كیروش در هر حالتی عاشق هواداران فوتبال ایران است و او در هیچ جای دنیا به اندازهای كه در ایران محبوبیت دارد، چهرهای مردمی نبوده...
عشقی كه مردم ایران به كیروش دادهاند، باعث شد تا او 7 سال تمام در فوتبال ما ماندنی شود و كیروش عاشقانه ایرانیها را دوست دارد...
آنچه او امروز بر آن تأكید دارد، فقدان فضای جام جهانی در فوتبال ایران است؛ متأسفانه همه به فكر روز بازی ایران مقابل مراكش هستند تا زنگ جام جهانی را به صدا دربیاورند، در حالی كه اگر میخواهیم با 3 شكست پیاپی روسیه را ترك نكنیم، واجب بود از مدتها قبل وارد فضای جام جهانی میشدیم...
تا دیروز به جای اینكه وارد حال و هوای جام جهانی شویم، بیشتر در فضای لیگ و جامحذفی بودیم و امروز هم همه هوش و حواسمان به لیگ قهرمانان آسیاست! خب جام جهانی در این میان چه صیغهای است؟
كیروش عاجزانه و دردمندانه در اینباره داد سخن سرداده و هر بار فقط خودش را خسته كرده است.
وقتی كیروش میگوید: «سكوت من در حال حاضر تنها راه نشان دادن «محترمانه» خشم شخصی بنده بابت شرایط موجود مرتبط با آمادهسازی تیم ملی در جام جهانی است» یعنی او از همه چیز بریده و ترجیح داده سكوت كنند؛ كیروش میداند در فوتبال ایران آنچه به جایی نرسد، فریاد است و او سكوت میكند؛ اگر هم حرف میزند، از صحبتهایش سوءتعبیر میشود...
كیروش مردم ایران را دوست دارد؛ آنچه از سالهای همكاری با تیم ملی برای او باقی مانده، همین همراهی همیشگی مردم بودن است؛ كیروش تازه باید خیلی بیشتر از اینها قدردان این همدلی مردمی باشد...