بلژيكى چلسى، عمده مىشود! انگار نه انگار كه تمام مهارت و تمام خلاقيت مسى و بارسلونا، پشتوانه اين گل بود!

انگار نه انگار كه در اين قبيل موارد، بايد جنبههاى ايجابى و گوشههاى تماشايى اتفاقات را، به رخ كشيد و عمده كرد! براى آقاى احمدى- در برنامهاى كه تهيهكنندهاش رضا جاودانى است- حركات حيرتافزاى مسى نه، بلكه اشتباه خودبهخودى و الكى و روى هواى كورتوا، عامل گل اول بارسا و با شدت كمترى، دليل گل دوم مسى بود، نه چيزى ديگر! ديكتهاى كه از بن و بيخ غلط است! آموزشى كه درستآموزى ندارد! برداشت و القايى كه بيننده و شنونده را به اشتباه مىاندازد و مصداق خوب ديدن و درست ديدن نيست!

گزارش ورزشى، در دايره آموزش وارونه عمل مىكند! قابل توجه آقاى رضا جاودانى و اصغر مازيار! حميد مطهرى، مجيد صالح و عليرضا مرزبان و بقيه!

پاس مسى، گل دمبله

٢- درباره گل دوم بارسا و پاس رؤيايى مسى هم حرفها بايد زد، كه دچار فقر ديد و فقر تحليل لحظههاى مهم شد! پاسى كه انگار دادنش فقط از عهده مسى برمىآيد! با قدرت تصور بىمثالش! با قدرت تصويرسازى بىهمانندش! ديدن صحنههايى كه در لحظه، قابل ديدن نيستند چراكه در لحظه، وجود خارجى ندارند!

نظير لحظه ارسال پاس گل دوم بارسا، براى لوئيس سوارس هم پديد آمد اما پاس سوارس- توجه كنيد كه از سوارس حرف مىزنيم نه از گادوين منشا- نصيب مدافعان چلسى شد و به هـيچ يك از ياران بارسا نرسيد! در آن صحنهها خلق يك گل، ارسال يك پاس گل، از ليونل مسى برمىآيد و بس! اتفاق تكرارپذيرى كه آقاى احمدى، نمىتواند ببيندش! تيم رضا جاودانى، يك چيزى كم دارد!

توپ رسيد، توپ نرسيد!

٣- در گزارشهاى مزدك ميرزايى و بقيه- غير از عادل- ترجيعبندى وجود دارد! مزدك مرتب تكرار مىكند: ... توپ به فلانى نرسيد! تا امروز، حتى يك بار هم ميرزايى، نگفته است: ...  فلانى به توپ نرسيد! در قاموس آموزشى مزدك ميرزايى- كه از همه بهتر هم هست- از حركت پيشدستانه مهاجم براى رسيدن به توپ خبرى نيست! توپ بايد به يار همدسته برسد! يار همبازى، نبايد خودش را به توپ برساند! در كمال حسن نيت و در كمال خيرخواهى، يك غلط بجاى درست آموزش داده مىشود! و... اين قصهها، ادامه دارند!

كاملاً بىربط، كاملاً با ربط

٤- بازى تيم ملى برابر سيرالئون هم به هم خورد! ماله لازم است! مالهكش، لازم است!

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی