نظرسنجی

نتیجه بازی استقلال - شمس‌آذر قزوین؟
۰
جمعه ۳۱ فروردین ۱۳۹۷ - ۱۵:۳۶
۰ |
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

شاید اسمش را جادو بگذارم یا شاید عشق. چه چیزی داشت که بین این همه، من را سمت خودش کشاند. چه چیزی دارد که بعد از ۱۴ سال، عشق من‌ را بیشتر کرد که کمتر نکرد. و درنهایت چه چیزی برای من خواهد داشت؟

عشق-زمان-جدایی، پایان آخرین امپراطوری فوتبال

به گزارش خبرورزشی، آرسنال تیم محبوبم نبود اما تابستان ۲۰۰۳ وقتی یک روز برای اولین بار به طور جدی بازی آرسنال را میدیدم، یکدفعه همه چیز برای من عوض شد، بیشتر و بیشتر محو بازی میشدم، مثل عشقی بود در نگاه اول. حرف میزد و من سراپا گوش بدم، میرقصید و من غرق تماشا بودم. مثل یک سمفونی، رهبر داشت و تعدادی نوازنده.
آرسنال در آن سال بدون شکست قهرمان شد و این بینظیر بود. من جذب تیمی شدم که یک ذهن خلاق آن را به درجه عالی رسانده بود، ذهنی ستودنی از استادی به نام ونگر. او فقط دنبال قهرمانی نبود و به فکر خیلی چیزهای دیگر هم بود. آنقدر درگیر ساخت باشگاه شد که فراموش کرد تیم را قهرمان کند. او حتی به فکر کارمندان ساده باشگاه هم بود. آرسنال در اقدامی شجاعانه خانه قدیمی را بعد از بیش از ۹۰ سال ترک کرد و به اشبرتون گرو (استادیوم امارات) رفت و این آغازی بود برای روزهای سخت ونگر. آرسنال دیگر آه در بساط نداشت. ستارهها را یکی پس از دیگری به رقبایش میفروخت و جای خالی آنها را با جوانان و بازیکنان متوسط پر میکرد. سالها میگذشت و ونگر هرسال به سوال تکراری : چرا بازیکن درجه یک نمیخرید، جواب تکراری میداد : ما به خاطر ساخت استادیوم قرض و بدهی زیادی داریم و توان مالی خرید ستارهها را نداریم. چالش ونگر، حفظ جایگاه باشگاه با بازیکنانی شد که در حد و اندازه Top4 نبودند، امثال والکات، رمزی، ویلشر، مرتساکر، جیرود، شزنی و...
ونگر اما کوتاه نیامد، هرسال با قدرت کارش را ادامه میداد و در سختترین حال ممکن در مقابل تیمهای متمول لیگ، تیمش را چهارم میکرد. سال ۲۰۱۶ پس از ۱۰ سال که فشار مالی پایان یافت، بهترین فرصت برای او بود تا تیمش را قهرمان کند اما رقابت را به لستر باخت. آنجا بود که معلوم شد ونگر آنقدر در این ۱۰ سال سخت تلاش کرد که دیگر انرژی برای ساخت مجدد تیمش نداشت. انگار که خلاقیتش تمام شده. دیگر نمیتوانست حتی با بازیکنان خوب هم روزهای ابتدایی قرن ۲۱ را تکرار کند. آنقدر بد که خیلی از ستارهها حاضر نبودن شاگرد او شوند. آنهایی هم که مثل لاکازت و اوبامیانگ آمدند از روی کمبود پیشنهادهایشان بود. امسال اما دیگر آرسنال خطرناک نبود. مثل تیمهای درجه دو شد. بعد از ۲۰ سال به لیگ قهرمانان اروپا نرفت. سکوها هرهفته خالی و خالیتر میشد و این باعث شد تا پیرمرد فرانسوی بفهمد دوران حضورش دیگر به سر آمده. امسال او فرصت این را دارد تا با یک قهرمانی در اروپا خانهاش را ترک کند. برای یک پدر هیچ چیز بدتر از این نیست که اعضای خانهاش دیگر حضور او در خانه نخواهند.
ونگر مرا عاشق کرد، مرا به طرزی عاشق کرد که آرسنال برای من فراتر از یک تیم فوتبال باشد. عشق به آرسنال معنوی است و این بخاطر هنر و استعداد او بوده. پیرمرد دوستداشتنی آخرین مرد فوتبال است. مردی که تیمش به معنای واقعی فوتبال بازی میکرد. زمان میگذرد و راههای رسیدن به موفقیت تغییر میکنند. حالا بعد از ونگر، آرسنال هم باید وارد دنیای فوتبال پولی شود تا بیش از این از رقبایش عقب نماند. زمان میگذرد و دیگر کسی کنار زمین نیست که درگیر زیپ بارانیاش باشد. زمان میگذرد و دیگر پیرمرد فرانسوی کنار زمین نیست تا هنگام گلزنی از جایش بلند شود، دستهایش را مشت کند و با لبخندی دوستداشتنی، به مظلومانهترین حالت ممکن شادی کند. زمان میگذرد و دیگر ونگر نیست.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرسنجی

نتیجه بازی استقلال - شمس‌آذر قزوین؟

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی