به گزارش خبرورزشی، بازیکنان حرفهای خارجی یا در شرایط مناسب مصاحبه میکنند، یا مشکلات باشگاه را درون خودشان حل میکنند؛ چیزی که اینجا دقیقاً برعکس است.
در کشور ایران، محل جدیدی برای اعتراضات اینچنینی ابداع شده به نام «اینستاگرام». به چند مورد از این اعتراضات عجیب توجه کنید؛ «صادق محرمی، برانکو را آنفالو کرد»، «رامین رضاییان تصاویرش با پرسپولیس را از صفحهاش حذف کرد»، «استوری هماهنگ بازیکنان استقلال» و حالا در مورد آخر «محسن مسلمان تصاویرش با پیراهن ذوبآهن را از صفحهاش حذف کرد». اینها فقط بخشی از شکل عجیب اعتراض بازیکنان فوتبال ایران است که ساخته دست خودشان است و اتفاقاً مورد اقبال مردم و هواداران هم قرار گرفته است.
این را مقایسه کنید با صفحات بازیکنان بزرگ دنیا که در سطح اول فوتبال جهان بازی میکنند؛ رونالدو کی درباره رئالمادرید یا یوونتوس در صفحهاش پست اعتراضی گذاشته؟ مسی چطور؟ تا به حال به شرایط بارسا در اینستاگرام اعتراض کرده است؟
این شکل اعتراض بازیکنان ایرانی بیشتر به روابط عاشقانه آنها شباهت دارد، بازیکنان ایرانی نه جرأت مصاحبه کردن دارند که مبادا از طرف باشگاه جریمه شوند نه دلشان میآید با سکوتشان از قافله خبر و خبررسانی دور بمانند. این وسط مردم هستند که برایشان مهم است کدام بازیکن از فلان پست یا استوری اینستاگرام چه منظوری دارد؟
اینطور میشود که خبر فالو کردن یک بازیکن توسط فلان بازیگر یا برعکس میتواند تیتر اصلی یک خبر در رسانهها باشد، در حالی که در فوتبال دنیا از صفحات مجازی فقط به عنوان محلی برای پیگیری احوال روزانه ستارهها توسط هواداران و شنیدن صدای هواداران توسط ستارهها استفاده میشود.
نقطه مقابل این قضیه را «سردار آزمون» در نظر بگیرید، بازیکن محبوب سرمربی تیم ملی که صفحهاش را مخصوص نشان دادن شرایط خودش و صحبتهای یکطرفه کرده و با بستن قسمت نظراتش اجازه برقراری ارتباط با هوادارانش را نمیدهد، درست برعکس «علیرضا جهانبخش» که در فوتبال حرفهای هلند آموخته چطور یک ستاره باید از فضای مجازی بهره درست ببرد.
ستارههای اینستاباز ما حالا یا بدون تیمند یا در حاشیه خلیج فارس دارند نیمکتنشینی میکنند، در عوض ستارههای بزرگ دنیا نیمی از درآمد زندگیشان از استفاده درست فضای مجازی حاصل میشود. شما پیدا کنید اینستاگرام و به طور کلی فضای مجازی که میتواند محل کسب درآمد درست و برقراری ارتباط با مردم باشد، چرا محل اعتراض بازیکنانی شده که دستاویزی جز فالوورهای بعضاً قلابیشان ندارند!
در کشور ایران، محل جدیدی برای اعتراضات اینچنینی ابداع شده به نام «اینستاگرام». به چند مورد از این اعتراضات عجیب توجه کنید؛ «صادق محرمی، برانکو را آنفالو کرد»، «رامین رضاییان تصاویرش با پرسپولیس را از صفحهاش حذف کرد»، «استوری هماهنگ بازیکنان استقلال» و حالا در مورد آخر «محسن مسلمان تصاویرش با پیراهن ذوبآهن را از صفحهاش حذف کرد». اینها فقط بخشی از شکل عجیب اعتراض بازیکنان فوتبال ایران است که ساخته دست خودشان است و اتفاقاً مورد اقبال مردم و هواداران هم قرار گرفته است.
این را مقایسه کنید با صفحات بازیکنان بزرگ دنیا که در سطح اول فوتبال جهان بازی میکنند؛ رونالدو کی درباره رئالمادرید یا یوونتوس در صفحهاش پست اعتراضی گذاشته؟ مسی چطور؟ تا به حال به شرایط بارسا در اینستاگرام اعتراض کرده است؟
این شکل اعتراض بازیکنان ایرانی بیشتر به روابط عاشقانه آنها شباهت دارد، بازیکنان ایرانی نه جرأت مصاحبه کردن دارند که مبادا از طرف باشگاه جریمه شوند نه دلشان میآید با سکوتشان از قافله خبر و خبررسانی دور بمانند. این وسط مردم هستند که برایشان مهم است کدام بازیکن از فلان پست یا استوری اینستاگرام چه منظوری دارد؟
اینطور میشود که خبر فالو کردن یک بازیکن توسط فلان بازیگر یا برعکس میتواند تیتر اصلی یک خبر در رسانهها باشد، در حالی که در فوتبال دنیا از صفحات مجازی فقط به عنوان محلی برای پیگیری احوال روزانه ستارهها توسط هواداران و شنیدن صدای هواداران توسط ستارهها استفاده میشود.
نقطه مقابل این قضیه را «سردار آزمون» در نظر بگیرید، بازیکن محبوب سرمربی تیم ملی که صفحهاش را مخصوص نشان دادن شرایط خودش و صحبتهای یکطرفه کرده و با بستن قسمت نظراتش اجازه برقراری ارتباط با هوادارانش را نمیدهد، درست برعکس «علیرضا جهانبخش» که در فوتبال حرفهای هلند آموخته چطور یک ستاره باید از فضای مجازی بهره درست ببرد.
ستارههای اینستاباز ما حالا یا بدون تیمند یا در حاشیه خلیج فارس دارند نیمکتنشینی میکنند، در عوض ستارههای بزرگ دنیا نیمی از درآمد زندگیشان از استفاده درست فضای مجازی حاصل میشود. شما پیدا کنید اینستاگرام و به طور کلی فضای مجازی که میتواند محل کسب درآمد درست و برقراری ارتباط با مردم باشد، چرا محل اعتراض بازیکنانی شده که دستاویزی جز فالوورهای بعضاً قلابیشان ندارند!