خبرورزشی/اردشیر لارودی: ١- چه در ارزیابىهاى شتابزده و یا در بررسىهاى عمیقتر، سپاهان را تیمى مىیابیم که تفاوت دارد! تیمى که براى خودش خوابهاى خوشى دیده است! سپاهان، براى قهرمانى بسته شده! قلعهنویى، با درس گرفتن از تلخ و شیرین همه سالهاى اخیر، تیمى ساخته است که بیشترین شباهتها را به یک مدعى و یک داعیهدار مقام اولى دارد!
جنس سپاهان، جور جور است ولى یک کاستى، آنهم از نوع بزرگش، مىتواند داشته باشد! نداشتهاى که اگر همچنان نباشد و از حد لازم کمتر باشد، سپاهان را در قواره قهرمان لیگ هجدهم نمىنشاند!
آیا حواس امیر، به نیروى لزوماً بیشترشونده تماشاگران سپاهانى هست؟ آیا مجموعه تدابیر قلعهنویى در بستن تیم سپاهان، موجبات پرشدن نقش جهان را، از مردم تأثیرگذار، فراهم مىکند؟
زایندهرود خالی است، بستر تماشاگران سپاهان نباید خالى بماند! سپاهان را دیدنىترین و تماشایىترین تیم لیگ مىدانیم، پس چنین باد!
چرا نمى دانیم؟
٢- آشکار است و ما نیز کتمان نمىکنیم که اینجا و در خبرورزشى، هوادار و خواهان تماشاگران بیشینهایم!
فوتبال را براى مردم مىخواهیم و مردم را ولى نعمت فوتبال مىدانیم!
هم از این رو، نگاهى ویژه داریم براى تیمهاى مردمى! براى تیمهاى مردمنهادى که ریشه در دلها دوانیدهاند و خانه خود را در قلبها، بالا بردهاند!
تیمهایى مثل سپاهان، تراکتورسازى، سپیدرود و در صدر همه تیم پرنشاط و تیم پرانرژى نساجى! و یا تیم خاص و متفاوت نفت آبادان!
آبادانىها، فردا در اصفهان مهمان سپاهانند! درباره سپاهان از نیک و بد، همه چیز را مىدانیم! درباره نفت و درباره آبادان است که هیچ خبرى در هیچ زمینهاى نداریم! به این بىخبرى، نباید نازید! به این «صم و بکم» بودن نمىتوان بالید!
سپاهان در اولین کوشش ٣٠ هفتهاى خود، با ناشناختهگرهاى فوتبال آبادان، دست و پنجه نرم مىکند! سپاهان در اولین چالش چه کاره است و چگونه ظاهر مىشود؟
تیمهاى حقیقى، مثل تراکتور و سپیدرود
٣- تیمهاى به راستى تیم، در لیگ برتر پرشمارند! تیمهاى ریشهدار که دلها برایشان تپشى دائمى و ضربانى همیشگى خواهد داشت، بسیارند!
تراکتورسازى، صدرنشین این قبیل تیمهاست! قهر سالهاى اخیر مردم تبریز با تراکتورسازى، معنادار بود و تأثیرگذار که کار خودش را کرد! تراکتور به خودش آمد! تراکتور عزم خودش را جزم کرد! تراکتور از اشتباهات ریز و درشت، فاصله گرفت! جان توشاک را آورد، که نامى دارد بزرگ، تا تیمى ببندد که براى قهرمانى چیزى کم نگذارد!
تراکتور اول آشتى کرد با خودش تا سپس، صاحب همه قوایش براى پیکار و جنگ باشد!
تراکتور با همه قوایش، عجیب ترسآور و عجب احترامانگیز مىشود! یک گوشه از چند گوشه قهرمانى! یک گوشه از چندین و چند گوشه فوتبال ایرانى! تراکتور از هفته اول، با موتور روشن وارد میدان مىشود! بازى با مسجدسلیمان، تیمى که سالهاست با کمبودهایش کنار مىآید!
سپیدرود هم مثل نفت مسجدسلیمان! گویا ساخته شده تا با کاستىهایش کنار بیاید! گویا ساخته شده تا مظهر دارایى و الگوى ندارى باشد! غوطهور در عشق مردم! گرفتار در ندارى و فقر مدیریتى! آخ که سپیدرود!
جنس سپاهان، جور جور است ولى یک کاستى، آنهم از نوع بزرگش، مىتواند داشته باشد! نداشتهاى که اگر همچنان نباشد و از حد لازم کمتر باشد، سپاهان را در قواره قهرمان لیگ هجدهم نمىنشاند!
آیا حواس امیر، به نیروى لزوماً بیشترشونده تماشاگران سپاهانى هست؟ آیا مجموعه تدابیر قلعهنویى در بستن تیم سپاهان، موجبات پرشدن نقش جهان را، از مردم تأثیرگذار، فراهم مىکند؟
زایندهرود خالی است، بستر تماشاگران سپاهان نباید خالى بماند! سپاهان را دیدنىترین و تماشایىترین تیم لیگ مىدانیم، پس چنین باد!
چرا نمى دانیم؟
٢- آشکار است و ما نیز کتمان نمىکنیم که اینجا و در خبرورزشى، هوادار و خواهان تماشاگران بیشینهایم!
فوتبال را براى مردم مىخواهیم و مردم را ولى نعمت فوتبال مىدانیم!
هم از این رو، نگاهى ویژه داریم براى تیمهاى مردمى! براى تیمهاى مردمنهادى که ریشه در دلها دوانیدهاند و خانه خود را در قلبها، بالا بردهاند!
تیمهایى مثل سپاهان، تراکتورسازى، سپیدرود و در صدر همه تیم پرنشاط و تیم پرانرژى نساجى! و یا تیم خاص و متفاوت نفت آبادان!
آبادانىها، فردا در اصفهان مهمان سپاهانند! درباره سپاهان از نیک و بد، همه چیز را مىدانیم! درباره نفت و درباره آبادان است که هیچ خبرى در هیچ زمینهاى نداریم! به این بىخبرى، نباید نازید! به این «صم و بکم» بودن نمىتوان بالید!
سپاهان در اولین کوشش ٣٠ هفتهاى خود، با ناشناختهگرهاى فوتبال آبادان، دست و پنجه نرم مىکند! سپاهان در اولین چالش چه کاره است و چگونه ظاهر مىشود؟
تیمهاى حقیقى، مثل تراکتور و سپیدرود
٣- تیمهاى به راستى تیم، در لیگ برتر پرشمارند! تیمهاى ریشهدار که دلها برایشان تپشى دائمى و ضربانى همیشگى خواهد داشت، بسیارند!
تراکتورسازى، صدرنشین این قبیل تیمهاست! قهر سالهاى اخیر مردم تبریز با تراکتورسازى، معنادار بود و تأثیرگذار که کار خودش را کرد! تراکتور به خودش آمد! تراکتور عزم خودش را جزم کرد! تراکتور از اشتباهات ریز و درشت، فاصله گرفت! جان توشاک را آورد، که نامى دارد بزرگ، تا تیمى ببندد که براى قهرمانى چیزى کم نگذارد!
تراکتور اول آشتى کرد با خودش تا سپس، صاحب همه قوایش براى پیکار و جنگ باشد!
تراکتور با همه قوایش، عجیب ترسآور و عجب احترامانگیز مىشود! یک گوشه از چند گوشه قهرمانى! یک گوشه از چندین و چند گوشه فوتبال ایرانى! تراکتور از هفته اول، با موتور روشن وارد میدان مىشود! بازى با مسجدسلیمان، تیمى که سالهاست با کمبودهایش کنار مىآید!
سپیدرود هم مثل نفت مسجدسلیمان! گویا ساخته شده تا با کاستىهایش کنار بیاید! گویا ساخته شده تا مظهر دارایى و الگوى ندارى باشد! غوطهور در عشق مردم! گرفتار در ندارى و فقر مدیریتى! آخ که سپیدرود!