۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

زین‌الدین زیدان در مصاحبه با فرانس فوتبال از انگیزه‌اش برای کسب قهرمانی‌های تازه گفت.

زیدان: من برای قهرمان شدن به دنیا آمده‌ام

به گزارش خبرورزشی، زينالدين زيدان براي دومين سال پياپي از سوي مجله فرانس فوتبال به عنوان مربي سال فرانسه انتخاب شده است. زيزو كه سال گذشته افتخارات زيادي براي رئالمادريد به دست آورده حالا سومين سال حضورش در اين تيم به عنوان سرمربي را سپري ميكند. او روز گذشته گفتوگويي با اين مجله داشته كه بخشهايي از آن را از نظر ميگذرانيد.

سختترين كار

وقتي شما قهرمان ميشويد و جام ميبريد دلتان نميخواهد اين روند هرگز قطع شود. اين همان سختترين قسمت ماجراست؛ اينكه اين قهرمانيها دوام داشته باشد.

قهرمان شدن

من قهرمان شدهام؛ دوست دارم جام ببرم و قهرمان شوم. كلاً به همين خاطر به دنيا آمدهام. اينجا بودن، در بزرگترين باشگاه دنيا، با در اختيار داشتن چنين بازيكناني كه ميتوانم با آنها باز هم قهرمان شوم، برايم خيلي جالب است. من به عنوان سرمربي بايد كاري كنم كه دوباره روي دور قهرماني بيفتيم و جام بياوريم. البته همه آنهايي كه فكر ميكنند ما بدون زحمت و تلاش و خيلي راحت 8 جام به دست آوردهايم كاملاً اشتباه ميكنند. 8 قهرماني را با زحمت و صرف انرژي بسيار زياد به دست آوردهايم.

زيدان به عنوان بازيكن

زينالدين زيدان ديگر بازيكن رئال نيست. آن زيدان ديگر وجود ندارد. حالا زينالدين زيدان يك سرمربي است كه بايد حرفهاش را از نو بسازد. اينطور نيست كه فكر كنم چون به عنوان يك بازيكن بزرگ در اين باشگاه بازي كردهام پس از من حمايت ميشود و جايم محافظت شده است. اينكه قبلاً بازيكن بوده باشي به تو اجازه ميدهد حرفه مربيگري را خوب شروع كني ولي همه اين موارد در عرض سه هفته از بين ميرود. نامها ديگر به حساب نميآيند. بازيكنان ميخواهند مسابقهها را ببرند و براي اين كار به ايده و كار تو به عنوان يك سرمربي نگاه ميكنند.

دو سال بينقص

از خودم سؤالات زيادي ميپرسم؛ آيا كارهايم را خوب انجام دادهام؟ آيا ميتوانم پيشرفت كنم و بهتر شوم؟ آيا براي بهتر شدن بايد در يكسري موارد تغييرات به وجود بياورم؟ مدام در اين حالت روحي هستم. هيچ وقت به خودم نميگويم كارها را بدون نقص و عالي انجام دادهام. هميشه براي خودم سقف بلندتري در نظر ميگيرم؛ مرزي بالاتر كه بايد تلاش كنم به آنجا برسم.

مربيگري در رئالمادريد

اين را خيلي خوب ميدانم كه يك روز كارم در مادريد متوقف ميشود. خب حالا از اين همين موضوع نهايت استفاده را ميبرم و همه امكانات لازم براي رسيدن به موفقيت را فراهم ميكنم. به خودم ميگويم اگر قرار است 10 روز ديگر اينجا باشم، خب، 10 روز را با نهايت تلاش كار ميكنم. اگر قرار است 6 ماه ديگر باشم، اين 6 ماه را با نهايت تلاشم كار ميكنم. به چيز ديگري فكر نميكنم. ميدانم در رئال 10 سال نميمانم. همين ميل لذت بردن از فرصتي كه در اختيارم گذاشته شده به من انرژي ميدهد و من هم سعي ميكنم اين انرژي را به بازيكنانم منتقل كنم. ميدانم كه بيرون از مجموعه كسي به ما كمك نخواهد كرد. زندگي سخت است و نميشود كنترلش كرد.

مسئوليتهاي مربي

مسابقه بدترين چيز ممكن براي من است چون انرژي باورنكردنياي ميطلبد؛ ولي اين موارد را دوست دارم. دوست دارم ترشح آدرنالين در بدنم بيشتر شود. به اين هيجانات قوي نياز دارم حتي اگر نتيجه بازي چيزي كه ميخواستم نباشد. اين رفتار مازوخيستي (آسيب زدن به خود) نيست چون ميدانم وقتي لباس مربيگري به تن ميكني چه معنياي دارد. ميدانم هميشه هر وقت تيم ميبازد، سرمربي مقصر است. خودم را به اين چرخه وارد كردهام و چنين تقصيري را پذيرفتهام. حالا همان كاري را ميكنم كه زمانهاي بازي كردنم انجام ميدادم؛ مسئوليت كارهايم را ميپذيرم.

شروع خوب، روند بد

به محض شروع اردوي آمادهسازي پيشفصل، ما جوري برنامههايمان را ميچینيم كه قهرماني ليگ در آن گنجانده شود. 8 قهرماني به دست آورديم ولي در طول اين دو سال ضربات سخت هم به ما وارد شد؛ در خانه شكست خورديم، 4 تساوي پيدرپي داشتيم... اين موارد آدم را تكان ميدهد. نميتواني فصل را شروع كني و به خودت بگويي همه مسابقات را ميبري. امكان ندارد؛ چنين چيزي وجود ندارد.

كار مهم مربي

من درگير اتفاقاتي ميشوم كه در زمينهاي تمريني و ورزشگاهها رخ ميدهد و بازيكن يك ساعت و نيم تمرين ميكند و بعد به سراغ زندگياش خارج از زمين فوتبال ميرود؛ آن هم با تمام دلمشغوليهاي جدياي كه دارد. مورد مهم و بهتر است بگويم تنها چيزي كه برايم مهم است اين است كه حواسم به بازيكنان زماني كه كنار من هستند باشند. با آنها تمرين كنم، حرف بزنم، ريكاوريشان كنم... 

انتقادات بابت نتايج

فشار و انتقادات بيروني روي من اثري ندارد. يك بنبست ايجاد كردهام و چيزي نميتواند حواسم را پرت كند. حواسم به خيلي چيزهاست. با اين حال وقتي به خانه برميگردم، ديگر ارتباط را قطع ميكنم و خودم را از پريز ميكشم. ميدانم بسياري از مربيان هرگز نميتوانند بيخيال كارشان شوند ولي من، ظرفيت چنين كاري را دارم. وقتي به خانه برميگردم، همسر و فرزندانم هستند. با همسرم ميرويم نمايش ميبينيم يا بيرون شام ميخوريم. اين تجديد قوا نياز است. من اين تيم را دو سال است كه هدايت ميكنم و بلدم از خودم محافظت كنم. وقتي ميبريم سرخوش نميشوم و وقتي هم ميبازيم خودم را در غار زنداني نميكنم. انتظاري كه از بازيكنانم دارم اين است كه اين موارد را درك كنند.

پيغام به بازيكنان

پيامم به بازيكنان خيلي ساده است: ميتوانيم لحظات سختي داشته باشيم و اين لحظاتي است كه اين اواخر تجربهاش كردهايم ولي هيچ مشكلي وجود ندارد. روي اين «وجود نداشتن» تأكيد ميكنم. ما همان تيم ميمانيم و دوباره به همان قدرت قبلي برميگرديم. مطمئناً وقتي ميبازيم، ناراحت ميشوم. براي بازيكنانم ناراحت ميشوم چون ميدانم تقلب نميكنند. ميدانم يك بازيكن نميتواند هميشه در طول يك فصل در اوج باشد.

خواسته زيدان در لحظات سخت

دوست دارم نشان دهم در سختيها هم مربي خوبي هستم. از شرايط سخت نميترسم. براي مقابله با اين سختيها سلاح لازم را دارم. مردم ميتوانند فكر كنند براي من هميشه اين كار ساده است يا اينكه اصلاً در ذاتم است ولي همهاش اشتباه است! چه زماني كه بازيكن بودم و چه الان كه مربي هستم، هميشه زحمت كشيدهام. مثلاً براي اينكه مدرك مربيگري بگيرم به همه جا رفتم.

روزهاي دشوار رئال

خودم را براي شرايط بسيار سخت آماده كردهام. خب وقتهايي كه شرايط خوب پيش نميرود شوكه نميشوم. بلدم در چنين مواردي واكنش نشان دهم. اين روزها بله، خطر ما را تهديد ميكند ولي من تغيير نميكنم. ميدانم مقابلم قهرمانان بزرگي ايستادهاند كه به حرف من گوش ميكنند.

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی