١- بازی تيم ملی، كه بيشتر آزمايشی بود برای سنجش قابليت مردان حاضر در ميدان، يك بار ديگر نشان داد كه تيم شدن، يك چيز است و بازيكنان خوبی بودن، چيزی ديگر! تازه وقتی تبديل میشوی به بهترين گلزن ليگ يونان، بايد تن بدهی به يك سلسله تمرينهای ويژه كه تبديل شوی به يك بازيكن برای تيم!
تيم ملی بازی كم دارد! تيم ملی تا تيم شدن، كارهای ناكرده چندی دارد! تيم ملی هنوز كه هنوز است از نظر تيميت، كم و كاستی دارد! و البته وقت كم است و فرصت هم تنگ! در فاصله ٢4 روز تا شروع جام جهانی، بايد دوچندان سريعتر، دوچندان پرفشارتر و دوچندان هدفمندتر، به تيمسازی پرداخت!
***
میخواهيم يك سری حرفهای لازم را قلمی كنيم، ولی به كه بگوييم؟ مخاطب ما، در اصل آقای كیروش است ولی مگر او خود، اول زبانآور و اول منتقد تيم ملی نبود؟
امروز، همه میبينيم كه حق با كیروش بود! امروز، همه میبينيم كه او يك كلمه اضافه نگفت و يك حرف اضافه نزد! تيم ملی، زمان را از دست داده است! تيم ملی، زمان كم دارد!
مربی، مثل خانم مظفر
٢- حسين ذكايی، در برنامه اخبار ورزشی، مهمانی دارد عزيز و با شخصيتی ممتاز، كه اول بانوی ورزش در اين روزها است:
... خانم شهرزاد مظفر! سرمربی تيم فوتسال بانوان ايران، قهرمان آسيا! قهرمان مكرر و دوباره فوتسال آسيا!
ما كه فراموشكارانيم، در پرسش و پاسخ كوتاه اخبار ساعت 19:15 دقيقه روز چهارشنبه هفته پيش، به يكی از دلايل اين توفيق و اين پيروزی، پی میبريم! خانم مظفر، آرام و شمرده، مسلط و حاكم، يك به يك پاسخ پرسشها را میدهد! بدون لكنت، بدون تپق، در كمال صلابت و همهجانبه!
خانم مظفر، كلاس سرمربيگری و مدارج معلمی خود را به رخ میكشد! او حق همكارانش را ادا میكند و از آناليزهای دقيق صائمی و عملكرد روانپزشك تيم، انسيه اسلاميان، سخن به ميان میآورد!
با شنيدن حرفهای خانم مظفر، خود را با يك مربی بادانش مواجه ديديم! با يك مدير و يك معلم هم!
***
تيم فوتسال بانوان ايران، بازيكنان و نقشآفرينان كاربلدی دارد و نيز، يك مربی كارآمد، باسواد و «تيممحور»! قهرمانی آسيا، الكی به دست نيامد!
