١-سايپا هم لياقتى عينى بروز داد تا مساوى با استقلال، چهارمين تيم ليگ هفدهم باشد! در عين شايستگى، حتى براى دوم شدن!
در واقع فقط پرسپوليس است كه از امسال، براى سال آينده نقشه مىكشد و خود را براى بستن يك تيم ديگر، آماده مىكند! پرسپوليس آماده حوادث غير منتظرهاى مىشود!
ساختن يك خط حمله مقتدر، پرداختن يك تركيب جور و مكمل براى خط ميانى و كسب راحتى خيال، بابت شكل دادن مدافعانى مقتدر! برانكو، نفرات خوبى دارد و نفرات خوبترى هم مىخواهد! يك چپپا مثل صادق محرمى، يك دفاع آخر نظير سيدجلال و يك هافبك كه زوج كاملى باشد براى كاميابىنيا!
ژنرال و رويكرد جديد
٢- اما استقلال به شرحى كه در بازىهاى قبلىاش ديدهايم، تيم خود را جور ديگرى مىبندد! نه فقط با گرفتن بازيكن جديد كه با رفع اشكال از بازىها و از بازيكنانش! شفر، خيلى اهل خريدن و انبار كردن بازيكنان جديد نيست!
شفر، عرضهاش را دارد و نيز هنرش را تا باز هم به رامين سهرابيانهاى ديگر و مجيدهاى حسينى نوپديدترى ميدان بدهد! شفر، استقلال باكلاستر را به اين ترتيب مىسازد نه با چوب حراج زدن به مالش و علف خرس دانستن پولهايش!
براى ذوبآهن هم سال ٩٦، حاوى درسهاى چندى بود! كوچيدن چند بازيكن و جاى رفتگان را با نفرات بىسر و صدا و ارزانتر پر كردن و نتيجه بسيار خوب هم گرفتن، دستاوردى بود كه ژنرال، براى خودش به ارمغان آورد!
امير امسال چهكار مى كند؟ به اصل خود بازمىگردد و يا اصول اصيلترى را سرمشق قرار مىدهد!
نيمفصل دوم ليگ هفدهم، رنسانسى بود براى ذوب و مهمتر از آن براى قلعهنويى! گويا «امير» هم به اين نتيجه رسيده است كه «بازى مهمتر است از بازيكن!»
در تمجيد بىكلگى
٣- يك روز در همين ستون، در واكنش به بازى مثلاً عاقلانه استقلال كه يك قدم و چند قدم به عقب بود، نكتهاى را آورديم. اينكه:
كمى بىكلگى، كمى بىمحابا بودن، كمى نترس بودن، هم بهتر است و هم لازمتر! بازى استقلال و پيكان، درستى اين نظريه را تأييد كرد!
استقلال، بازى باخته را هنگامى برد كه نترسيد. كه عقل را بهانه بىجربزگى قرار نداد. استقلال وقتى دلگنده و شجاع و بىكله- به قول ترسوها- بازى كرد، دو بار بازى را به سود خود تمام كرد!
شفر هم از شفر، نكتهها مىآموزد! شفر هم به استقلال، روح ديگر و جان ديگر مىدهد! شفر استقلال را به جوهر وجودى فوتبال آلمانى و به گوهر درونى بوندسليگاى حقيقى و نه اين فوتبال محافظهكار رايج در سرزمين ژرمنها، نزديك مىكند!
***
در حرفهاى كىروش كه بايد همه روز حرفها بزند، يك نكته وجود دارد: ...ساختن بازيكنانى مثل مودريچ، در مدت ٤٠ روز!
جنس مربيگرى شفر از همين قماش است! بازيكنساز و استعدادپرور! درست مثل برانكو كه او هم اهل بازيكنسازى است اما به شيوه خودش!
ماجراى نيمهتمام برانكو و مسلمان، مثل حكايت تمام شده برانكو با رضاييان و طارمى، يك معنا بيشتر ندارد:
...برانكو مىسازد تا مجبور به سازش و زير بار حرف اين و آن رفتن، نشود! على كريمى هم از همين طايفه است! دايى هم راه ديگرى ندارد!
