نظرسنجی

نتیجه بازی استقلال - شمس‌آذر قزوین؟
۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

ستاره کروات رئال‌مادرید در مورد بردن توپ طلای امسال، شرایطش در دوران کودکی، حضور در مادرید و بازی در جام جهانی با هفته‌نامه فرانس فوتبال گفت‌و‌گو کرد.

برای فرار از سختی‌های جنگ به فوتبال پناه می‌بردم به گزارش خبرورزشی ، لوکا مودریچ روز گذشته گفت‌وگوی مفصلی با هفته‌نامه فرانس فوتبال داشته؛ لوکا که یکی از بخت‌های اصلی بردن توپ طلای امسال است از شرایطش در دوران کودکی، حضور در مادرید و بازی در جام جهانی حرف زده است. در زیر خلاصه‌ای از این گفتگو را از نظر می‌گذرانید.
*تو بچه جنگ بالکان هستی. لوکا کوچولو زیر بمب‌باران چه آرزویی داشت؟
خب درست است، جنگ بود و یکی از بهترین شیوه‌ها برای اینکه آدم از لحظات سخت و دشوار دوری کند فوتبال بود. دوستانم را پیدا می‌کردم تا بتوانم چندضربه‌ای به توپ بزنیم. بعد از آن کم‌کم، فوتبال را با ساختار منظم در مدرسه فوتبال زادار آموختم. فکر می‌کنم از همان موقع تولدم حالا یک کمی آن طرف‌تر، می‌خواستم فوتبالیست حرفه‌ای شوم. واقعاً فوتبال اولین عشق من است. بچه که بودم آرزو می‌کردم موفق شوم ولی اولین خواسته واقعی‌ام این بود که روزی برای تیم ملی کرواسی بازی کنم.
*چرا کرواسی؟ چرا مثلاً نمی‌خواستی برای یک تیم باشگاهی خاص بازی کنی؟
چون کشورم استقلالش را به دست آورده بود و این آرزو بر بقیه آرزو‌ها می‌چربید. کمی بعد، جام جهانی ۹۸ فرانسه از راه رسید. آن موقع ۱۲ سالم بود و همه اسطوره‌های زندگی‌ام به نیمه‌نهایی جام جهانی رسیدند. عمیقاً می‌خواستم شبیه آن‌ها شوم.
*این روز‌ها این‌طور حس می‌شود که تو هنوز هم مثل بچه‌ها فوتبال بازی می‌کنی، کسی که فوتبالش بسیار شناور است و تقریباً بدون قید وبند بازی می‌کنی...
بله، همین‌طوراست، خوشحالم که بازی من را این‌طوری می‌بینند. وقتی توپ زیرپایم است و فوتبال زیبایی به نمایش می‌گذارم، احساس خوبی دارم.
*آخرین مسابقه‌ای که از بازی کردن در آن لذت زیادی بردی، کدام مسابقه بود؟
سه تا مسابقه است که بیانش می‌کنم، اولی برد ۴ بر یک برابر یوونتوس، یک سال و نیم پیش در فینال لیگ قهرمانان اروپا بود. مسابقه سال گذشته برابر بارسا در سوپرکاپ اسپانیا که ۳ بر یک بردیم هم یکی دیگر است. آخرینش هم بازی برابر آرژانتین و بردن ۳ بر صفر این تیم در مرحله گروهی جام جهانی بود. نمی‌خواهم بگویم از بقیه بازی‌ها لذت نبرده‌ام ولی این سه بازی به من شادی خاصی داده‌اند. بازی‌هایی که البته من هم در آن‌ها خوب بازی کرده‌ام!
*تو یک هموطن بسکتبالیست داری، تونی کوکوچ، که همیشه می‌گوید وقتی توپ را وارد حلقه بسکتبال می‌کنی یک نفر خوشحال می‌شود ولی وقتی پاس گل می‌دهی، دو نفر خوشحال می‌شوند. با این جمله اش موافقی؟
کاملاً موافقم. این دقیقاً همان برداشتی است که من از فوتبال دارم. بله، من از اینکه پاس گل بدهم و به تیمم در خلق موقعیت کمک کنم خوشحال می‌شوم. گل زدن هم زیباست ولی دیدم نسبت به فوتبالی همان چیزی است که کوکوچ می‌گوید.
*یعنی در این فوتبال امروزی که این‌قدر چهره محور است، می‌شود هنوز ازخودگذشتگی کرد؟
بله، هنوز هم می‌شود. البته من الگوی خوبی نیستم! بازیکنان زیادی هستند که در سطح حرفه‌ای فوتبال از خودگذشتگی می‌کنند و فکر می‌کنم در آینده بیشتر هم مورد تحسین قرار بگیرند. البته این روز‌ها همه درباره آمار حرف می‌زنند، اینکه یکی چند تا گل می‌زند و این حرف‌ها ولی آن‌هایی که خودشان را قربانی نتیجه گیری تیم می‌کنند و به بقیه بازیکنان و در کل به موفقیت تیم بیشتر فکر می‌کنند هنوز بازیکنان کلیدی هستند.
برای فرار از سختی‌های جنگ به فوتبال پناه می‌بردم
*پس به نظرت هنوز عصر شماره ۱۰‌ها در فوتبال تمام نشده است...
(لبخند می‌زند) نه، شماره ۱۰‌ها هیچ وقت محو نمی‌شوند. این شماره بهترین شماره دنیا است! (لبخند می‌زند).
*دوست داشتی با کدام بازیکن قدیمی فوتبال همبازی می‌شدی؟
اول از همه، بوبان، الگوی من در تیم ملی کرواسی. بعد، زین‌الدین زیدان، کسی که شانس داشتم برای او که مربی بود بازی کنم. با کسی که لحظات زیبایی در تاریخ رئال‌مادرید رقم زدیم. در تمرینات، بعضی وقت‌ها او می‌آمد و با ما بازی می‌کرد؛ کلاس بازی و جابه‌جایی اش در زمین خیلی باشکوه بود. واقعاً دوست داشتم او را به عنوان هم‌تیمی‌ام داشته باشم. سومین بازیکنی هم که دوست داشتم همبازی‌ام باشم، رونالدو برزیلی بود.
*و مسی؟
(می خندد). مقابلش بازی کرده‌ام ولی کنارش نه. مشخص است که مسی یکی از بهترین‌های تاریخ است ولی هیچ وقت کنار او بازی نکرده‌ام.
*تو خودت آدم خجالتی و توداری هستی. ممکن بود مثلاً از کار‌های فوق‌رسانه‌ای کریستیانو رونالدو که کلی در چشم است، خوشت بیاید؟
گفتید، من خجالتی و تودار هستم پس از این داستان‌ها که بیش از اندازه در رسانه‌ها باشم، خوشم نمی‌آید. راستش خیلی از این داستان‌ها خوشم نمی‌آید. دنیای اطرافم را همینطوری که هست دوست دارم. رونالدو از لحاظ فوتبالی سطح دیگری دارد، پس طبیعی است که از لحاظ توجه رسانه‌ها درصدر باشد؛ من همین سادگی را ترجیح می‌دهم.
*این روز‌ها ارتباطت با رونالدو چطور است؟
عالی است. در مادرید، ۶ سال فوق العاده را کنار هم طی کردیم که توانستیم احترام متقابل را به دست بیاوریم. حالا که او رفته با هم از طریق ردوبدل کردن پیام در ارتباط هستیم. درست است که بعضی‌ها تلاش می‌کنند نشان دهند رابطه ما خوب نیست ولی تأیید می‌کنم هنوز رابطه خوب ما تداوم دارد.
*فکر می‌کنی امسال از رونالدو شایستگی بیشتری برای بردن توپ طلا داری؟
(در زمان پاسخ لبخند به لب دارد) سؤال سختی است و راستش، دوست ندارم به این شیوه پاسخ بدهم که «بله، این من هستم که شایسته بردن توپ طلا هستم!» برای من مهم این است که در زمین باشم، همین کاری که در این ماه‌ها کرده‌ام. سال ۲۰۱۸ بدون تردید بهترین سال فوتبالی‌ام بود و تنها هدفم این است که با همین ریتمی که شروع شده به پیش بروم.
برای فرار از سختی‌های جنگ به فوتبال پناه می‌بردم
*حالا خودت را کنار بگذاریم، ۵ بازیکنی که شایسته بیشترین تمجید‌ها هستند، کدامند؟
به نظر من رافائل واران، آنتوان گریزمن، کیلیان امباپه، کریستیانو رونالدو و لیونل مسی.
*از جام جهانی چه چیزی برایت مانده است؟
گفتنش سخت است. ما به عنوان نماینده‌های کشور به فینال جام جهانی رسیدیم؛ آرزوی هر کودکی است. شکست خوردن در فینال جام جهانی خیلی سخت بود، این موضوع را پنهان نمی‌کنم. خیلی ناراحتی و غم داشت... ولی وقتی به کرواسی برگشتیم، با دیدن مردمی که به استقبال‌مان آمده بودند، خودمان متوجه شدیم که رسیدن به فینال هم یک موفقیت بزرگ بوده است.
*در فینال و در تونل منتهی به زمین به چه چیزی فکر می‌کردی؟ آنجا با واران صحبتی کردی؟
بله، یادم می‌آید با رافائل احوالپرسی کردم... ولی سلامی که به او کردم کمی سرد بود! (لبخندمی زند)
*هم زیدان و هم رونالدو در همین تابستان از رئال رفتند؛ دو مهره بسیار کلیدی برای این تیم. دلت برای کدام یک بیشتر تنگ می‌شود؟
هردوی این‌ها دستاورد زیادی برای باشگاه داشتند. درباره زیدان بگویم که چیز‌های زیادی از او یاد گرفتم. وقتی بازیکنی مثل او مربی می‌شود، به تو اعتماد می‌کند و توصیه‌هایی برایت دارد، خب اتفاق مهمی است؛ موضوعی که باعث می‌شود آدم دلش تنگ شود. به همان اندازه که دلم برای زیدان تنگ شده دلم برای کریستیانو هم تنگ می‌شود، چه به عنوان یک بازیکن حرفه‌ای و چه به عنوان یک انسان، چون موفقیت‌هایی که با هم به دست‌آوردیم ما را متحد و بیش از پیش ما را به هم نزدیک‌تر کرد. به هرحال الان عصر جدیدی شروع شده، رئال تو را وادار می‌کند همیشه به آینده فکر کنی؛ نمی‌توانی همیشه به گذشته فکر کنی.
*و اینکه از رفتن ناگهانی این دو نفر شوکه شدی؟
بله، شوکه شدم. انتظارش را نداشتم هیچ‌کدام از این دو نفر رئال را ترک کنند. اصلاً فکرش را نمی‌کردم زیدان برود؛ همین‌طور رونالدو. از طرفی وقتی شایعه رفتن رونالدو سر زبان‌ها افتاد ما بچه‌ها در رختکن با هم شرط بستیم که رونالدو دست آخر می‌ماند ولی خب، هرکس برای زندگی خودش انتخاب‌هایی دارد. به آن‌ها بابت کار‌هایی که در مادرید کردند فقط آفرین می‌توانم بگویم.
برای فرار از سختی‌های جنگ به فوتبال پناه می‌بردم

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

نظرسنجی

نتیجه بازی استقلال - شمس‌آذر قزوین؟

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی