به گزارش خبرورزشی، درس، کار و ورزش تمام زندگیاش را پر کرده است. دختری که از زنجان به تهران آمده تا در یک زندگی کاملاً اردویی برای افتخارآفرینی در بازیهای آسیایی آماده شود. بخش سخت ماجرا، این زندگی اردویی نیست، حتی اینکه باید خودش صبحها بلند شود و برای خودش غذا درست کند تا بین وعده تمرین بدنسازی صبح و تمرین فنی و تکنیکی عصر، ناهار ارزانتری برای خوردن داشته باشد هم نیست بخش سخت ماجرا اینجاست که الناز رکابی از آیندهاش میترسد. اصلاً بهتر است خودتان خط به خط با ما باشید و گفتوگوی خبرورزشی با الناز رکابی را بخوانید. با این توضیح که شانس مدال کاروان ایران در سنگنوردی همراه محیا دارابیان، نوجوان قهرمانی که شاگردش است، به خبرورزشی آمد و اصرار داشت این قهرمان نوجوان، دیده و حمایت شود. الناز رکابی از یک تا ۵ شهریور در پالمبانگ برای مدال بازیهای آسیایی تلاش میکند. او سه روز متوالی به ترتیب در بخش سرعت، بلدرینگ و لید مسابقه میدهد تا به فینال ۵ شهریور برسد.
* بگذار حرف آخر را همین اول بزنیم؛ فکر میکنی در کمباین در بازیهای آسیایی مدال بیاوری؟
اگر غیر از این فکر میکردم که اصلاً به بازیهای آسیایی نمیرفتم. البته اولین بار است که در بازیهای آسیایی رشته کمباین گنجانده میشود و من هیچ ذهنیت قبلی ندارم، ولی احساس میکنم به فینال برسم. من در بلدرینگ دوم آسیا شدم، در سرعت چهارم و در لید یا سرطناب سوم شدم و حالا در تلفیق این سه رشته باید با رقیبانی که قبلاً در بخشهای دیگر رقابت کردم، روبهرو شوم.
* رقبای اصلی خودت را میشناسی؟
تقریباً، یک ژاپنی که قهرمان جهان است و یک کرهای که تمرینات و مسابقههایشان را دنبال میکنم. همین چند هفته پیش در اتریش مسابقه دادند و در بزرگترین و مجهزترین سالن دنیا تمرین کردند. از ابتدای سال هم در جامهای جهانی سرعت، بلدرینگ و لید حاضر بودند.
* تو چرا شرکت نکردی؟
هزینهاش خیلی بالاست. واقعاً ندارم مسابقهای ۸ تا ۱۰ میلیون تومان از جیب بدهم.
* پس با این حساب شانسی برای حضور در المپیک نداری، چون برای گرفتن مجوز المپیک باید در همین تورنمنتها امتیاز بگیری؟
سخت است، ولی رئیس فدراسیون قول داده همین که به فینال بازیهای آسیایی برسم، از من حمایت میکند، پاداش میدهد و من را به رقابتهای قهرمانی آسیا در ژاپن و قهرمانی جهان در اتریش میفرستد. امتیازهایی که شهریور در جهانی اتریش و آبان در آسیایی ژاپن به دست بیاورم در مسیر المپیک به کارم میآید.
* فدراسیون چرا الان کمک نمیکند؟
به اندازه بودجهاش کمک میکند. واقعاً فدراسیون بودجه آنچنانی ندارد. فدراسیون فقط برای حضور در تورنمنتهای رسمی هزینه میکند. البته از فروردین امسال که اردوها شروع شد، فدراسیون خیلی حمایت کرد... تهران، همدان و کرمان اردو گذاشتند که اردوهای خوبی بود. خودم هم چه در تهران و چه در زنجان تمرینات منظمی داشتم.
* این شکلی که تو تعریف میکنی، رقابت تو و حریفان ژاپنی و کرهای، جدال نابرابر است.
نابرابر که هست، ولی همیشه ایرانیها یک توانایی خاصی از خودشان بروز میدهند و در محدودیت ستاره میشوند. مثل همین رضا علیپور که قهرمان جهان شد و به ما برای موفقیت انگیزه میدهد.
* الان محدودیتها و کمبودهایی که تو داری چیست؟
در تهران در شرایط سختی زندگی میکنم. در خوابگاه امکانات رفاهی خوبی ندارم. در تمرین و تغذیه مشکل دارم. ماهی یک هفته میرفتم زنجان کنار خانواده تمرین میکردم.
* فکر کن در بازیهای آسیایی مدال گرفتی، از مسئولان ورزش چه میخواهی؟
امکانات و تجهیزات نه فقط برای خودم، برای همه... توقع دارم روی واردات سختافزار سنگنوردی تمرکز کنند تا مورد استفاده نسلهای بعدی قرار بگیرد. ما در سنگنوردی پتانسیل بالایی داریم، ولی علم ورزشیمان پایین است و به یک سری تئوریهای علمی سنگنوردی نیاز داریم.
* یعنی برای خودت چیزی نمیخواهی؟
شغل، فقط شغل... ۱۶ سال است که ورزش میکنم. درس هم خواندم که کار خوبی داشته باشم. الان دلشوره خانوادهام هم همین است که بعد از ۳۵ سالگی که دوران قهرمانیام به پایان رسید کارم چه میشود. البته شنیدم استخدام قهرمانان ملی قانون شده و فقط امیدوارم به من که رسید این قانون برچیده و برداشته نشود و این شانس را داشته باشم که بعد از مقام در بازیهای آسیایی، استخدام شوم.
* هزینههای تمرین و تجهیزات خودت را چگونه پرداخت میکنی؟
یک بخشی از هزینهها از طریق درآمد مربیگری بود که البته الان نمیتوانم مربیگری کنم، چون تمرکزم روی تمرین است. درآمدم فعلاً فقط از اسپانسرها و جایزههاست مثلاً در کاپ آسیا مقام اول را آوردم که ۳ هزار دلار جایزه گرفتم. چینی زرین و شرکت «WDX» هم اسپانسر هستند و البته لوازم فنی من را هم شرکت The cliff تأمین میکند. یک دوره هم قرار بود به ما از طرف فدراسیون حقوق بدهند که فقط شماره حسابمان را گرفتند!
* معمولاً روزی چند ساعت ورزش میکنی؟
بین ۴ تا ۷ ساعت. اغلب روزها از ساعت ۳ بعدازظهر تا ۷ غروب تمرین حرفهای سنگنوردی دارم که انرژی زیادی از من میگیرد و بعضی مواقع هم دو سانس تمرین میکنم. صبحها سرگرم تمرین بدنسازی هستم و بعدازظهرها به تمرین حرفهای مشغول میشوم.
* فکر میکنی ۷ ساعت در روز برای مدال گرفتن کافی باشد؟
بقیه هم همین اندازه تمرین میکنند. تمرین سنگنوردی خیلی سخت است.
* ایدهآل تو چیست؟ طلای آسیا برایت کافی است؟
اصلاً من مدال جهانی میخواهم. بعد هم مدال المپیک...
* خیلی رؤیایی است؟
ایدهآل من همان رؤیای من است. سخت است، ولی خودم را دور نمیبینم. امکانات باشد به ایدهآلهایم میرسم. بگذارید حقیقتی را به شما بگویم. لطفاً با خودتان نگویید مغرور است.
* بگو...
چند وقت پیش برای تمرین به آلمان رفته بودم. قبل از جهانی سوئیس یک ماه در آلمان تمرین کردم و به این نتیجه رسیدم که از لحاظ فیزیکی چیزی از رقیبانم کم ندارم. فقط باید امکانات داشته باشم و مهارت کسب کنم.
* این مهارت چگونه به دست میآید؟
با حضور طراح خوب و امکانات سختافزاری مدرن و به روز، مربی خارجی و نگاه مهربانانهتر!
* نگاه مهربانانهتر؟ واضحتر حرف میزنی؟
چیز زیادی نمیخواهم. فقط به همان اندازه که به آقایان زمان تمرین و سهمیه و امکانات و اردو داده میشود، به بانوان هم زمان و امکانات بدهند. به شما قول میدهم خانمهای ما هم به اندازه آقایان میدرخشند. خانمهای ایرانی باید شرایط برابری در استفاده از امکانات ورزشی با آقایان داشته باشند.
* برگردیم به عقب، به روزهایی که تازه شروع کردی به سنگنوردی... اصلاً چرا سنگنوردی؟
برادرم داود رکابی قبل از من سنگنورد بود و نایب قهرمان آسیا شد و همین باعث شد من هم به این رشته علاقهمند شوم.
* یعنی برادرت دست تو را گرفت و وارد این رشته کرد؟
راستش را بخواهید نه! برادرم ۳ سال از من بزرگتر است. وقتی او نایب قهرمان نوجوانان آسیا شد، من ۱۲ ساله بودم و با موفقیت او و توجهی که دوستان و خانواده به داود میکردند، وسوسه شدم وارد این رشته شوم و یک سال بعد وقتی در ۱۳ سالگی قهرمان نوجوانان ایران شدم، فهمیدم استعداد دارم و مدال قهرمانی نوجوانان، ادامه راه را برایم مشخص کرد.
* قبل از سنگنوردی چه ورزشی میکردی؟
در ورزشهای مدرسهای مثل دو و میدانی و آمادگی جسمانی موفق بودم، ولی خیلی با ورزش حرفهای آشنایی نداشتم.
* الان پشیمان نیستی از اینکه وارد سنگنوردی شدی؟
اصلاً، به هیچ وجه...
* راستش را بگو، حس نمیکنی از همدورههای خودت عقب افتاده باشی... به هر حال دوستانی که هممدرسهای تو بودند، حالا اغلب تشکیل خانواده دادهاند یا شغل مشخص دارند و...
برعکس من فکر میکنم از تمام آنها جلوتر هستم. من به جنبه خاصی از زندگی رسیدم. هیچ وقت دوست نداشتم عادی زندگی کنم. الان هم میخواهم تا ۳۵ سالگی ورزش کنم و بعد برای ادامه راه، نوع دیگری از زندگی را تجربه کنم.
* ما هم برایت آرزوی موفقیت داریم. فقط دوست داریم بدانیم بعد از بازیها و حتی موقع مسابقه به چه چیزهایی فکر میکنی؟ میخواهیم تصویرسازی کنی...
موقع مسابقه از خدا کمک میخواهم انرژی روزهای اوج عملکردم را داشته باشم و به زحمت و تمرینهایم فکر میکنم. تمرکز در سنگنوردی خیلی مهم است. بعدش تمرکز میکنم روی مسیر و حرکتها برای طی کردن مسیر... وقتی هم مسابقه تمام میشود اگر برنده باشم تصویر مادرم در ذهنم میآید، چون میدانم وقتی خبرش را بشنود، خوشحال میشود. وقتی میبازم هم تمریناتم را مرور میکنم و فکر میکنم چه دلایلی باعث شد، ببازم. ناراحت میشوم، اما ناامید نمیشوم.
* ممنون از این گپ صمیمی... اگر مورد خاصی هست که نگفته باشی...
فقط میخواستم از مربیانم تشکر کنم. مربیان ملیام آرتیمس فرشادیگانه، اکبر ثابتکار، منصور آقایی (کمباین)، علیرضا بلاغی و مهدی زندهکار (سرعت) و روانشناس تیم ملی حجت زمانیثانی و همچنین از علی براتزاده که از قهرمانان سنگنوردی است و در باشگاه انقلاب زیر نظر ایشان تمرین میکنم. قدردانی میکنم از رئیس، نایب رئیس و نایب رئیس بانوان و دبیر فدراسیون و تمام مدیران و مربیانی که در فدراسیون و تیم ملی زحمت میکشند. از خانوادهام بابت حمایتهایشان هم تشکر میکنم، همینطور از روزنامه خوب خبرورزشی که این فرصت را به من داد.
* بگذار حرف آخر را همین اول بزنیم؛ فکر میکنی در کمباین در بازیهای آسیایی مدال بیاوری؟
اگر غیر از این فکر میکردم که اصلاً به بازیهای آسیایی نمیرفتم. البته اولین بار است که در بازیهای آسیایی رشته کمباین گنجانده میشود و من هیچ ذهنیت قبلی ندارم، ولی احساس میکنم به فینال برسم. من در بلدرینگ دوم آسیا شدم، در سرعت چهارم و در لید یا سرطناب سوم شدم و حالا در تلفیق این سه رشته باید با رقیبانی که قبلاً در بخشهای دیگر رقابت کردم، روبهرو شوم.
* رقبای اصلی خودت را میشناسی؟
تقریباً، یک ژاپنی که قهرمان جهان است و یک کرهای که تمرینات و مسابقههایشان را دنبال میکنم. همین چند هفته پیش در اتریش مسابقه دادند و در بزرگترین و مجهزترین سالن دنیا تمرین کردند. از ابتدای سال هم در جامهای جهانی سرعت، بلدرینگ و لید حاضر بودند.
* تو چرا شرکت نکردی؟
هزینهاش خیلی بالاست. واقعاً ندارم مسابقهای ۸ تا ۱۰ میلیون تومان از جیب بدهم.
* پس با این حساب شانسی برای حضور در المپیک نداری، چون برای گرفتن مجوز المپیک باید در همین تورنمنتها امتیاز بگیری؟
سخت است، ولی رئیس فدراسیون قول داده همین که به فینال بازیهای آسیایی برسم، از من حمایت میکند، پاداش میدهد و من را به رقابتهای قهرمانی آسیا در ژاپن و قهرمانی جهان در اتریش میفرستد. امتیازهایی که شهریور در جهانی اتریش و آبان در آسیایی ژاپن به دست بیاورم در مسیر المپیک به کارم میآید.
* فدراسیون چرا الان کمک نمیکند؟
به اندازه بودجهاش کمک میکند. واقعاً فدراسیون بودجه آنچنانی ندارد. فدراسیون فقط برای حضور در تورنمنتهای رسمی هزینه میکند. البته از فروردین امسال که اردوها شروع شد، فدراسیون خیلی حمایت کرد... تهران، همدان و کرمان اردو گذاشتند که اردوهای خوبی بود. خودم هم چه در تهران و چه در زنجان تمرینات منظمی داشتم.
* این شکلی که تو تعریف میکنی، رقابت تو و حریفان ژاپنی و کرهای، جدال نابرابر است.
نابرابر که هست، ولی همیشه ایرانیها یک توانایی خاصی از خودشان بروز میدهند و در محدودیت ستاره میشوند. مثل همین رضا علیپور که قهرمان جهان شد و به ما برای موفقیت انگیزه میدهد.
* الان محدودیتها و کمبودهایی که تو داری چیست؟
در تهران در شرایط سختی زندگی میکنم. در خوابگاه امکانات رفاهی خوبی ندارم. در تمرین و تغذیه مشکل دارم. ماهی یک هفته میرفتم زنجان کنار خانواده تمرین میکردم.
* فکر کن در بازیهای آسیایی مدال گرفتی، از مسئولان ورزش چه میخواهی؟
امکانات و تجهیزات نه فقط برای خودم، برای همه... توقع دارم روی واردات سختافزار سنگنوردی تمرکز کنند تا مورد استفاده نسلهای بعدی قرار بگیرد. ما در سنگنوردی پتانسیل بالایی داریم، ولی علم ورزشیمان پایین است و به یک سری تئوریهای علمی سنگنوردی نیاز داریم.
* یعنی برای خودت چیزی نمیخواهی؟
شغل، فقط شغل... ۱۶ سال است که ورزش میکنم. درس هم خواندم که کار خوبی داشته باشم. الان دلشوره خانوادهام هم همین است که بعد از ۳۵ سالگی که دوران قهرمانیام به پایان رسید کارم چه میشود. البته شنیدم استخدام قهرمانان ملی قانون شده و فقط امیدوارم به من که رسید این قانون برچیده و برداشته نشود و این شانس را داشته باشم که بعد از مقام در بازیهای آسیایی، استخدام شوم.
* هزینههای تمرین و تجهیزات خودت را چگونه پرداخت میکنی؟
یک بخشی از هزینهها از طریق درآمد مربیگری بود که البته الان نمیتوانم مربیگری کنم، چون تمرکزم روی تمرین است. درآمدم فعلاً فقط از اسپانسرها و جایزههاست مثلاً در کاپ آسیا مقام اول را آوردم که ۳ هزار دلار جایزه گرفتم. چینی زرین و شرکت «WDX» هم اسپانسر هستند و البته لوازم فنی من را هم شرکت The cliff تأمین میکند. یک دوره هم قرار بود به ما از طرف فدراسیون حقوق بدهند که فقط شماره حسابمان را گرفتند!
* معمولاً روزی چند ساعت ورزش میکنی؟
بین ۴ تا ۷ ساعت. اغلب روزها از ساعت ۳ بعدازظهر تا ۷ غروب تمرین حرفهای سنگنوردی دارم که انرژی زیادی از من میگیرد و بعضی مواقع هم دو سانس تمرین میکنم. صبحها سرگرم تمرین بدنسازی هستم و بعدازظهرها به تمرین حرفهای مشغول میشوم.
* فکر میکنی ۷ ساعت در روز برای مدال گرفتن کافی باشد؟
بقیه هم همین اندازه تمرین میکنند. تمرین سنگنوردی خیلی سخت است.
* ایدهآل تو چیست؟ طلای آسیا برایت کافی است؟
اصلاً من مدال جهانی میخواهم. بعد هم مدال المپیک...
* خیلی رؤیایی است؟
ایدهآل من همان رؤیای من است. سخت است، ولی خودم را دور نمیبینم. امکانات باشد به ایدهآلهایم میرسم. بگذارید حقیقتی را به شما بگویم. لطفاً با خودتان نگویید مغرور است.
* بگو...
چند وقت پیش برای تمرین به آلمان رفته بودم. قبل از جهانی سوئیس یک ماه در آلمان تمرین کردم و به این نتیجه رسیدم که از لحاظ فیزیکی چیزی از رقیبانم کم ندارم. فقط باید امکانات داشته باشم و مهارت کسب کنم.
* این مهارت چگونه به دست میآید؟
با حضور طراح خوب و امکانات سختافزاری مدرن و به روز، مربی خارجی و نگاه مهربانانهتر!
* نگاه مهربانانهتر؟ واضحتر حرف میزنی؟
چیز زیادی نمیخواهم. فقط به همان اندازه که به آقایان زمان تمرین و سهمیه و امکانات و اردو داده میشود، به بانوان هم زمان و امکانات بدهند. به شما قول میدهم خانمهای ما هم به اندازه آقایان میدرخشند. خانمهای ایرانی باید شرایط برابری در استفاده از امکانات ورزشی با آقایان داشته باشند.
* برگردیم به عقب، به روزهایی که تازه شروع کردی به سنگنوردی... اصلاً چرا سنگنوردی؟
برادرم داود رکابی قبل از من سنگنورد بود و نایب قهرمان آسیا شد و همین باعث شد من هم به این رشته علاقهمند شوم.
* یعنی برادرت دست تو را گرفت و وارد این رشته کرد؟
راستش را بخواهید نه! برادرم ۳ سال از من بزرگتر است. وقتی او نایب قهرمان نوجوانان آسیا شد، من ۱۲ ساله بودم و با موفقیت او و توجهی که دوستان و خانواده به داود میکردند، وسوسه شدم وارد این رشته شوم و یک سال بعد وقتی در ۱۳ سالگی قهرمان نوجوانان ایران شدم، فهمیدم استعداد دارم و مدال قهرمانی نوجوانان، ادامه راه را برایم مشخص کرد.
* قبل از سنگنوردی چه ورزشی میکردی؟
در ورزشهای مدرسهای مثل دو و میدانی و آمادگی جسمانی موفق بودم، ولی خیلی با ورزش حرفهای آشنایی نداشتم.
* الان پشیمان نیستی از اینکه وارد سنگنوردی شدی؟
اصلاً، به هیچ وجه...
* راستش را بگو، حس نمیکنی از همدورههای خودت عقب افتاده باشی... به هر حال دوستانی که هممدرسهای تو بودند، حالا اغلب تشکیل خانواده دادهاند یا شغل مشخص دارند و...
برعکس من فکر میکنم از تمام آنها جلوتر هستم. من به جنبه خاصی از زندگی رسیدم. هیچ وقت دوست نداشتم عادی زندگی کنم. الان هم میخواهم تا ۳۵ سالگی ورزش کنم و بعد برای ادامه راه، نوع دیگری از زندگی را تجربه کنم.
* ما هم برایت آرزوی موفقیت داریم. فقط دوست داریم بدانیم بعد از بازیها و حتی موقع مسابقه به چه چیزهایی فکر میکنی؟ میخواهیم تصویرسازی کنی...
موقع مسابقه از خدا کمک میخواهم انرژی روزهای اوج عملکردم را داشته باشم و به زحمت و تمرینهایم فکر میکنم. تمرکز در سنگنوردی خیلی مهم است. بعدش تمرکز میکنم روی مسیر و حرکتها برای طی کردن مسیر... وقتی هم مسابقه تمام میشود اگر برنده باشم تصویر مادرم در ذهنم میآید، چون میدانم وقتی خبرش را بشنود، خوشحال میشود. وقتی میبازم هم تمریناتم را مرور میکنم و فکر میکنم چه دلایلی باعث شد، ببازم. ناراحت میشوم، اما ناامید نمیشوم.
* ممنون از این گپ صمیمی... اگر مورد خاصی هست که نگفته باشی...
فقط میخواستم از مربیانم تشکر کنم. مربیان ملیام آرتیمس فرشادیگانه، اکبر ثابتکار، منصور آقایی (کمباین)، علیرضا بلاغی و مهدی زندهکار (سرعت) و روانشناس تیم ملی حجت زمانیثانی و همچنین از علی براتزاده که از قهرمانان سنگنوردی است و در باشگاه انقلاب زیر نظر ایشان تمرین میکنم. قدردانی میکنم از رئیس، نایب رئیس و نایب رئیس بانوان و دبیر فدراسیون و تمام مدیران و مربیانی که در فدراسیون و تیم ملی زحمت میکشند. از خانوادهام بابت حمایتهایشان هم تشکر میکنم، همینطور از روزنامه خوب خبرورزشی که این فرصت را به من داد.
الناز رکابی: محیا میتواند قهرمان جهان شود
محیا دارابیان: از رکابی خیلی چیزها یاد گرفتم
* روزی که الناز رکابی به خبرورزشی آمد، محیا دارابیان پدیده سنگنوردی ایران هم همراهیاش میکرد. محیا دارابیان متولد ۱۹ خرداد سال ۱۳۸۱ که مثل الناز رکابی زنجانی است، سالها شاگرد رکابی بوده و حالا قهرمان سرعت آسیا در رده سنی نوجوانان و نفر دوم لید و بلدرینگ ایران در رده سنی بزرگسالان است و در سرعت هم نفر اول کشور!
تعجب نکنید، اشتباه تایپی نیست. شاگرد الناز رکابی با ۱۶ سال سن در رده سنی بزرگسالان نفر دوم ایران و در سرعت نفر اول کشور است.
محیا دارابیان به خبرورزشی گفت: الناز رکابی در زنجان مربی من بود و از او خیلی چیزها یاد گرفتم. از وقتی به تهران آمدم، با هم در ارتباط هستیم. من هم در لیست اعزامی به جاکارتا بودم، اما آسیب دیدم و به ناچار از لیست خارج شدم. قرار بود اگر تا اردوی آخر رکورد بزنم، جایگزین شوم و به جاکارتا بروم.
رکابی هم درباره دارابیان گفت: ۶ سال با محیا کار کردم. او میتواند قهرمان جهان شود. محیا آینده درخشانی دارد و اگر این آسیبدیدگی بدموقع نبود، همانطور که پدیده سنگنوردی ایران است، در اندونزی پدیده بازیهای آسیایی ۲۰۱۸ میشد.
محیا دارابیان: از رکابی خیلی چیزها یاد گرفتم
* روزی که الناز رکابی به خبرورزشی آمد، محیا دارابیان پدیده سنگنوردی ایران هم همراهیاش میکرد. محیا دارابیان متولد ۱۹ خرداد سال ۱۳۸۱ که مثل الناز رکابی زنجانی است، سالها شاگرد رکابی بوده و حالا قهرمان سرعت آسیا در رده سنی نوجوانان و نفر دوم لید و بلدرینگ ایران در رده سنی بزرگسالان است و در سرعت هم نفر اول کشور!
تعجب نکنید، اشتباه تایپی نیست. شاگرد الناز رکابی با ۱۶ سال سن در رده سنی بزرگسالان نفر دوم ایران و در سرعت نفر اول کشور است.
محیا دارابیان به خبرورزشی گفت: الناز رکابی در زنجان مربی من بود و از او خیلی چیزها یاد گرفتم. از وقتی به تهران آمدم، با هم در ارتباط هستیم. من هم در لیست اعزامی به جاکارتا بودم، اما آسیب دیدم و به ناچار از لیست خارج شدم. قرار بود اگر تا اردوی آخر رکورد بزنم، جایگزین شوم و به جاکارتا بروم.
رکابی هم درباره دارابیان گفت: ۶ سال با محیا کار کردم. او میتواند قهرمان جهان شود. محیا آینده درخشانی دارد و اگر این آسیبدیدگی بدموقع نبود، همانطور که پدیده سنگنوردی ایران است، در اندونزی پدیده بازیهای آسیایی ۲۰۱۸ میشد.