۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

دیدن بازی از جایگاه تماشاگران یعنی تازه شدن حس نوستالژیک دهه‌های 60 و 70. به یاد روزهایی که خبر از پخش زنده تلویزیونی نبود و همه سهم تماشاگران روی سکوها یک ساندویچ کالباس تاریخ مصرف گذشته بود و یک پلاستیک تخمه. اگر خیلی خوش‌شانس بودی شاید یک رادیو دوموج هم با خودت می‌بردی یا کنار کسی می‌نشستی که رادیو داشت آن وقت می‌توانستی چشم به میدان بدوزی و گوشت را به رادوی بچسبانی تا در عین دیدن مسابقه از نزدیک، گزارشگر هم داشته باشی.

آقای منصوریان، تو سرمربی هستی یا مدیر بیمارستان؟!

به گزارش خبرورزشی، تماشاگر که باشی، تماشاگر خیلی اتفاقات میشوی. وقایعی که بدون هیچ شک و تردیدی اگر در جایگاه خبرنگاران باشی به این شدت و دقت در جریان امور قرار نمیگیری. دیدن بازی سایپا- استقلال در جمع تماشاگران یک فرصت مغتنم بود برای بازگشت به روزهای تماشاگر بودن. از قضا این بازگشت با کلی حاشیه هم توأم شد که بهتر است با هم دنبال کنیم.

این فصل دیگه از اون خبرا نیست

هنگام ورود میفهمیم که چیز زیادی در قیاس با دوران تماشاگر بودن ما تفاوت نکرده است. همان صفها، همان سر و کله زدنها، همان بساطیها، همان پرچمفروشیها. فقط یک جاهایی کار شیکتر شده و بلیتهای کاغذی جای خود را به کارت بلیت داده ولی همچنان آش همان است و کاسه همان. دقیقاً مثل فیلم «مسافر» که مرحوم عباس کیارستمی بالغ بر 40 سال قبل در مورد پسرکی ساخت که به ذوق تماشای بازی تیم محبوبش راهی استادیوم شده بود. وقت ورود به چند نفر از تماشاگران استقلال برخوردیم که از جنوب شهر تهران آمده بودند و تأکید داشتند این فصل دیگه مثل فصل قبل نیست که تا آخر مسابقات به منصوریان فرصت بدهند. البته حرفشان را در ابتدا چندان جدی نگرفتیم ولی از اواسط نیمه دوم فهمیدیم که اتفاقاً قضیه برایشان خیلی هم جدی است.

مربی یا مدیر بیمارستان؟

بازی شروع شد و ترکیب استقلال مملو از بازیکنانی است که حداقل نامهای بزرگی محسوب میشوند. استقلال جدا از مهرههایی که داشت خیلی نفرات را هم در ترکیب خودش نداشت و همین مسئله باعث ناراحتی گروهی از طرفداران شده بود. یکی از آنها با انتقاد از مصدومیتهای متوالی بازیکنان در تمرینات میگفت؛ یعنی چی که این همه مصدوم در تمرینات میدهیم؟ مربیان چه کار میکنند؟ تیم ملی کشتی به اندازه استقلال مصدوم ندارد. نمیدانیم منصوریان سرمربی تیمه یا مدیر بیمارستان؟

حمله به عباسزاده

نیمه اول در هیاهوی تشویق و حمله گذشت ولی در نیمه دوم سر و شکل کار عوض شد. سایپا گل زد و استقلالیها عصبانی شدند. برق آنها قبل از منصوریان، عباسزاده را گرفت؛ بازیکنی که بعد از گل سایپا 6 تا پشتک زد و دستبند قرمزش را هم نشان داد تا سکوها را حسابی علیه خودش کند.

40 میلیارد گرفتهاید که ببازید؟

دقایقی بعد از این که برق استقلالیها عباسزاده را گرفت اصل قضیه شروع شد. مردم به شدت از تیم خود عصبانی بودند و علیرضا منصوریان به سیبل آنها بدل شد. هواداران ابتدا قراردادهای بازیکنان را زیر تیغ انتقادات بردند. آنها از اینکه استقلالیها با چنین ارقام گزافی از پس سایپا برنمیآیند شاکی بودند و میگفتند: «همه میگویند پول نداریم، اتفاقاً پول هم داریم ولی تاکتیک نداریم. آقایون 40 میلیارد خرجتان شده که ببرید نه این که ببازید.» یکی دیگه از هواداران هم در حالی که نزدیک به نیمکت استقلال بود فریاد زد: «آقا، ما چه گناهی کردیم که باید مرتب شاهد موفقیت پرسپولیس باشیم؟ آقای منصوریان تو باید جواب بدی.» جوابی که البته داده نشد.

حق ندارید انتقاد کنید!

وقتی صدای اعتراض جمعیت فراگیر شد، گروهی از بوقچیها به تکاپو افتادند. به جرأت میتوان گفت بالغ بر 65 درصد از تماشاگران استقلال در 15 دقیقه پایانی منتقد منصوریان بودند و فریاد «حیا کن، رها کن» از روی سکوها شنیده میشد؛ در این میان گروهی از بوقچیها با مردم درگیر شده و تأکید داشتند که همه باید حامی سرمربی تیم باشند. البته اغلب تماشاگران به حرف آنها گوش نکرده و همچنان انتقاد میکردند. حتی چند نفر با صدای بلند خطاب به بوقچیها میگفتند: «ما حامی استقلال هستیم نه بوقچی و نه آنهایی که شما دوست دارید تشویق شوند.»

با این وضعیت بهتر است به آسیا نرویم

...بازی تمام شد و وقتی به خارج از استادیوم آمدیم متوجه شدیم که وضعیت حمل و نقل هم با گذشته تفاوت زیادی نکرده است. هنگام خروج از ورزشگاه چند هوادار استقلال را ناراحت و بیروحیه دیدیم. یکی از آنها در حالی که ساندویچ گاز میزد، میگفت: «ای بابا، با این وضعیت همان بهتر که به خاطر بدهی ما را از لیگ قهرمانان محروممان کنند. محروم شدن بهتر از کیسه گل شدنه.»

 

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی