خبرورزشی/مهری رنجبر؛ علی شفیعی امسال با تیم ملی والیبال تجربه جدیدی داشت؛ بازی فیکس در لیگ ملتها. مأموریتی که خیلی خوب هم از پس آن برآمد تا حدی که حالا کولاکوویچ سرمربی تیم ملی اسم او را چشم بسته در ترکیبش مینویسد؛ سرعتیزنی که بازی کنار سید و عادل غلامی او را حسابی پخته کرده است. حتی در کوران لیگ ملتها بازی اش آنقدر به چشم آمد که فرانسویها خواهانش شدند، اما خودش لیگ ایتالیا را ترجیح میدهد و به همین خاطر پیشنهاد لژیونری در سرزمین خروسها را رد کرد.
*بعد از چند وقت ریکاوری خستگی تان در رفت؟
خستگیمان بله در رفت. البته اوایل دوره استراحت در نمیرفت، اما بعد درست شد.
* حسابی استراحت کردی یا تمرین هم داشتی؟
نه استراحت تمام و کمال نبود و برای اینکه از فرم خارج نشوم تمرین هم داشتم، اما تنها یک جلسه در روز.
*بالاخره تمرین برای بازیهای آسیایی شروع شد؟
بله، البته تمرین اول برای بازیهای آسیایی و بعد هم اردوی اسلوونی برای قهرمانی جهان.
*بازیهای آسیایی را چطور میبینی؟
به نظرم خوب است که به جاکارتا میرویم. اگر نمیرفتیم آخرین بازیهای ما لیگ ملت های والیبال بود که به خاطر فاصله زیادش با قهرمانی جهان، از شرایط بازی خارج میشدیم. ایران هم همیشه لیگ ملتها را بد شروع میکند. بعد از لیگ و لیگ ملتها دو سه، ماه فاصله است، به همین خاطر همیشه بد شروع میکنیم.
*اما هدف اصلی تیم ملی قهرمانی جهان بود. این بازیهای آسیایی در آمادگی بازیکنان برای جهانی وقفهای ایجاد نمیکند؟
اصلاً اینطور نیست که هر چه بیشتر تمرین کنیم مثلاً ۶ ماه تضمین کند در جام جهانی مدال میگیریم. اگر به هدفهایی که در تمرینات از نظر فیزیکی برسیم بقیهاش تاکتیکی است که در بازی هماهنگ میشویم. اگر به ایدهآل بدنی برسیم خیلی هم خوب است که در این بازیها باشیم. همانطور که سه هفته بعد از لیگ ملتها با این همه فشار اوج بازیهایمان هفته چهارم بود.
* بله ولی یک نکته هست که حریفهای لیگ ملتها و بازیهای آسیایی اصلاً با هم قابل مقایسه نیستند. شاید ۳، ۲ مسابقه سخت داشته باشید.
بله، دو سه بازی سخت داریم، اما شرایط بازی رسمی خیلی با تمرین فرق دارد. حتی بازی با تیمی که از ما ضعیفتر است میتواند به ما کمک کند. فکر میکنم در گروه ما در قهرمانی جهان حریفان آسان هم هستند.
* بعد از جاکارتا به اسلوونی میروید. اختلاف ساعت اذیتکننده نیست؟
فکر نمیکنم دو، سه ساعت بیشتر باشد و این اختلاف ساعت چیزی نیست، درست میشود. ما تجربه ۸، ۹ ساعت اختلاف را در لیگ ملتها داریم. واقعاً مشکلی نیست و با دو شب درست میشود.
*وقتی حرف از حضور تیم ملی اصلی به جای تیم ملی ب. در جاکارتا شد، گفتند بازیکنان خواستند به بازیهای آسیایی بروند به خاطر اینکه پاداش دارد، اما قهرمانی جهان نه... درست است؟
بچهها که دوست دارند در بازیهای آسیایی شرکت کنند، چراکه افتخار بزرگی است. خودم هم دوست داشتم این بازیها را تجربه کنم، چون بازیهای قبلی که نبودم و تا چهار سال دیگر هم هیچچیز معلوم نیست. خیلی دوست داشتم بروم. اصلاً بحث مادی مطرح نیست. البته پاداش هم مهم است، اما ما بازیکنان در تصمیمگیریها تأثیرگذار نیستیم. ما تنها در خدمت تیم هستیم و هر تورنمنتی فدراسیون بخواهد، شرکت میکنیم.
*به لیگ ملتها برگردیم. در مجموع لیگ ملتها چطور بود؟
در کل خیلی سخت بود.
*بار دوم بود که این مسابقات را تجربه میکردی؟
بله، اما اولین بار بود که فیکس در تیم بازی میکردم. خیلی سنگین بود و فشار زیادی میآورد.* به خاطر مسافت و اختلاف ساعت؟
هفتهای ۳ بازی داشتیم. ۲ روز هم طول میکشید از یک محل به محل دیگر مسابقه برویم. اختلاف ساعت هم زیاد بود. همه این شرایط، کار را سخت میکرد.
*به همین خاطر تیم نوسان داشت؟
به نظرم تیم نوسان نداشت روی یک روند پیش میرفت. ما بد شروع کردیم و کمکم بهتر شدیم. خوب بازی کردیم و خوب هم تمام کردیم.
* میتوانستیم نتیجه بهتری از دهمی هم بگیریم؟
با این تیم به جز ژاپن بقیه بازیها را خوب بودیم. میتوانستیم بهتر هم باشیم، اما بد هم نبودیم.
* بازی با ژاپن چه اتفاقی افتاد؟
بازی با ژاپن دومین بازی بود و به خاطر دوری ما از شرایط بازی، همه چیز گره خورد. آنها خوب بازی میکردند و ما هم تحت تأثیر بازی خوبشان قرار گرفتیم. به نوعی شوکه شده بودیم و در چند اتفاق بازی تمام شد. اصلاً فکر نمیکردیم اینطور شود.
* ژاپنیها دو بازیکن خوب داشتند و با همانها ایران را بردند نه؟
ژاپنیها دو دریافتکننده خوب در زمین داشتند و همه توپها را به خوبی به پاسور میرساندند. پاسورشان هم خوب پاس میداد. وقتی روحیه یک تیم خوب باشد همه بازیکنان تیم خوب کار میکنند، خوب اسپک میزنند و... کلاً تیمشان خوب بازی میکرد و همه بازیکنانشان خوب بودند و کاملاً تیمی ما را بردند. نمیشود گفت: به دو بازیکن خوب ژاپن باختیم.
*بعد از چند وقت ریکاوری خستگی تان در رفت؟
خستگیمان بله در رفت. البته اوایل دوره استراحت در نمیرفت، اما بعد درست شد.
* حسابی استراحت کردی یا تمرین هم داشتی؟
نه استراحت تمام و کمال نبود و برای اینکه از فرم خارج نشوم تمرین هم داشتم، اما تنها یک جلسه در روز.
*بالاخره تمرین برای بازیهای آسیایی شروع شد؟
بله، البته تمرین اول برای بازیهای آسیایی و بعد هم اردوی اسلوونی برای قهرمانی جهان.
*بازیهای آسیایی را چطور میبینی؟
به نظرم خوب است که به جاکارتا میرویم. اگر نمیرفتیم آخرین بازیهای ما لیگ ملت های والیبال بود که به خاطر فاصله زیادش با قهرمانی جهان، از شرایط بازی خارج میشدیم. ایران هم همیشه لیگ ملتها را بد شروع میکند. بعد از لیگ و لیگ ملتها دو سه، ماه فاصله است، به همین خاطر همیشه بد شروع میکنیم.
*اما هدف اصلی تیم ملی قهرمانی جهان بود. این بازیهای آسیایی در آمادگی بازیکنان برای جهانی وقفهای ایجاد نمیکند؟
اصلاً اینطور نیست که هر چه بیشتر تمرین کنیم مثلاً ۶ ماه تضمین کند در جام جهانی مدال میگیریم. اگر به هدفهایی که در تمرینات از نظر فیزیکی برسیم بقیهاش تاکتیکی است که در بازی هماهنگ میشویم. اگر به ایدهآل بدنی برسیم خیلی هم خوب است که در این بازیها باشیم. همانطور که سه هفته بعد از لیگ ملتها با این همه فشار اوج بازیهایمان هفته چهارم بود.
* بله ولی یک نکته هست که حریفهای لیگ ملتها و بازیهای آسیایی اصلاً با هم قابل مقایسه نیستند. شاید ۳، ۲ مسابقه سخت داشته باشید.
بله، دو سه بازی سخت داریم، اما شرایط بازی رسمی خیلی با تمرین فرق دارد. حتی بازی با تیمی که از ما ضعیفتر است میتواند به ما کمک کند. فکر میکنم در گروه ما در قهرمانی جهان حریفان آسان هم هستند.
* بعد از جاکارتا به اسلوونی میروید. اختلاف ساعت اذیتکننده نیست؟
فکر نمیکنم دو، سه ساعت بیشتر باشد و این اختلاف ساعت چیزی نیست، درست میشود. ما تجربه ۸، ۹ ساعت اختلاف را در لیگ ملتها داریم. واقعاً مشکلی نیست و با دو شب درست میشود.
*وقتی حرف از حضور تیم ملی اصلی به جای تیم ملی ب. در جاکارتا شد، گفتند بازیکنان خواستند به بازیهای آسیایی بروند به خاطر اینکه پاداش دارد، اما قهرمانی جهان نه... درست است؟
بچهها که دوست دارند در بازیهای آسیایی شرکت کنند، چراکه افتخار بزرگی است. خودم هم دوست داشتم این بازیها را تجربه کنم، چون بازیهای قبلی که نبودم و تا چهار سال دیگر هم هیچچیز معلوم نیست. خیلی دوست داشتم بروم. اصلاً بحث مادی مطرح نیست. البته پاداش هم مهم است، اما ما بازیکنان در تصمیمگیریها تأثیرگذار نیستیم. ما تنها در خدمت تیم هستیم و هر تورنمنتی فدراسیون بخواهد، شرکت میکنیم.
*به لیگ ملتها برگردیم. در مجموع لیگ ملتها چطور بود؟
در کل خیلی سخت بود.
*بار دوم بود که این مسابقات را تجربه میکردی؟
بله، اما اولین بار بود که فیکس در تیم بازی میکردم. خیلی سنگین بود و فشار زیادی میآورد.* به خاطر مسافت و اختلاف ساعت؟
هفتهای ۳ بازی داشتیم. ۲ روز هم طول میکشید از یک محل به محل دیگر مسابقه برویم. اختلاف ساعت هم زیاد بود. همه این شرایط، کار را سخت میکرد.
*به همین خاطر تیم نوسان داشت؟
به نظرم تیم نوسان نداشت روی یک روند پیش میرفت. ما بد شروع کردیم و کمکم بهتر شدیم. خوب بازی کردیم و خوب هم تمام کردیم.
* میتوانستیم نتیجه بهتری از دهمی هم بگیریم؟
با این تیم به جز ژاپن بقیه بازیها را خوب بودیم. میتوانستیم بهتر هم باشیم، اما بد هم نبودیم.
* بازی با ژاپن چه اتفاقی افتاد؟
بازی با ژاپن دومین بازی بود و به خاطر دوری ما از شرایط بازی، همه چیز گره خورد. آنها خوب بازی میکردند و ما هم تحت تأثیر بازی خوبشان قرار گرفتیم. به نوعی شوکه شده بودیم و در چند اتفاق بازی تمام شد. اصلاً فکر نمیکردیم اینطور شود.
* ژاپنیها دو بازیکن خوب داشتند و با همانها ایران را بردند نه؟
ژاپنیها دو دریافتکننده خوب در زمین داشتند و همه توپها را به خوبی به پاسور میرساندند. پاسورشان هم خوب پاس میداد. وقتی روحیه یک تیم خوب باشد همه بازیکنان تیم خوب کار میکنند، خوب اسپک میزنند و... کلاً تیمشان خوب بازی میکرد و همه بازیکنانشان خوب بودند و کاملاً تیمی ما را بردند. نمیشود گفت: به دو بازیکن خوب ژاپن باختیم.
* در بازی با برزیل کسی فکر نمیکرد جوانان ایران آنها را به چالش بکشند و حتی اواخر بازی انتظار برد داشتیم. چه شد که نبردید؟
بازی با برزیل ما بدشانسی آوردیم. کولاکوویچ بچههایی که از ایران برده بود را در ترکیب گذاشت و به بقیه باتجربهها استراحت داد. برزیلیها هم که بازیکنان جدید را نمیشناختند، از کیفیت بازیکنان جوان ما متعجب شده بودند. به نظرم تا آخر بازی هم نتوانستند روی غلتک بیفتند، چون کاملاً متعجب شده بودند. ست پنجم هم یکسری اتفاقات پیش آمد که اگر یکی از آنها به نفع ما بود، نتیجه عوض میشد.
* در رالیها خیلی بدشانس بودیم. دراکثر رالیها توپ در زمین ما میخوابید. چرا؟
واقعاً نمیدانم، اما چندین بار این اتفاق افتاد.
* کولاکوویچ در جلسات آنالیز هیچ صحبتی راجع به این رالیها نمیکرد؟
نه یکسری از آنها را نمیشد کاری کرد. اتفاق بود و نمیشد ذهنمان را درگیرش کنیم.
* در بازی با صربستان هم این اتفاق افتاد. تیم ایران نشان داده چه باتجربهها و نسل طلایی باشند و چه جوانان همیشه خوب کار میکند و میتواند خطرساز باشد. درست است که تعداد بازیکنان نسل طلایی ما کم شدهاند، اما کیفیتمان خوب مانده. درست است؟
بازیهایی که ما باختیم به خاطر جوانی تیممان و باتجربگی حریفان بود، چون در لحظات حساس تجربه خیلی به کمک میآید که برنده بازی باشیم. بازی با صربستان و برزیل هم همین شد، اما جوانانمان خوب کار کردند. اگر همینطور ادامه بدهند، میتوانیم در والیبال کارهای زیادی بکنیم و نتایج خوبی بگیریم.
* بازی خوب جوانان چه تأثیری در تیمهای دیگر میگذاشت؟ آنها هم تعریف میکردند؟
بازیکنان تیمهای دیگر خیلی با هم در ارتباط نیستند مگر اینکه با هم همتیمی باشند. ما هم که لژیونرهای کمی داشتیم. جاهایی بود که میلاد و آقاسعید با همتیمیهایشان روبهرو شدند، اما زیاد صحبت نمیشد.
* امسال شروع خوبی داشتی. به نظرت این باعث میشود که حالا حالاها سرعتیزن فیکس تیم ملی شوی؟
مطمئناً مسئولیتم سنگینتر است ولی اصلاً به این مسئله که در تیم هستم یا نه فکر نمیکنم. فقط سعی میکنم عملکردم را بهتر کنم و همه جوره به تیمکمک کنم. فرقی ندارد در ترکیب ۱۴ نفره باشم، فیکس باشم یا نه. همه سعیام کمک است، چون واقعاً افتخار بزرگی است که در هر سطحی به تیم ملی کمک کنید. جدا از آن، تمرین کنار بازیکن بزرگ خیلی خوب است و باعث میشود به خوبی پیشرفت کنید.
*فقط به پیشرفت فکر میکنی؟
شک نکنید با پیشرفت جایگاه آدم بهتر میشود. مهم نیست که کجا هستم یا کجا میخواهم باشم. فقط به پیشرفت فکر میکنم.
* در این مسیر پیشرفت چقدر موسوی کمکت کرد؟
سید و غلامی خیلی در این راه به من کمک کردند و البته کمکشان هنوز هم ادامه دارد. من قبل از اینکه بانک سرمایه بیایم با الانم خیلی فرق کردهام. این دو همپستیام خیلی به من کمک کردند و باعث شدند بهتر کار کنم و جاهطلب شوم. مخصوصاً در این دو سال زیر نظر آقای کارخانه و کادر فنی اش خیلی بهتر شدم. آقای کارخانه به من فرصت و اعتماد به نفس دادند.
* کار با کولاکوویچ چطور است؟
خیلی آسان است.
*چطور؟
چون اصلاً چیزی به شما نمیگوید که بیشتر از تواناییات باشد. به اندازه توانایی از بازیکن انتظار دارد و میگوید فقط با جرأت به زمین برو. مثلاً وقتی میداند من موجی سرویس میزنم نمیگوید سرعتیبزن.
*پس بیشتر روی اعتماد به نفس شما کار میکند؟
به اعتماد به نفسمان خیلی کمک میکند، او آنقدر باشخصیت و باپرستیژ است که بچهها با جان و دل کار میکنند. اینطور نیست که با حرف بد، بازیکنان را ناراحت کند. آدم که با جان و دل برای تیم ملی بازی میکند و مربی هم کمک میکند بهتر بازی کنیم و جواب اعتمادش را بدهیم.
*از نقش سعید معروف هم نمیشود گذشت. فکر میکنم او خیلی به پیشرفت جوانان کمک کرد؟
اگر آقای معروف نبود جوانان به طور کلی نمیتوانستند خودشان را نشان بدهند. چون واقعاً کار را برای جوانان ساده میکرد. یک نکته خاص را میگفت:؛ فقط آن کار را بکن. یا میگفت: من اینجوری پاس میدهم و تو به این زاویه اسپک بزن، بدون نگاه به مدافع رو به رو، توپت میخوابد. به جای همه فکر میکرد و وظایف آنها را کمتر میکرد و باعث میشد بازیکنان اعتماد به نفس لازم را به دست بیاورند. سبک بازی سعید معروف هم در دنیا خیلی خاص است. سرعت بازیای که به ایران میدهد خیلی فرق میکند با بقیه پاسورها. من این را شنیده بودم، اما از نزدیک لمس نکرده بودم. خیلی حس خوبی است که کنارش بازی میکنم. به من خیلی کمک کرد. اینطور نیست که یک کاپیتان همیشه باید بخندد یا اخمکند. معروف میداند کی بخندد و کی اخم کند یا دست بکشد روی سر ما. همه این خصوصیات به جز بازی اش باعث میشود در تیم خیلی تأثیرگذار باشد. واقعاً نمیدانم اگر نباشد چکار کنیم.
*پس سعید معروف برگ برنده ایران است؟
شک نکنید.
* با این وضعیت یک جورایی برای قهرمانی جهان جا میافتیم. نه؟
بله. ما در لیگ جهانی مصدوم هم داشتیم. قائمی در روسیه مصدوم بود، غفور قبل از آرژانتین نبود. موسوی و معنوینژاد هم مصدوم بودند. همه این بچهها اگر برگردند تیم ما در بازیهای آسیایی و قهرمانی جهان میتواند موفق باشد. فقط دعا میکنم بدون مصدوم به بازیها برویم.
* یعنی در لیگ جهانی به خاطر مصدومان زیاد بدشانس بودیم؟
بله خیلی.
*اگر بدشانسی نبود مقامی بهتر از دهمی میگرفتیم؟
بله فکر میکنم بهتر میشدیم، چون بعضی از بازیکنان شاخص را نداشتیم. سید همان بازیهایی که بود را هم با درد بازی میکرد.
*در قهرمانی جهان کار خیلی سختتری دارید، چون دور قبل ششم شدید و حالا نباید کمتر از آن شوید، درست است؟
کارمان که سخت است ولی اگر با همین تیم هم بتوانیم نتیجه قبلی را تکرار کنیم خوب است. من دیروز سر بازی جوانان و اردکان بودم. از ۷ نفر جوانان ۴ نفرشان در تیم ملی بازی کرده بودند؛ نوجوانانی که ۶ ماه است به جوانان آمدهاند. خیلی خوب است که ۴ نفر از آنها در تیم ملی زیاد بازی کردهاند. اگر ما با همین تیم همان نتیجه را تکرار کنیم دستاورد خوبی است و اگر بهتر شویم فوق العاده میشود.
* ولی نباید به آن هم راضی شویم، چون اگر راضی شویم ممکن است نتیجه بدی بگیریم.
اکثر آنهایی که لباس ملی میپوشند آدمهای قانعی نیستند. اگر قانع بودند لباس تیم ملی را نمیپوشیدند. مطمئناً برای بهترین نتیجه میرویم، اما نمیخواهیم این توقع فشاری به تیم ملی بیاورد.
*ولاسکو روی روحیه و مسائل ذهنی بازیکنان هم کار میکرد. کولاکوویچ هم اینگونه است؟
بله خیلی خوب کار میکند. من شنیدم ولاسکو از نظر روانی با بچهها بازی میکرد. با یکیخوب و با یکی بد صحبت میکرده، اما کولاکوویچ با همه خوب رفتار میکند. از آقای ولاسکو خیلیها ناراحت میشدند و هنوز هم هستند، اما اینقدر کولاکوویچ با احترام با همه برخورد میکند که فکر نمیکنم کسی از او ناراحت شود. من به شخصه خیلی دوست دارم با چنین مربیای که احترام میگذارد کار کنم.
* بازیکنانی که قبلاً با ولاسکو کار کرده بودند، میگفتند ولاسکو روانشناس خوبی هم هست که خیلی کمک میکند.
از طرف بچههای دیگر نمیتوانم صحبت کنم، اما به نظر خودم بهترین حالت این است که با احترام با من برخورد کنند و توقع نامعقول نداشته باشند.
* منظورت از توقع نامعقول چیست؟
یعنی اینکه همه کاری باید بکنی و چرا فلان توپ را دفاع نکردی.
* کولاکوویچ آرام است؟
خیلی آدم آرامی است مگر اینکه کسی بیانضباطی کند یا یک مسئله را ۵، ۶ بار بگوید و شما دوباره کار خودتان را بکنید. آن موقع هم دادی میزند که به نظرم به جاست.
* جالب است، چون این ذهنیت برای ما مانده که صربها خشن هستند.
کولاکوویچ خیلی صبور و آرام است. به همین خاطر جوانان توانستند خودشان را نشان دهند. با اینکه جوانان خیلی پراشتباه بازی میکنند تا جا بیفتند و اگر با آنها برخورد بد شود به قول خودمان دست جوان میلرزد. ولی کولاکوویچ آنقدر با حوصله کار میکرد که همه خوب شدند.
* از تیم جدید چه خبر؟ پیشنهاد داری یا نه؟
فعلاً که نه. پیشنهاد خارجی داشتم و قرار بود لژیونر شوم، اما بحث مالی هم مهم بود. در مجموع سرعتیزنها خوب پول نمیگیرند. در والیبال دنیا هر تیمی سهمیه خارجی دارد، اما تیمها ترجیح میدهند پشتخطزن، بلند زن و پاسور را خارجی بگیرند. من هم پیشنهاد خارجی داشتم، اما دلچسب نبود.
*از کجا؟
ایتالیا و فرانسه.
*فرانسه جدیتر بود؟
بله ولی من لیگ فرانسه را دوست ندارم. لیگا ایتالیا را دوست دارم که آن هم خیلی جدی نشد.
* نمیشد از فرانسه شروع کنی و بعد به ایتالیا بروی؟
لیگ فرانسه جوری نیست که یکسرعتیزن خودش را نشان دهد. چون سبک بازی اش خوب نیست.
*تیم مطرح ندارد؟
چرا. تیمیکه مرا میخواست پاسور روس داشت، پشت خطزنش آلمانی بود، تیم سوم لیگ فرانسه بود. پاسورهای روس بلند کار میکنند و سبک فرق میکند و من دوست دارم پاسور روی سرعت کار کند.
* عبادیپور معتقد است بچههای برای لژیونری باید انگیزه و هدف داشته باشد. لژیونری سختیهایی دارد و برای بچههای ما، فکر میکنم مسئله اصلی بحث مالی است، چون در لیگ ما خوب پول میدهند.
شاید قبلاً قضیه اقتصادی مطرح بود، اما حالا که ارزش ریال نسبت به یورو و دلار کمتر شده شرایط خیلی فرق میکند. نکته اینجاست که پشت خطزنها و بلندزنها تقریباً همان چیزی که در ایران میگیرند را در لیگهای اروپایی میگیرند. قبلاً اینجا بهتر بود، اما از ۱۰ ماه پیش تا الان با قیمت یورو پولی که بچهها میگیرند دو برابر شده است.