۰
زمان مطالعه: ۱ دقیقه

باشگاه لسترسیتی به صورت رسمی تأیید کرد ویچای سریواداناپرابا در هلی‌کوپتر حضور داشته و درگذشته است.

به گزارش   خبرورزشی ، وقتی سال 2010 از ویچای سریواداناپرابا پرسیدند چرا باشگاه لسترسیتی را خریده جوابی ساده داشت: چون رنگ پیراهن‌شان مشابه با رنگ کمپانی‌اش، کینگ پاور دوتی فری بود. اما دلیل اصلی بسیار عمیق‌تر بود.

ویچای، میلیاردر تایلندی، مردی آرام و ساکت و سر به زیر و بخشنده بود که عاشق فوتبال، شهر لستر و مردمش شد. با اینکه در ابتدا هواداران لستر شک و تردیدهایی درباره او داشتند، اما ویچای هرگز صرفا یک مالک خارجی نبود که سرمایه‌گذاری‌اش را از دوردست بررسی می‌کند. او در بیشتر بازی‌های خانگی لستر، در استادیوم کینگ پاور، حاضر بود و وقتی خودش هم حضور نداشت پسرش جایش را می‌گرفت.

بعد از اینکه ویچای سال 2010 لستری که در چمپیونشیپ به سر می‌برد را با قیمت 39 میلیون پوند از میلان مانداریچ خرید بلافاصله چکی به مبلغ 103 میلیون پوند نوشت تا تمام بدهی‌های باشگاه را پرداخت کند. از این مرحله به بعد لستر روز به روز پیشرفت کرد. سرمایه‌گذاری ویچای نه تنها در خرید بازیکنان، بلکه در ساختن یک زمین تمرین جدید هم بود، زمینی که 100 میلیون پوند خرجش کرد.

مرگ ویچای: مردی که فوتبال را تغییر داد

جدا از این سرمایه‌گذاری‌ها در زیرساختارهای باشگاه، ویچای رابطه‌ای نزدیک با هواداران لستر برقرار کرد. او بلیط مجانی اتوبوس به هوادارانی داد که قصد داشتند به تماشای بازی‌های خارج از خانه لستر بروند. ویچای همچنین در روز تولدش این هواداران را به آبجو و کیک دعوت کرد و به همه‌شان شالگردن لستر هدیه داد. چنین کارهای کوچکی بود که مهر ویچای را در دل هواداران "روباه‌ها" انداخت، نه خرید بازیکنان بزرگ و نامدار.

اما فرای دنیای فوتبال، ویچای اهمیت جامعه‌ و مردمی که میانشان زندگی می‌کرد را می‌دانست. او دو بار کمک یک میلیون پوندی به بیمارستان رویال لستر کرد. چنین عمل خیرخواهانه‌ای هیچ ربطی به فوتبال نداشت، اما ویچای از ته قلب اعتقاد داشت اگر کمکی از دستش برای بهبود وضعیت مردم شهرش برمی‌آمد باید انجامش می‌داد.

ویچای در ضمن رابطه‌ای نزدیک با کادر مربیگری تیم و بازیکنانش داشت. تحت مالکیت او بود که بزرگ‌ترین افسانه تاریخ لیگ برتر، یا حتی تاریخ لیگ انگلیس، رقم خورد و لستر در عین ناباوری جهان فوتبال به رهبری کلودیو رانیری قهرمانی این لیگ را در سال 2016 جشن گرفت. پاداش ویچای برای بازیکنانش ماشین‌های اسپورت و تعطیلاتی مجانی بود. ویچای حتی گاهی کل اسکواد تیمش را بیرون می‌برد و به شام و نوشیدنی و حتی کازینو مهمان می‌کرد. برای این مرد دست و دلباز هیچ خرجی برای دوستانش گران نبود.

اما وقتی بحث مدیریتی باشگاه پیش می‌آید ویچای بدل به مردی می‌شد که ترسی از گرفتن تصمیمات سخت نداشت. او این رویکرد را به تمام بخش‌های باشگاه هم منتقل کرده بود تا کل باشگاه لستر با دید و نگاه او اداره شود. ویچای سخت‌ترین تصمیم‌ها را به خاطر باشگاهش گرفت، از اخراج نایجل پیرسون و کرگ شکسپیر گرفته تا اخراج رانیری، تنها چند ماه بعد از قهرمانی لیگ برتر، تصمیمی که حتی تصورش هم غیرممکن به نظر می‌رسید. با اینکه این تصمیمات خیلی وقت‌ها مورد تایید هواداران نبودند، اما ویچای همیشه از آن‌ها می‌خواست بهش اطمینان کنند. و این رابطه متقابل معمولا برپا بود.

مرگ ویچای: مردی که فوتبال را تغییر داد

حالا ویچای درگذشته و شهر لستر هنوز در شوک این فاجعه است. سوگواری و بزرگداشت از ویچای به اندازه کافی برگزار خواهد شد. اما در این میان میراث جاودانه او برای لستر هیچوقت فراموش نخواهد شد. تصویر بالا بردن جام قهرمانی لیگ برتر توسط او و وز مورگان، کاپیتانش، به افسانه‌های فوتبال انگلیس پیوسته و شاید دیگر چنین افسانه‌ای تکرار نشود.

هواداران لستر حالا خواهان ساخته شدن مجسمه‌ای از ویچای خارج از استادیوم کینگ پاور هستند. آخرین باری که دیدید هواداران یک باشگاه فوتبال چنین عشقی به مالک‌شان داشته باشند کی بوده؟ مجسمه‌ها معمولا برای بزرگ‌ترین بازیکنان تاریخ باشگاه ساخته می‌شوند، اما برای لستر و تاریخش هیچکس به بزرگی ویچای نبود.

بازیکنان حال حاضر و سابق لستر در ساعات اخیر همه از ویچای حرف زده‌اند و چیزی غیر از تقدیر و تشکر برای کاری که برایشان کرده نگفته‌اند. در این میان شاید متنی که کسپر اشمایکل نوشته چکیده‌ای کامل از مفهومی که ویچای فقید برای لستر داشت باشد: «تو فوتبال را تغییر دادی، برای همیشه! تو نه فقط به هواداران ما، بلکه به هواداران هر ورزشی در هر جای دنیا این امید را دادی که هر غیرممکنی ممکن است. این کاری نیست که از دست هر کسی بر بیاید. وقتی تو سال 2011 با من قرارداد بستی گفتی ما شش سال بعد در چمپیونز لیگ خواهیم بود و به موفقیت‌های بزرگی می‌رسیم. تو منبع الهام من بودی و من بهت ایمان داشتم. تو به من این باور را دادی که هیچ چیز غیرممکن نیست. بدون تو و خانواده‌ات هیچکدام از این‌ها امکان‌پذیر نبود. تو تجربه‌ای برای من رقم زدی که فقط در قصه‌ها و افسانه‌ها وجود داشت. تو به معنای واقعی کلمه رویای من را به حقیقت رساندی.»

وب‌گردی و دیدنی‌های ورزش

برچسب‌ها

نظر شما

شما در حال پاسخ به نظر «» هستید.
captcha

پربازدید امروز

آخرین خبرها

منهای ورزش

بازرگانی