در دو سه فصل اخیر، نصرالله عبداللهی با آرامش و تدبیر مثالزدنی مخصوص به خود نیمکت استقلال را همچون منصور پورحیدری با نظم و ثبات مدیریت میکرد. در این فصل و پس از تحولات مدیریتی در استقلال، اصغر حاجیلو به عنوان سرپرست تیم استقلال انتخاب شد و از همان ابتدا مشهود بود که این انتخاب همراه حاشیه خواهد بود؛ زیرا، حاجیلو ذاتاً بسیار احساسی است و نمیتواند احساس خود را کنترل کند و این بزرگترین ضعف برای یک مدیر است.
اصغر حاجیلو چه در زمانی که بازیکن استقلال بود و چه پس از آن همواره یک استقلالی باتعصب بوده است و در وفاداری و دلسوزی وی برای استقلال هیچ شبههای نیست اما، صرفاً باتعصب بودن موجب موفقیت در سرپرستی تیم بزرگی مانند استقلال و مدیریت نیمکت آن نیست. حاجیلو اگرچه سالها در استقلال توپ زد اما بسیار کم کاپیتان استقلال شد و در همان بازیهای معدود نیز اصلاً کاپیتان موثری برای تیم نبود و رهبری داخل زمینش با کاپیتانهای پیش از او نظیر ناصر حجازی و سعید مراغهچیان که سالها کاپیتان این تیم بودند، مطلقاً قابل مقایسه نبود. حاجیلو پیش از این نیز در دو مقطع سرپرست استقلال شد که در هر دو مورد کارنامه ضعیفی از خود به جای گذاشت. نخستین بار در دوره سرمربیگری امیر قلعهنویی بود که حاجیلو از مدیریت حواشی ناتوان بود و در فینال جام حذفی که استقلال بازی را به سپاهان واگذار کرد این اختلافات علنی شد و حاجیلو از سرپرستی استقلال کنار گذاشته شد. در سال ۸۶ و زمان مربیگری ناصر حجازی برای دومینبار حاجیلو سرپرست استقلال شد. استقلال در آن فصل خوب نبود و نتیجه نمیگرفت. عدم نتیجهگیری در بازی به حاشیهها دامن میزد. استقلال در آن شرایط نیاز مبرم به یک مدیر توانمند روی نیمکت داشت اما، حاجیلو با هر حمله تیم از جا برمیخواست و هیجانی میشد و این هیجانهای مشهود به دیگر نیمکتنشینان استقلال منتقل میشد و نیمکت را همچون قایقی شکسته بر امواج آشفته و سیال به غلیان میآورد و در آن لحظات حساس تمرکز را از حجازی میگرفت. ناصر حجازی در یکی از مصاحبههای خود با اشاره ضمنی به حرکات اضافی اصغر حاجیلو روی نیمکت، شکسته بسته گفت: «نیمکت ما خیلی شلوغ است!»
حالا نیز که حاجیلو برای سومین بار سرپرست تیم استقلال شده است، هر هفته شاهد دسته گلی هستیم که ایشان به آب میدهد؛ در اولین بازی که حاجیلو به عنوان سرپرست روی نیمکت استقلال نشست، وقتی داور چهارم به شفر تذکری عادی داد، یک باره حاجیلو شتابان از روی نیمکت برخاست و با عجله به سمت داور رفت، دو دستش را روی سینه گذاشت و به خواهش و تمنا پرداخت که اصلا وجهی نداشت. در بازی بعد وقتی استقلال از حریف یک گل دریافت کرد و عقب اقتاد، حاجیلو دو دستش را روی سرش گذاشته بود و در کنار نیمکت آرام و قرار نداشت و ناخواسته به تلاطم و اضطراب تیم میافزود. در بازی حساس و سرنوشتساز با السد قطر نیز سهلانگاری حاجیلو در اعلام شماره بازیکن تعویضی و عدم ارتباط زبانی با شفر دوباره نیمکت استقلال را ملتهب کرد و تمرکز سرمربی را برهم زد.
این مواردی که اشاره شد چند تصویر از نیمکت استقلال در این فصل است و همه موید این نکته است که حاجیلوی عزیز و دوستداشتنی متانت یک مدیر را ندارد و اگر این انتخاب تصحیح نشود در آینده شاهد موارد بیشتری از این دست خواهیم بود که در شأن تیم استقلال نیست.
مدیران استقلال میتوانند به جای اصغر حاجیلو از میان کاپیتانهای پیشکسوت استقلال کسانی را انتخاب کنند که قدرت مدیریت توأم با آرامش و تدبیر را دارند و از سوی دیگر به زبان خارجی نیز آشنا باشند؛ مانند حمید فرزامنیا، عبدالعلی چنگیز، سعید مراغهچیان، بهتاش فریبا و هادی نراقی. استقلال برای این فصل مهیا نیست و باید دوباره ساخته شود و انسجام تیمی پیدا کند که نیازمند آرامش و تدبیر است اما، متاسفانه با این سرپرست دوستداشتنی ممکن نخواهد بود.
* ارسالی از محمد عظیمی، مدرس دانشگاه