به گزارش خبرورزشی ، صحبت از تبانی میشود و شرطبندی. حرفهایی زده میشود و ادعاهایی مطرح میشود كه تن و بدنمان میلرزد كه اگر یك لحظه تصور كنیم این حرفها درست است فاتحه این فوتبال را باید خواند.
بیشك تیمی كه تبانی میكند و تیمی كه شرطبندی میكند نمیشود تا هفتههای پایانی پاك و منزه از هر گناه باشد و در هفتههای پایانی به یكباره تغییر دیدگاه دهد و هرچه خلاف است مرتكب شود؟ اگر غیر از این است چرا این گلهها و شكایتها در هفتههای ابتدایی مطرح نمیشود؟
اصلاً چرا باید نظارت در هفتههای پایانی باشد؟ مگر در هفتههای ابتدایی نمیشود تخلف كرد؟
لیگ یك در حال خراب شدن است. آن هم نه از سوی طیف هنرمندان یا طیف اقتصاددانان. این فوتبالیها هستند كه در حال خراب كردن فوتبال هستند! حرفهایی زده میشود كه سلامت لیگ را زیر سؤال برده است.
اینكه چرا این حرفها در رسانهها زده میشود شاید به این خاطر است كه در فدراسیون فوتبال به درد دلها و شكوائیهها گوش داده نمیشود و تیمها ایمان ندارند که اگر ساكت باشند و به كمیته اخلاق بروند ادعاهای آنها پیگیری شود.
این روزها حال لیگ یك خوب نیست. تیمی كه صعود كرده مسرور است و تیمی كه صعود نكرده تیم صعود كرده را متهم به تبانی میكند. به صراحت و با صدای بلند.
این فضا اصلاً خوب نیست. فدراسیون باید تمام و كمال و با همه هم و غم این ادعا را دنبال كند. اگر حق با خونهبهخونه است این تیم را راهی لیگ برتر كند و شدیدترین برخوردها را با تیم نساجی كند اما اگر این ادعا صحت ندارد باید با مدیر تیم خونهبهخونه شدیدترین برخوردها انجام شود. او تلاش كادر فنی و بازیكنان یك تیم را زیر سؤال برده است. آن هم چه تیمی؛ قدیمیترین و پرطرفدارترین تیم فوتبال استان مازندران.
امیدواریم این پرونده ماستمالی نشود و مصلحتی با آن برخورد نكنند. وجود دروغین خطا به اندازه خطا خطرناك است چون در این صورت آبرویی بیدلیل ریخته میشود و آبرو همانند آبی است كه وقتی به زمین میریزد نمیشود آن را جمع كرد.
