خبرورزشی/ اردشیر لارودی: ١- به امیر قلعهنویى انگار که برخورده است! به تیم سپاهان، انگار که جفا شده است! ژنرال از عملکرد تیمش رضایت کامل ندارد! ژنرال نحوه پیروزى تیمش را نپسندیده است! قلعهنویى از جریمه مردانش حرف مىزند، آن هم در حالى که سپاهان مهمترین بازى روز را به سود خودش تمام کرده!
سپاهان از خودش توقع بیشترى دارد! سپاهان در باد پیروزى بزرگش نمىخوابد! سپاهان مىداند که مىتواند! سپاهان دنبال محقق کردن آنى است که باید بتواند، نه دلخوش به آنچه توانسته است!
امیر از سپاهان توقع بیشترى دارد! بیشخواهى و بیشینهخواهى او از «خودش» کاملاً مشهود است! سپاهان در آستانه تبدیل شدن به تیم دیگرى است! تیمى که از بازى خوب خود هم راضى نمىشود و در بازى، دنبال بهترین بودن است! نه فقط بودن و نه فقط بردن!
سپاهان یواش- یواش مىرود تا تیم دیگرى باشد!
سپاهان جلو افتاد
٢- استقلال باخت و سپاهان برد! سپاهان از استقلال پیشى گرفت و جلو افتاد!
سپاهان به پرسپولیس هم رسید و از سرخپوشان نیز جلو زد! رسیدیم به معدود دفعاتى که رنگى غیر از قرمز و آبى، رنگ غالب شده!
سپاهان باور دارد یک نیمه برتر بوده و یک نیمه تحت تأثیر حریف قرار داشته! پرسپولیس هم به چشم خود دیده یک پاره خوب و یک بخش «ناخوب» داشته است! خوب بازى کردن پرسپولیس به یک نیمه هم نرسید و باید پرسید از برانکو که چرا؟
حکایت استقلال و آقاى شفر با آنچه که از برانکو ایوانکوویچ سر زد، فرق دارد! شفر نشان داد تحت تأثیر شرایطى، او هم جایزالخطاست! شفر در شهر جم، نشان داد «دستپاچه» مىشود! تصمیمهاى غلط مىگیرد و به کمک تیمش نمىآید! شفر نشان داد «شفر حسابگر»، مربى همیشگى نیست! و استقلال، یک شفر همیشگى مىخواهد! شفر نترس! کمى بىکله!
امیر به پیروزى یک نیمهاى راضى نیست و شفر، به توجیهات روى مىآورد!
امیر به پرسپولیس رسیده است و برانکو، تیمى دارد که هنوز قدر خودش را نمىشناسد!
لوکوموتیو فوتبال خوزستان
٣- مسجدسلیمان در حال تحویل و تحول است! مسجدسلیمان در حال تبدیل شدن به تیم اول استان خوزستان است! عبدا... ویسى، از ایفاى یک نقش درجه دوم به ستوه آمده است! عبدا... ویسى، دوباره انگار خود را نمونه ایرانى «پپ گواردیولا» مىبیند!
نفت مسجدسلیمان، خاص بازى مىکند! تیم آقاى ویسى، مخصوص دفاع مىکند! در روزى که نه فولاد اهواز تماشاگر دارد و نه استقلال صنعتى! در روزى که فولاد، بازى باخته را از نساجى- نساجى سختکوش و سختگیر- مىبرد! در روزى که آبادانىها فوتبال روانى را به تماشا مىگذارند، تیمى پرشور از مسجدسلیمان مى آید و فوتبال را با تمام وجود، براى مردمى پرشورتر و شوریدهسرتر بازى مىکند و اینجا، سؤالى مطرح است:
مدیران نفت که تیم مسجدسلیمان را، از دایره کمک و برخوردارىهاى حداقلى «منها» مىکنند، مگر پول را از جیب خودشان مىدهند که به تیم مسجدسلیمان و نفت تهران نمىدهند؟
سؤال این است و جواب هم در همین باب باید باشد:
شهر مسجدسلیمان، باید فوتبال داشته باشد یا نه؟
تراکتور قد علم کرد
٤- تراکتورسازى برد! جان توشاک طعم شیرین پیروزى را چشید! عامل پیروزى تراکتور، نه افکار توشاک، نه بازى این و آن بازیکن که ورزشگاه پر شده از تماشاگران تبریزى بود!
فوتبال یعنى این! تیم یعنى تراکتور! کارهاى ناتمام دیگرى هم باید کرد! سپیدرود را دریابید! تیمهاى خوزستانى را - هر چهار تایشان را- دریابید! هواى آبادانىها را هم پایید!
نساجى، یواش- یواش از آب و گل درمىآید! نساجى روى پاى خود ایستادن را بلد است!
در قائمشهر و در تمام مازندران، نساجى یک ثروت همگانى و یک سرمایه عمومى است!
سپاهان از خودش توقع بیشترى دارد! سپاهان در باد پیروزى بزرگش نمىخوابد! سپاهان مىداند که مىتواند! سپاهان دنبال محقق کردن آنى است که باید بتواند، نه دلخوش به آنچه توانسته است!
امیر از سپاهان توقع بیشترى دارد! بیشخواهى و بیشینهخواهى او از «خودش» کاملاً مشهود است! سپاهان در آستانه تبدیل شدن به تیم دیگرى است! تیمى که از بازى خوب خود هم راضى نمىشود و در بازى، دنبال بهترین بودن است! نه فقط بودن و نه فقط بردن!
سپاهان یواش- یواش مىرود تا تیم دیگرى باشد!
سپاهان جلو افتاد
٢- استقلال باخت و سپاهان برد! سپاهان از استقلال پیشى گرفت و جلو افتاد!
سپاهان به پرسپولیس هم رسید و از سرخپوشان نیز جلو زد! رسیدیم به معدود دفعاتى که رنگى غیر از قرمز و آبى، رنگ غالب شده!
سپاهان باور دارد یک نیمه برتر بوده و یک نیمه تحت تأثیر حریف قرار داشته! پرسپولیس هم به چشم خود دیده یک پاره خوب و یک بخش «ناخوب» داشته است! خوب بازى کردن پرسپولیس به یک نیمه هم نرسید و باید پرسید از برانکو که چرا؟
حکایت استقلال و آقاى شفر با آنچه که از برانکو ایوانکوویچ سر زد، فرق دارد! شفر نشان داد تحت تأثیر شرایطى، او هم جایزالخطاست! شفر در شهر جم، نشان داد «دستپاچه» مىشود! تصمیمهاى غلط مىگیرد و به کمک تیمش نمىآید! شفر نشان داد «شفر حسابگر»، مربى همیشگى نیست! و استقلال، یک شفر همیشگى مىخواهد! شفر نترس! کمى بىکله!
امیر به پیروزى یک نیمهاى راضى نیست و شفر، به توجیهات روى مىآورد!
امیر به پرسپولیس رسیده است و برانکو، تیمى دارد که هنوز قدر خودش را نمىشناسد!
لوکوموتیو فوتبال خوزستان
٣- مسجدسلیمان در حال تحویل و تحول است! مسجدسلیمان در حال تبدیل شدن به تیم اول استان خوزستان است! عبدا... ویسى، از ایفاى یک نقش درجه دوم به ستوه آمده است! عبدا... ویسى، دوباره انگار خود را نمونه ایرانى «پپ گواردیولا» مىبیند!
نفت مسجدسلیمان، خاص بازى مىکند! تیم آقاى ویسى، مخصوص دفاع مىکند! در روزى که نه فولاد اهواز تماشاگر دارد و نه استقلال صنعتى! در روزى که فولاد، بازى باخته را از نساجى- نساجى سختکوش و سختگیر- مىبرد! در روزى که آبادانىها فوتبال روانى را به تماشا مىگذارند، تیمى پرشور از مسجدسلیمان مى آید و فوتبال را با تمام وجود، براى مردمى پرشورتر و شوریدهسرتر بازى مىکند و اینجا، سؤالى مطرح است:
مدیران نفت که تیم مسجدسلیمان را، از دایره کمک و برخوردارىهاى حداقلى «منها» مىکنند، مگر پول را از جیب خودشان مىدهند که به تیم مسجدسلیمان و نفت تهران نمىدهند؟
سؤال این است و جواب هم در همین باب باید باشد:
شهر مسجدسلیمان، باید فوتبال داشته باشد یا نه؟
تراکتور قد علم کرد
٤- تراکتورسازى برد! جان توشاک طعم شیرین پیروزى را چشید! عامل پیروزى تراکتور، نه افکار توشاک، نه بازى این و آن بازیکن که ورزشگاه پر شده از تماشاگران تبریزى بود!
فوتبال یعنى این! تیم یعنى تراکتور! کارهاى ناتمام دیگرى هم باید کرد! سپیدرود را دریابید! تیمهاى خوزستانى را - هر چهار تایشان را- دریابید! هواى آبادانىها را هم پایید!
نساجى، یواش- یواش از آب و گل درمىآید! نساجى روى پاى خود ایستادن را بلد است!
در قائمشهر و در تمام مازندران، نساجى یک ثروت همگانى و یک سرمایه عمومى است!