به گزارش خبرورزشی، دوشنبه عصر براي اولين بار در فصل جديد، جلوتر از همه ميايستد و بازوبند به دست در ورزشگاه اتحاد قدم ميزند. بعد از گذشت نزديك به يك دهه حضور در منچسترسيتي و انجام 231 بازي، در قلب دفاع سيتيزنها جايگاه محكمي براي خودش دست و پا كرده است. بيخود نيست كه رسانههاي انگليسي قهرماني منچسترسيتي را ملزم به آماده بودن كمپاني ميدانند. آقاي كاپيتان قبل از بازي مقابل اورتون در گفتوگو با روزنامه ديلي ميل درباره مسائل مختلفي صحبت كرد.

تونل شيشهاي

در فصل تابستان ورزشگاه اتحاد دستخوش تغيير شد كه مهمترين آن نوسازي تونل ورزشگاه بود. تونلي كه اخيراً به شكل شيشهاي طراحي شده و هواداران ميتوانند همه اتفاقات آنجا را مشاهده كنند. كمپاني با نوعي شيطنت در اين رابطه اظهارنظر  ميكند: «شايد دعواهاي بازيكنان در تونل تمام شود. فوتبال هميشه پر از احساسات بوده و هرچه بيشتر به نمايش گذاشته شود، مردم بيشتري آن را ميبينند. حدس ميزنم حضور در تونل شيشهاي ورزشگاه جالب باشد. شخصاً از اين تونل نميترسم. اين يك تجربه جديد به ما اضافه ميكند و ما بازيكنان بايد قادر باشيم با ديده شدن كنار بياييم.»

خاطرات رختكن

رختكن ورزشگاه اتحاد هم در تابستان مورد بازسازي قرار گرفت و معماري آن به كل تغيير كرد. كمپاني از خاطراتي كه آنجا داشت ميگويد: «من خاطرات زيادي از رختكن دارم. در اولين فصل حضورم در منچسترسيتي، روبينيو و الانو بازيكنان برزيلي تيم طوري با جورابهايشان روپايي ميزدند كه ما فكر ميكرديم آماتور هستيم. همه كاري كه ما ميتوانستيم انجام دهيم اين بود كه شانههايمان را بالا بيندازيم و برويم. سر و صدا و شوخي و خنده در رختكن ما وجود داشت. مارك هيوز بعضي اوقات دوست داشت از اتفاقات رختكن ما فيلم بگيرد.»

بحث و جدلها

هرچند رختكن سيتي فقط جاي شوخي و خنده نبود و لحظات سخت نيز بر آن حاكم بود: «البته كه ما بحث و درگيريهاي زيادي آنجا داشتيم. بحثهايي كه بين دو نيمه انجام ميشد و 45 دقيقه بعد با پيروزي در بازي، همه همديگر را در آغوش ميگرفتند»

تنها بازمانده نسل قبل

از اين 9 سالي كه كمپاني عضو سيتي بوده و 2 بار جام ليگ برتر را با دستانش بالا برده تنها 3 بازيكن به نامهاي يحيي توره، سرخيو آگوئرو و داويد سيلوا همراه او در تيم ماندهاند. با آمدن پپ گوارديولا نسل جديد بازيكنان سيتي متشكل از ژسوس، استونز، دبروين و رحيم استرلينگ در تيم حضور پيدا كردند. پيوستن جو هارت و پابلو زابالتا به وستهم باعث شد تنها كمپاني از جمع صميمي دوستي سه نفره در سيتي ماندگار شود: «ما بزرگ شديم. اين فوتبال است و هيچ چيز تا هميشه برقرار نخواهد بود. قبلاً مردم و اعضاي باشگاه از كاري كه شاون گاتر و پل ديكوف براي تيم انجام دادند صحبت ميكردند اما اكنون از بازيكنان فعلي صحبت ميشود. من دوست دارم به آكادمي بروم، مردم را ملاقات كنم و ببينم چه خبر است.»

جوانها من را ميشناسند

كمپاني اعتقاد دارد خوب است جوانها با گذشته اين باشگاه آشنا شوند: «بنابراين حتي پيش از اينكه بازيكنان جوان به تيم اصلي راه پيدا كنند از قبل من را ميشناسند. به همان اندازه كه تغييرات در باشگاه اعمال ميشود، خيلي خوب است كه به خاطر بياوري چه كساني قبل از تو اينجا بودند.»

روني در جيب من بود

وين روني و كمپاني امشب يكبار ديگر مقابل هم بازي خواهند كرد؛ تقابلي كه يادآور شهرآورد منچستر در سال 2011 و آن گل برگردان تماشايي بازيكن فعلي تافيها خواهد بود. روني اگرچه يكي از بهترين گلهاي تاريخ ليگ برتر را به ثمر رساند اما كاپيتان سيتي ادعا ميكند آن گل فقط از روي توانايي ذاتي وين به دست آمد: «روني آن گل را روي استعداد ذاتياش به ثمر رساند چراكه او در آن مسابقه در جيب من بود. مهاجمان سطح بالا اما در لحظههاي باورنكردني كارهاي عجيبي انجام ميدهند. من واقعاً 90 دقيقه محكم بازي كردم، سپس او يك برگردان زد و من گفتم «اوه». هنوز فكر ميكنم روني چنين توانايي را دارد. گل پيروزي بخشي كه هفته گذشته مقابل استوك سيتي به ثمر رساند، نشان داد او ميداند چه وقتي نياز است كه در محوطه جريمه حضور پيدا كند.

 يونايتد هم مثل ما بود

منچسترسيتي در بازار نقل و انتقالات ريخت و پاش زيادي به راه انداخت. كاپيتان سيتيزنها اين شيوه را نياز فوتبال امروز ميداند: «در فوتبال مدرن، تو نياز داري تا ايدهاي مشخص از چيزي كه سعي ميكني به دستش بياوري داشته باشي. مثل كاري كه چلسي فصل قبل انجام داد. بله ما هيجانزده هستيم اما اگر شما منچستريونايتد را هم ببينيد چنين حسي به آنها خواهيد داشت.»

وفاداري در فوتبال وجود ندارد

كمپاني درحالي به يك دهه حضور در منچسترسيتي نزديك ميشود كه در هفته اول ليگ برتر بازيكناني همچون ديگو كاستا، الكسيس سانچس، ويرجيل فان دايك و فليپه كوتينيو در تركيب تيمشان حضور نداشتند: «وفاداري موضوع پيچيدهاي در فوتبال است. همه ميخواهند آن را داشته باشند اما در واقعيت مربي به اين فكر ميكند كه «اگر يك بازيكن بهتر پيدا كردم تو را بيرون ميكنم» و بازيكنان به اين ميانديشند كه «اگر يك باشگاه بهتر پيدا كردم كه بازيهاي بيشتري را ميبرد، از تيم خودم جدا ميشوم.» به اندازه كافي خوش شانس بودم در باشگاهي باشم كه آنجا رشد و پيشرفت كردم اما بعضي اوقات مربيان و مديران تصميمگيرنده اصلي هستند و اگر تو مناسب برنامههايشان نباشي، هرقدر هم كه باشگاه را دوست داشته باشي بايد بروي.»