به گزارش خبرورزشی، رقابتهای جام الماس خلیج فارس یکی از آن دست رویدادهایی است که در تقویم فدراسیون جهانی پرورش اندام IFBB ثبت شده است. اتفاق خوبی که نشان از اعتبار کشورمان در این رشته پرطرفدار در جهان دارد. رقابتهایی که تا به امروز سه دوره آن برگزار شده و چهارمین دوره آن هم قرار است طی روزهای ۱۹ و ۲۰ مهر در تهران و در محل سالن همایشهای شهید آوینی فرهنگسرای بهمن برگزار شود. رقابتهایی که بر اساس آنچه عرف و قوانین بینالمللی ورزش میگوید مختص به یک رشته و یک فدراسیون نبوده و برگزاری و حمایت از آن یک تلاش جمعی و یک حمایت همهجانبه را از سوی مسئولان وزارت ورزش و جوانان، کمیته ملی المپیک و تمامی دستگاههای دستاندرکار ورزش کشور میطلبد، اتفاقی که گویا قرار نیست برای پرورش اندام رخ دهد.
بپذیریم فدراسیونها راههای سخت و صعبالعبوری را طی میکنند تا بتوانند رویدادی را در تقویم فدراسیون جهانی آن رشته به ثبت برسانند و وقتی که آن اتفاق میافتد ناگزیر هستند برای تداوم آن تلاش مضاعفی را با سایر دستگاههای مرتبط با مدیریت ورزش کشور داشته باشند، اما اینکه چرا این اتفاق برای رشته پرطرفدار بدنسازی و پرورش اندام نمیافتد این دیگر از آن دست سؤالاتی است که مسئولان ورزش کشور باید پاسخگوی آن باشند، مسئولانی که گویا برای تمامی رشتههای ورزشی بودجه دارند، اما برای این رشته و برخی از رشتههای دیگر بودجهای را نمیتوانند تعریف کنند. مسئولانی که چنین به نظر میرسد الان مدتهاست چتر حمایتی خود را از سر فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام و قهرمانان آن برداشته و صرفاً با قهرمانیهای آن ارتباط برقرار میکنند. در چنین شرایطی انتظار جامعه از مسئولان ورزش کشور این است که نگاه عدالتمحورانهای به تمامی رشتههای ورزشی و قهرمانان آنها داشته باشند نه اینکه آنها رشتهها را طبقهبندی کرده و با آنها برخورد سلیقهای کنند. در شرایطی که وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در تمامی زمینهها حمایت خوبی را از ورزشکاران برخی از رشتههای خاص ورزشی انجام میدهند چرا باید با رشته پرورش اندام و قهرمانان آن به گونهای برخورد شود که همه اتفاقات آنها در پردهای از ابهام قرار داشته باشد. هنوز به طور صددرصد مشخص نیست که آیا جام الماس خلیج فارس برگزار میشود و یا اینکه نمیشود؟! هنوز به طور صددرصد مشخص نیست که تیمهای ملی پرورش اندام، بادی کلاسیک و فیزیک ایران به رقابتهای جهانی اسپانیا اعزام میشوند و یا اینکه نه و همه اینها تنها ریشه در مسائل و مشکلات مالی دارد چرا که وقتی حمایت لازم از یک فدراسیون و یا یک رشته ورزشی نشود سرنوشت همانی میشود که الان در بدنسازی و پرورش اندام شده است و اصلاً هم شرایط خوبی نیست و این نوع نگاهها وقتی ناراحتکنندهتر میشود که بدانیم مدیران و ورزشکاران این رشته انتظار حداقلها را از مسئولان ورزشی کشور داشته و دارند. انتظاراتی که نشان از بزرگی ورزشکاران این رشته دارد. ورزشکارانی که بهحق شایسته توجه بیشتر از اینها هستند و باید برای شأن و منزلت آنها تعریف جامعتر و کامل تری ارائه شود.
بپذیریم فدراسیونها راههای سخت و صعبالعبوری را طی میکنند تا بتوانند رویدادی را در تقویم فدراسیون جهانی آن رشته به ثبت برسانند و وقتی که آن اتفاق میافتد ناگزیر هستند برای تداوم آن تلاش مضاعفی را با سایر دستگاههای مرتبط با مدیریت ورزش کشور داشته باشند، اما اینکه چرا این اتفاق برای رشته پرطرفدار بدنسازی و پرورش اندام نمیافتد این دیگر از آن دست سؤالاتی است که مسئولان ورزش کشور باید پاسخگوی آن باشند، مسئولانی که گویا برای تمامی رشتههای ورزشی بودجه دارند، اما برای این رشته و برخی از رشتههای دیگر بودجهای را نمیتوانند تعریف کنند. مسئولانی که چنین به نظر میرسد الان مدتهاست چتر حمایتی خود را از سر فدراسیون بدنسازی و پرورش اندام و قهرمانان آن برداشته و صرفاً با قهرمانیهای آن ارتباط برقرار میکنند. در چنین شرایطی انتظار جامعه از مسئولان ورزش کشور این است که نگاه عدالتمحورانهای به تمامی رشتههای ورزشی و قهرمانان آنها داشته باشند نه اینکه آنها رشتهها را طبقهبندی کرده و با آنها برخورد سلیقهای کنند. در شرایطی که وزارت ورزش و جوانان و کمیته ملی المپیک در تمامی زمینهها حمایت خوبی را از ورزشکاران برخی از رشتههای خاص ورزشی انجام میدهند چرا باید با رشته پرورش اندام و قهرمانان آن به گونهای برخورد شود که همه اتفاقات آنها در پردهای از ابهام قرار داشته باشد. هنوز به طور صددرصد مشخص نیست که آیا جام الماس خلیج فارس برگزار میشود و یا اینکه نمیشود؟! هنوز به طور صددرصد مشخص نیست که تیمهای ملی پرورش اندام، بادی کلاسیک و فیزیک ایران به رقابتهای جهانی اسپانیا اعزام میشوند و یا اینکه نه و همه اینها تنها ریشه در مسائل و مشکلات مالی دارد چرا که وقتی حمایت لازم از یک فدراسیون و یا یک رشته ورزشی نشود سرنوشت همانی میشود که الان در بدنسازی و پرورش اندام شده است و اصلاً هم شرایط خوبی نیست و این نوع نگاهها وقتی ناراحتکنندهتر میشود که بدانیم مدیران و ورزشکاران این رشته انتظار حداقلها را از مسئولان ورزشی کشور داشته و دارند. انتظاراتی که نشان از بزرگی ورزشکاران این رشته دارد. ورزشکارانی که بهحق شایسته توجه بیشتر از اینها هستند و باید برای شأن و منزلت آنها تعریف جامعتر و کامل تری ارائه شود.