ورزش و به ویژه فوتبال به دلیل توجه عمومی به آن به شدت در معرض نقد و تشویق قرار دارد و مشهوده که در ایران به دلیل علاقه و توجه شدید عموم مردم به فوتبال قطعا از نقد در امان نخواهد بود، ولی نکتهای که شاید کمتر کسی توجه میکنه نحوه انتقاد است. کافیه که سری به سایتهای ورزشی و صفحات مجازی ورزشی بزنید و ببینید که به اصطلاح کارشناسان فوتبال و روزنامهنگاران مثلا متعهد چگونه و با چه لحنی در حال نقادی هستند که البته در بعضی از موارد حتی میتوان رگههایی از منافعی گروهی را در نقد آنها دید.
در همین اتفاقات اخیر که برای تیم ملی رخ داده ببینید پیشکسوتان و کارشناسان چگونه نقد میکنند. درست که رفتارهای کادر فنی تیم ملی اصلا صحیح و قابل دفاع نیست، ولی نباید کسانی که به این رفتارنقد دارند حداقل لحن متفاوتی داشته باشند که بین آنها و لحن و رفتار کیروش تفاوتی بتوان قائل شد. به عنوان مثال وقتی این دوستان از القاب عقدهای، دلقک، دلال موزابیکی و دیوانه استفاده میکنند پس چه فرقی با کیروش دارند. اگه منتقدین این چنینی تیم ملی که غالب آنها فقط خصوصیات اخلاقی کیروش را نقد میکنند ادعای این دارند که رفتارهای کیروش و اعضای کادر فنی نمونه بارز بیاخلاقی است اگه این طوری باشد قطعا رفتار این دوستان منتقد نمونه بارز بیاخلاقی است، پس هیچ فرقی بین این افراد با کیروش وجود ندارد و نباید به نقد این دوستان توجه کرد که در بیشتر مواقع دنبال منافع گروهی و دفاع از دوستانشان هستند تا دفاع از منافع ملی، حال حتی این فرد میخواهد به قول بعضی دوستان اسطوره باشه، وقتی کسی بلد نیست با چه لحنی از یک نفر انتقاد کند پس نقد آن هم ارزش ندارد.
نکتهای که باید در نقد حتی در نقد دشمن هم رعایت کرد احترام در کلام است. حال وقتی این رعایت نشود صدرصد نقد موردنظر فاقد ارزش و توجه است حال میخواهد این رفتار از سوی کیروش باشد یا اسطوره یک باشگاه. به امید موفقیت تیم ملی.
* ارسالی از محسن زارعی محمدآباد کارشناسارشد محیطزیست دانشگاه تهران