به گزارش خبرورزشی، شنبه هفته گذشته بود که منچستریونایتد فستیوال گل در کاردیف راه انداخت و میزبانش را ۵ بر یک درهم کوفت. یک بازی زیبا و تماشاگرپسند کافی بود تا اولهگنار سولشائر خیلی سریع محبوب هواداران بیشمار یونایتد شود. درخشش یونایتد در عصر سولشائر اندکی بعد و در اولین بازی خانگی شیاطین سرخ آنهم تحت هدایت سولشائر ادامه یافت؛ این بار شاگردان این مربی نروژی با نتیجه ۳ بر یک تیم هادرسفیلد را بردند تا نشان دهند کار با سرمربی جدید تفاوتهای زیادی با کار با ژوزه مورینیو، سرمربی قبلی یونایتد دارد. حالا، اما سؤال بسیاری از مخاطبان فوتبال این است که سولشائر در زمان اندک حضورش در یونایتد چه تغییراتی به وجود آورده که خیلی سریع روی بازی بازیکنان و سیستم تیمی تأثیرگذار بوده؟ در زیر به خلاصهای از این تغییرات اشاره شده است.
بازگشت ناراضیها
اولین کاری که سولشائر در یونایتد انجام داده احیای بازی بازیکنان است؛ او در اولین کنفرانس خبری اش به این مورد اشاره کرد که هر بازیکن این تیم در هر پستی که بازی میکند فرصتی برای درخشش دوباره به دست خواهد آورد. در مقایسه با آخرین شکست یونایتد (۳ بر یک مقابل لیورپول) در عصر مورینیو، سولشائر خیلی سریع دست به کار شد و سرودستی روی ترکیب ۱۱ نفره تیمش کشید. او بازیکنانی که به نظر میرسید با مورینیو مشکل جدی دارند را به ترکیب اصلی فراخواند تا نشان دهد به آنها برخلاف مورینیو اعتماد زیادی دارد؛ اینطوری شد که لوک شاو، فیل جونز، آنتونی مارسیال و پل پوگبا دوباره به ترکیب اصلی تیم رسیدند و هر کدام هم در پستی که به میدان رفتند بازی قابل قبولی نشان دادند.
پوگبا دوباره فرمانده شد
مهمترین تغییری که سولشائر در استفاده از بازیکنان در تیم یونایتد به وجود آورده احیای پل پوگبا فرانسوی است؛ هافبک گرانقیمت شیاطین سرخ در سه بازی آخر مورینیو روی نیمکت نشست تا وضعیت نگرانکنندهای بر تیم حاکم شود. پوگبا در عصر مورینیو هرگز بازیکن بزرگی که پیش از این نشان داده بود، نبود. دلیلش هم قاعدتاً به شیوه بازی گرفتن مورینیو از این هافبک جوان برمیگشت. بعد از آن هم که مجادلههای کلامی میان این دو نفر درگرفت تا رفتهرفته زمزمه جدایی پوگبا از منچستریونایتد به گوش برسد. با آمدن سولشائر، اما شرایط به طرز عجیبی تغییر کرده و پل پوگبا نه تنها خودش احیا شده بلکه کاری کرده که شیاطین سرخ دوباره جان گرفتهاند. او ابتدا در بازی با کاردیف و سپس در تقابل با هادرسفیلد نشان داده مرد همه کاره تیم جدید منچستریونایتد شده است؛ تقریباً روی همه ضربات مؤثری که تیمش به سمت دروازه رقیب زده نقش داشته، دو پاس گل داده و از آن بهتر اینکه دو بار هم موفق به گلزنی شده است. او حالا با لذت پذیرفته که پیراهن رهبر ارکستر یونایتد را به تن کند و نقش فرمانده تیم سولشائر را ایفا کند. بازی اش آنقدر در این دو دیدار متفاوت بوده که حتی تمجید ستارههای سابق یونایتد از جمله گری نویل را هم برانگیخته است. نویل درباره پوگبا میگوید: «وقتی پوگبا در بهترین سطحش باشد بهترین بازیکن باشگاه است و میتواند عملکردی مشابه با آنچه مقابل هادرسفیلد داشت را بارها تکرار کند.» سولشائر حالا به خوبی توانسته ستارههای رو به افول تیمش را احیا کند ولی مأموریتش هنوز به پایان نرسیده؛ او دو ستاره دیگر دارد که باید آنها را هم به چرخه بازدهی برساند: روملو لوکاکو و الکسیس سانچس.
لطفاً لبخند بزند
یونایتد در عصر مورینیو تا جای ممکن تنش داشت؛ تنش در گروه، تنش با دیگر مربیان، تنش با رسانهها، تنش با تیم داوری و... هفتههای آخر حضور مورینیو در یونایتد به گونهای بود که هر آن امکان داشت همه چیز در حد انفجار در این باشگاه بالا برود. با آمدن سولشائر، اما شرایط به طرز غریبی رو به آرامش رفته است؛ این مربی که خضوع بسیار بیشتری در مقایسه با مورینیو دارد سعی کرده تنشهای به وجود آمده را کاملاً از بین ببرد. سرمربی نروژی و جدید یونایتد به تمامی آنهایی که مورینیو نگاه چپ میکرد حالا لبخند میزند و سعی میکند کاری کند همه از بازی و حضور در این باشگاه لذت ببرند. اگر پوگبا دوباره تبدیل به پوگبا شده یکی از دلایلش این است که دوباره بازی میکند ولی مهمترین دلیلش الان این است که حس میکند برای باشگاه بازیکن مفیدی شده است.
ایجاد فضای مثبت
نگرش منفی به وجود آمده در دل باشگاه حالا رخت بربسته؛ با آمدن سولشائر شرایط متفاوت شده و حالا همه نسبت به آینده باشگاه مثبت فکر میکنند. رایان گیگز، یکی دیگر از اسطورههای سابق یونایتد که چهارشنبه به الدترافورد آمده بود تا بازی این تیم برابر هادرسفیلد را ببیند به این مورد اشاره درستی میکند و میگوید: «با وجود اینکه اولین بازی خانگی سولشائر بود ولی به وضوح دیدیم همه چیز اطراف او مثبت است. بازیکنان اصلی باشگاه با وجود این مربی به خودشان آمدهاند؛ پوگبا گلزنی کرد، دخئا سیو فوق العادهای داشت و رشفورد به طرز ملموسی سطح بازی اش را ارتقا داد. چیزی که مشخص است اینکه سولشائر توانسته جو مثبتی بر باشگاه حاکم کند؛ حالا او باید بتواند این فضای مثبت را تداوم ببخشد و در بازی آینده تیم مقابل بورنموث هم دوباره نشانش دهد».
تغییرات تاکتیکی
این مورد شاید همان عمده تفاوت بین مورینیو و سولشائر را رقم بزند و برجسته کند. در عصر مورینیو، یونایتد به بازی تدافعی رو آورده بود و بسیاری از هواداران باشگاه از این شیوه ناامید شده بودند. سولشائر، اما در بدو ورود فلسفه بازی اش برای یونایتد را به خوبی شرح داد: «می خواهم به بازیکنان لذت بازی فوتبال را برگردانم». لذت بازی فوتبال هم برای بازیکنان و هم برای تماشاگران یک معنی دارد: حمله کردن. سولشائر برای محقق کردن این خواسته و برنامه عملاً رو به بازی مالکانه آورده است؛ در بازی برابر کاردیف یونایتد ۷۴ درصد مالکیت توپ را در اختیار داشت و در بازی برابر هادرسفیلد هم این درصد به ۶۴ رسید. موضوع دیگر، اما بالا بازی کردن مدافعان کناری یونایتد است؛ سولشائر بدون اینکه نگران ریسک بالای اینطور بازی کردن باشد دو مدافعش را مدام در حمله بالاتر از هافبکها نگه میدارد تا بتواند تعداد مهاجمان تیمش را افزایش دهد. دیگر تغییر که در راستای بازی هجومی صورت گرفته دست نکشیدن از پیشروی در زمین حریف است؛ این مربی وقتی حس کند ضرباهنگ هجومی تیمش پایین آمده دوباره به باکس مربیگری میآید و با دست به بازیکنانش زمین و دروازه حریف را نشان میدهد؛ او به زدن یکی، دو گل در بازیها بسنده نمیکند و میخواهد لذت بیشتری به هواداران دهد. اتفاقاً با استناد به همین شیوه بازی است که شیاطین سرخ حالا توانسته در دو بازی ۸ گل بزند؛ هشت گلی که ۵ تایش فقط وارد دروازه کاردیف شد تا پس از عصر فرگوسن یعنی از سال ۲۰۱۳ تاکنون، این تیم برای اولین بار در یک بازی توانسته باشد ۵ گل وارد دروازه رقیب کند.
نوبت به بزرگان
موردی که تا اینجا نباید درباره سولشائر فراموش کرد این است که هنوز به رقیب سرسختی از بالای جدول نخورده؛ در واقع او دو بازی برابر تیمهای هفدهم و بیستم جدول ردهبندی لیگ برتر انگلیس انجام داده و در این بازی توانسته کارنامه درخشانی از خودش به جا بگذارد ولی تیم او و فلسفه بازی اش در تقابل با تیمهای بالای جدول هم جواب میدهند؟ برای پاسخ این سؤال باید چند ماه دیگر صبر کرد.