به گزارش خبرورزشی، می‌توان از زندگی او چند فیلم ساخت و چند کتاب نوشت. کودکی او در روستایی دورافتاده خلاصه شد. از رؤیا‌هایی که شاید برای ما کوچک بود، اما برای خودش بزرگ. حالا علیرضا آن بالاست، جایی میان به یادماندنی‌ترین چهره‌های فوتبال ایران. به بهانه درخشش او، با چند عکس دیدنی به مرور بخش مهمی از خاطرات زندگی اش پرداختیم.
آرزو داشتم...
اولین آرزوی زندگی بیرانوند این بود که یک بار سوار هواپیما شود. این آرزویی بود که او از بچگی داشت و یک بار در مصاحبه‌اش درباره آن حرف زد. بیرانوند گفت: اولین بار وقتی با نفت تهران در لیگ دو بازی می‌کرد به این آرزو رسید. او البته شدیداً ترسیده بود و با خنده تعریف می‌کرد: «وقتی سوار شدم هم‌تیمی‌هایم به من می‌گفتند از هواپیما ترس نداشته باش.»

رفتم آزادی و عکس گرفتم
بیرانوند و خانواده‌اش در سرابیاس خرم‌آباد زندگی می‌کردند. همیشه تعریف می‌کند وقتی در تلویزیون، تهران و برج آزادی را می‌دید، با خودش می‌گفت: می‌شود یک روز به پایتخت بیاید و کنار برج آزادی عکس یادگاری بگیرد؟ تصویری که شاید خیلی‌ها به ویژه در دهه ۶۰ و ۷۰ در آلبوم شخصی‌شان داشته باشند. بیرانوند درباره آن روز‌ها می‌گوید: «همیشه به خانواده‌ام می‌گفتم چرا نرویم تهران؟ وقتی اولین بار آمدم پایتخت، سریع رفتم آزادی و یک عکس گرفتم.»

تختخواب سبز در آزادی
ماجرای حضور او در تهران شنیدنی است و به راحتی می‌توان از آن یک فیلم ساخت. او سختی‌های زیادی کشید. در نفت و هما بازی کرد. جا برای خوابیدن نداشت. مدتی در یک خیاطی می‌خوابید، مدتی در یک ساندویچ‌فروشی و خیلی وقت‌ها روی چمن‌های کنار میدان آزادی. او همیشه قصه‌های باورنکردنی درباره آن روز‌ها تعریف می‌کند.

ماجرای یک حمله
بیرانوند و استقلال؟ می‌گویند او دوره‌ای در اینستاگرامش قلب استقلالی می‌گذاشت. حتی تصویری از یک پست قدیمی منتشر کردند که بیرانوند نوشته بود استقلالی است. بعد‌ها وقتی او سر از پرسپولیس درآورد هواداران استقلال بدجور به او حمله کردند؛ حمله‌ای که صدایش را درآورد.

به خاطر رحمتی!
بیرانوند حتی برای مذاکره با استقلال به این باشگاه رفت. آبی‌ها آن سال با رحمتی بستند به همین خاطر بیرانوند بعد‌ها به این نتیجه رسید او را به باشگاه بردند تا فقط قیمت مهدی رحمتی را پایین بیاورند. بیرانوند یک بار در مصاحبه‌ای گفت: «با استقلالی‌ها به طور جدی مذاکره کردم و به باشگاه آن‌ها هم رفتم. در آغاز فصل قبل من با باشگاه نفت قرارداد داشتم، اما استقلالی‌ها با من تماس گرفتند که برای مذاکره به باشگاه آن‌ها بروم. این موضوع درست به زمانی برمی‌گردد که استقلال قصد داشت در زمان سرمربیگری آقای مظلومی، مهدی رحمتی را به استقلال برگرداند.»

عکس جنجالی
این یکی از عکس‌هایی است که بدجور جنجال درست کرد. ابتدا عکس از زاویه دیگری منتشر شد که بیرانوند عدد ۴ نشان داده بود. وقتی جنجال به راه افتاد این عکس رو شد که دوست بیرانوند هم عدد ۲ نشان داده تا در واقع برای استقلالی‌ها کری بخوانند.

چطوری لنگی؟!
بوسه بیرانوند بر سر مهدی رحمتی. این دو هم کم داستان ندارند. قبل از یکی از بازی‌های استقلال و نفت تهران وقتی رحمتی، بیرانوند را دید با کنایه و خنده به او گفت: «چطوری لنگی؟» بعد از انتشار این ویدئو جنجال بسیار بزرگی به راه افتاد و تا مدت‌ها هواداران پرسپولیس به رحمتی انواع و اقسام فحش‌های رکیک را می‌دادند. بیرانوند بعداً در مصاحبه‌ای از مهدی حمایت کرد.

کلافگی رونالدو
یکی از به یادماندنی‌ترین عکس‌های جام جهانی برای بیرانوند. یک‌جور‌هایی کریس کلافه شده بود. او نمی‌توانست از سد دفاعی ایران و علیرضا بگذرد.

علیرضا، طا‌ها و بارانا
بیرانوند در کنار پسر و دخترش. بیرانوند درباره آن‌ها می‌گوید: «اسم طا‌ها پسرم را دو تایی انتخاب کردیم ولی اسم بارانا انتخاب همسرم بود که به نظرم نام قشنگی است.»

کی‌روش عشق صدای علیرضا!
علیرضا با لباس لری. همیشه می‌گوید به لر بودنش افتخار می‌کند. او بار‌ها جلوی دوربین لری خوانده. گاهی وقت‌ها قبل از بازی‌های حساس تیم ملی وقتی ایران پشت در‌های بسته تمرین می‌کند، کی‌روش هم به او می‌گوید لری برای همه بخواند! ظاهراً سرمربی تیم ملی هم عاشق آهنگ‌های لری و این لهجه اصیل است.

ماجرای رنگ کردن موهایش
بیرانوند همیشه در ماه محرم به روستای‌شان می‌رود و در مراسم عزای حسینی شرکت می‌کند. اولین بار که عکس او با سر گلی بیرون آمد، بعضی از کانال‌های استقلالی نوشتند او مویش را رنگ کرده. علیرضا هم بعد‌ها در یک مصاحبه گفت: «دیگر با ساختن این شایعه‌ها هم اذیتم می‌کردند. من به عنوان یک لر هیچ‌وقت مویم را رنگ نمی‌کنم.»

آهنگ لری و برد بیرانوند
وحید امیری یک بار تعریف می‌کرد در اردوی تیم ملی بیرانوند و آندو پلی‌استیشن بازی می‌کردند. آندو سه گل جلو بود تا اینکه او شروع کرد به لری خواندن. وقتی لری خواند، بیرانوند سه گل خورده را جبران کرد و در نهایت هم آندو را برد! تیموریان بعد از ماجرا همیشه می‌گفت: این بیرانوند آهنگ لری می‌شنود، انگار دوپینگ کرده!

آرزویی که به آن رسید
بوسه بر جام جهانی. تصویری بعد از صعود ایران به جام جهانی روسیه در کنار دن گاسپار مربی سابق تیم ملی. علیرضا آرزو داشت برای ایران در جام جهانی بازی کند و سرانجام در روسیه به این آرزو رسید. چه کسی فکر می‌کرد او تبدیل به یکی از ستاره‌های به یادماندنی ایران شود؟

جمله عجیب علیرضا
بعد از بازی ایران و مراکش. بیرانوند در کنار روزبه چشمی. او در آن بازی عملکرد خوبی داشت و بعد از بازی با تعریف و تمجید خیلی‌ها روبه‌رو شد. او موقع شادی جلوی دوربین جمله‌ای گفت که هیچ‌کس معنی اش را نفهمید. وقتی هم به میکس‌زون آمد به خبرنگاران گفت: «این برد را تقدیم می‌کنم به مردم ایران.»

ماجرای منصوریان و آن پیامک معروف!
اختلاف منصوریان و بیرانوند یکی از جنجالی‌ترین اتفاقات زندگی بود. سرمربی وقت نفت قبل از بازی با استقلال تصمیم گرفت نام علیرضا را از لیست ۱۸ نفره خط بزند. او اعتقاد داشت بیرانوند وقتی فهمیده در ترکیب نیست، اردوی تیمش را به هم ریخته است. منصوریان چند روز بعد در مصاحبه‌ای گفت: «فکر نمی‌کنم کی‌روش گلر ذخیره را به تیم ملی دعوت کند.» می‌گویند وقتی بیرانوند دعوت شد، پیامکی برای یکی از اعضای کادر فنی فرستاد که دیدید من که به تیم ملی دعوت شدم، بای‌بای! علیرضا بعد‌ها در این باره گفت: «منصوریان حتی تهدیدم کرد که نابودم می‌کند.» او درباره ماجرای پیامکش هم توضیح داد: «آن پیامک ساختگی بود. فقط من یک بار در تمرین سهوی شوتی زدم که خورد و دوربین آنالیزور تیم شکست. او چند بار پیامک داد پول دوربین را بده گفتم من که از عمد نزدم. گفت: به منصوریان می‌گویم و ان‌شا‌ءا... همین‌طوری پیش بروی زمین می‌خوری. من هم به او پیامک دادم فعلاً که دارم می‌روم تیم ملی خواستی به آقای منصوریان هم بگو. همین. بقیه پیامک‌ها ساختگی بود که در ۹۰ هم نشان دادند.»

پرتاب ویرانگر
پرتاب دست‌های ویرانگر علیرضا بیرانوند. پرتاب‌های علیرضا حتی برای رسانه‌های خارجی هم سوژه داغی است. اولین بار وقتی پرتاب‌های او سر زبان افتاد که در تیم زیر ۲۳ ساله‌های نفت بازی می‌کرد. یک بار پرتابی ۶۵ متری کرد!

چیطوری کریس؟!
یکی از بانمک‌ترین لحظات زندگی بیرانوند. وقتی مقابل دوربین برنامه ۹۰ گفت: چیطوری کریس؟! با همین جمله، او شد سوژه فضای مجازی. این‌قدر برایش جوک ساختند که آخر سر فهمید این شوخی کاملاً جدی شده است. جمله بیرانوند این‌قدر سوژه‌ساز بود که حتی وقتی در بازی السد ضربه ژاوی را مهار کرد عادل گفت: چیطوری ژاوی؟!

پنالتی کریس و یک دنیا خاطره
یکی از به یادماندنی‌ترین لحظات تاریخ فوتبال ایران. بعد از چطوری کریس چه کسی فکر می‌کرد بیرانوند در این لحظه تاریخی، پنالتی او را بگیرد؟ چند روز قبل او به خبرنگار ما درباره آن لحظه گفت: «وقتی پنالتی شد فقط یاد چیطوری کریس افتادم. گفتم خدایا گل نخورم و سوژه شوم. وقتی توپ را گرفتم یک نفس راحتی کشیدم.»

به من خندیدند
بیرانوند به خیلی از آرزو‌هایی که در زندگی اش داشت رسید ولی حالا یک آرزوی بزرگ دیگر مانده است. اینکه به اروپا برود و بتواند در لیگ برتر بازی کند. او در این باره گفته بود: «یک بار گفته بودم دوست دارم در لیورپول یا منچستریونایتد بازی کنم که باز هم من را سوژه کردند و خندیدند ولی یک روز به آرزویم می‌رسم.»