١- شرح واقعه از این قرار است:
... در بازی پرسپولیس- سپیدرود به عبارتی ٦٠ و به عبارت مقرون به صحت بیشتر، ٧٠ هزار نفر، جشن آزادی را رقم زدند!
در اصفهان این عدد بزرگ به ٣٥ تا ٣٧ هزار و ٥٠٠ تن رسید! ٣٥ تا ٣٧ هزار نفر هوادار سپاهان و استقلال تهران! ٥٠٠ نفری که ٥٠١ هم نمیشدند، برای شرکت در مراسم دوم شدن تیم ذوبآهن!
***
علت وجودی تیمها چیستند؟ کوشش برای قهرمانی و نایبقهرمانی، از چه رو ممدوح و لازم و یکی از اهداف درجه اول است؟ ذوبآهن، چرا دوم شدن خود را در ورزشگاهی تقریباً خالی جشن میگیرد؟ سعید آذری که مدیری است مردمگرا، در این باره چه میگوید؟
جای مردم کجاست؟ نقش طرفداران چیست؟ ذوبآهن برای چه و برای که، تلاش میورزد؟ ذوبآهن اگر تماشاگر نداشته باشد، پس چه دارد و پس چه میخواهد داشته باشد!
به سرمایهگذاری چندین و چند میلیاردی ذوبآهن کاری نداریم اما به هزینهکرد عاطفی این تیم، نمیتوان بیتوجه ماند!
پول هست، تماشاچی نیست
٢- گاهی اوقات توضیح واضحات لازم است و ضرورت دارد! موردی که به آن اشارهای داریم گذرا، از همین موارد است:
بازی گسترش فولاد و پدیده، حدود ١٠٠ تماشاگر دارد! یکی، دو نفر بیشتر یا 10، 15 نفر کمتر!
برای تماشای باخت خانگی فولاد اهواز برابر تراکتورسازی، آنهم در اهواز، ١٥٠٠ نفر به ورزشگاه ٥٠ هزار نفری غدیر رفتند! یک رکورد خوب در یک روز خوب!
ذوبآهن، ٥٠٠ نفره نفت تهران را برد و دوم شد! ٥٠٠ نفر یار دوازدهم!
پارس جنوبی که با تمام زورش کفش و کلاه پوشیده بود و به ورزشگاه ثامن مشهد رفته بود، سیاهجامگان را در حالی مغلوب کرد که نیمی از ١٠٠ تماشاگر حاضر در ورزشگاه بوشهری بودند! صد تماشاگر، در ورزشگاهی با گنجایش ٣٥ هزار نفر!
سایپا و پیکان هرچه زور زدند، بیش از هزار نفر را جذب نکردند! پیکان وقتی هوادار ندارد، میبازد و میبازد! پیروزی سایپا هم هیچ دلی را شاد نمیکند!
در آبادان، اوضاع خیلی فرق داشت. نفتیهای آبادان، کمی بیشتر از ٥هزار نفر را با خود همراه کرده بودند! آبادان، سرمایهدار بزرگی است با ١٠ هزار تماشاگرش که نصف شده است!
***
نمیدانیم چه بگوییم! نمیدانیم به که را باید بگوییم! گوش شنوایی نیست! چشم بینایی نیست! پول هست اما انگار علف خرس است! پولها درست و بجا، بهموقع و بهمورد، بابرنامه و آیندهنگرانه، خرج نمیشود! چندین میلیارد، برای چند نفر! جلب تماشاگر و جذب هوادار، حرف مفت است! کسی دنبال تماشاگرسازی نیست!
ذوبآهن، نایبقهرمان اما نچسب!
٣- در بازی ذوبآهن چه چیزی نهفته است که حتی نایبقهرمانیاش هم، هیجانی را موجب نمیشود؟
در بازی ذوبآهن چه چیزی کم است یا زیادی است که برای دوم شدن این تیم، حداکثر ٥٠٠ نفر به ورزشگاه فولادشهر میروند؟!
در روزی که مهمترین روز از روزهای ٣٠گانه لیگ برتر است، در روزی که ذوبآهن میرود تا مهمترین مقام خود را در ١٠-٨-٧ سال اخیر کسب کند، فوتبالش به دل نمینشیند! فوتبالش هواداران را به ورزشگاه نمیکشاند!
در این باره از سعید آذری سؤال کردیم و سؤالهای دیگری هم از او داریم اما این پایان کنکاش لازم ما نیست! پرسشهای دیگری هم واجبند و پاسخهای روشنی هم ضرورت دارد!
سؤال از ما و جواب از «امیر»! پرسش از ما و پاسخ از قلعهنویی!
امیرخان، شما که یک سال آزگار با این تیم بودی، باید بهتر از همه بدانی که چرا و باید کاملتر از همه بگویی که به چه دلیل، مردم بازی تیم شما را دوست نمیدارند؟
ذوبآهن چرا به دل مردم راه پیدا نمیکند؟ دوم شدن شما، عین واقعیت است و عدم اقبال مردم هم یک واقعیت دیگر! این پارادوکس از کجا نشأت میگیرد؟ استدلال شما چیست؟
فوتبال بدون تماشاگر، دو ریال هم نمیارزد!
