خبرورزشی/فتحالله فتحی؛ تخت گاز رفتن و لایی کشیدن در خیابانها و اتوبانها را دوست ندارد، اما به قول خودش در پیست اتومبیلرانی عاشق سرعت است. کوروش محمدخانی ۱۲ تیر سال ۱۳۶۸ در مشهد متولد شد و تاکنون حضور در چند دوره مسابقات بینالمللی از جمله فرمولا فورد، پیشمسابقه فرمول یک هند، قهرمانی در مسابقات فرمولا رنو و فرمول ۳ اروپا و کسب عناوین مختلف در این رقابتها را تجربه کرده است. کوروش ۱۵ سال داشت که راهی انگلیس شد تا با ادامه تحصیل در کلاسهای اتومبیلرانی شرکت کند. او میخواهد حضور در مسابقات فرمول یک را تجربه کند.
محمدخانی برای خودش اهداف بزرگی دارد که تاکنون تعداد اندکی در دنیای اتومبیلرانی به آن رسیدهاند. قهرمانی در مسابقات فرمول یک و پا جای پای بزرگان اتومبیلرانی حرفهای تنها چیزی است که میتواند این جوان را در دنیای اتومبیلرانی حرفهای آرام کند.
* رانندگی را از چند سالگی شروع کردید؟
۸ سالم بود که با جلو کشیدن صندلی اتومبیل پدرم پاهایم به پدال رسید و توانستم رانندگی را شروع کنم. پدرم یکی از پیشکسوتان موتورسواری و عمویم از صاحبان پیست کارتینگ در مشهد بود به همین خاطر همیشه در پیستهای موتورسواری و اتومبیلرانی حضور داشتم، در پیست کارتینگ ابتدا عمویم به من آموزش داد و رانندگی حرفهای را شروع کردم و بعد مربیهایی که داشتم به من کمک کردند که بتوانم در مسابقات کارتینگ شرکت کنم. همان زمان بود، پدرم آن ماشین دستساز را برایم درست کرد و من بلافاصله کارتینگ را شروع کردم و تقریباً ۱۳ ساله بودم که همراه یکی از همتیمیهایم که یک سال از من کوچکتر بود به عنوان جوانترین فرد در مسابقات کارتینگ قهرمانی کشور حضور پیدا کردیم که من مقام آوردم، اما همتیمیام مقامی نیاورد.
* حضور شما در مسابقات حرفهای از چه زمانی شروع شد؟
در ۱۰ سالگی با ماشینی که پدرم برایم ساخته بود توانستم پرشی به طول ۳۰ متر و ارتفاع ۷ متر داشته باشم و رکورد جهان را در مشهد بشکنم.
* درباره ماشین دستساز پدرتان توضیح میدهید؟
خودرویی که پدرم درست کرده بودند باگی بود، شاسی این خودرو با لوله ساخته شده بود و موتورش هم هواخنک فولکس قدیمی بود که رادیاتور نداشت. از روز اول هدف پرش نبود و برای این ساخته شد تا زمانی که پدرم برای تمرین موتورسواری به کوه میرود من هم بتوانم آنها را همراهی کنم. طبق پیش زمینههایی که در فیلمها از این خودرو دیدم، تصمیم گرفتم با این خودرو پرش انجام دهم و در ۱۱ سالگی موفق شدم اولین رکورد دنیا را به عنوان جوانترین فرد که در سن کم پرش انجام داده، بزنم.
محمدخانی برای خودش اهداف بزرگی دارد که تاکنون تعداد اندکی در دنیای اتومبیلرانی به آن رسیدهاند. قهرمانی در مسابقات فرمول یک و پا جای پای بزرگان اتومبیلرانی حرفهای تنها چیزی است که میتواند این جوان را در دنیای اتومبیلرانی حرفهای آرام کند.
* رانندگی را از چند سالگی شروع کردید؟
۸ سالم بود که با جلو کشیدن صندلی اتومبیل پدرم پاهایم به پدال رسید و توانستم رانندگی را شروع کنم. پدرم یکی از پیشکسوتان موتورسواری و عمویم از صاحبان پیست کارتینگ در مشهد بود به همین خاطر همیشه در پیستهای موتورسواری و اتومبیلرانی حضور داشتم، در پیست کارتینگ ابتدا عمویم به من آموزش داد و رانندگی حرفهای را شروع کردم و بعد مربیهایی که داشتم به من کمک کردند که بتوانم در مسابقات کارتینگ شرکت کنم. همان زمان بود، پدرم آن ماشین دستساز را برایم درست کرد و من بلافاصله کارتینگ را شروع کردم و تقریباً ۱۳ ساله بودم که همراه یکی از همتیمیهایم که یک سال از من کوچکتر بود به عنوان جوانترین فرد در مسابقات کارتینگ قهرمانی کشور حضور پیدا کردیم که من مقام آوردم، اما همتیمیام مقامی نیاورد.
* حضور شما در مسابقات حرفهای از چه زمانی شروع شد؟
در ۱۰ سالگی با ماشینی که پدرم برایم ساخته بود توانستم پرشی به طول ۳۰ متر و ارتفاع ۷ متر داشته باشم و رکورد جهان را در مشهد بشکنم.
* درباره ماشین دستساز پدرتان توضیح میدهید؟
خودرویی که پدرم درست کرده بودند باگی بود، شاسی این خودرو با لوله ساخته شده بود و موتورش هم هواخنک فولکس قدیمی بود که رادیاتور نداشت. از روز اول هدف پرش نبود و برای این ساخته شد تا زمانی که پدرم برای تمرین موتورسواری به کوه میرود من هم بتوانم آنها را همراهی کنم. طبق پیش زمینههایی که در فیلمها از این خودرو دیدم، تصمیم گرفتم با این خودرو پرش انجام دهم و در ۱۱ سالگی موفق شدم اولین رکورد دنیا را به عنوان جوانترین فرد که در سن کم پرش انجام داده، بزنم.
* به جز اتومبیلرانی به کدام رشته ورزشی علاقه دارید و آن را تجربه کردهاید؟
به اکثر رشتههای ورزشی علاقهمند هستم. سوارکاری، تنیس، پینگپنگ، اسکواش، اسکی روی یخ، شنا و پنج رشته رزمی مویتای، جودو، جوجیتسو، بوکس و فول کنتاکت را نه در حد حرفهای و مسابقه بلکه برای آمادگی جسمانی و ذهنیام برای اتومبیلرانی انجام میدهم.
* به فوتبال علاقه دارید؟
به فوتبال به عنوان یک ورزش علاقه دارم، اما به هیچ باشگاه داخلی و خارجی وابستگی ندارم و طرفدار تیم ملی هستم.
* چرا به انگلیس رفتید؟
به انگلیس رفتم تا در کنار تحصیل بتوانم ورزش را به صورت حرفهای ادامه بدهم، به مدرسه حرفهای اتومبیلرانی سیلوراستون که یکی از معتبرترین مدارس اتومبیلرانی جهان به شمار میرود رفتم و توانستم بین ۹۶ نفری که ثبتنام کرده بودند به عنوان نفر اول فارغالتحصیل شوم. دوره آموزش من یک هفته بود که در تکنیکها و مهارتهای مختلف اتومبیلرانی مورد آموزش قرار گرفتم و بعد از آزمونهای مختلفی که دادم در ۱۶ سالگی مدرک نشنال B گرفتم. من در طول ۶، ۷ سالی که مسابقه دادم ۶ مرحله را گذراندم تا به فرمول یک برسم. یعنی نشنال C، B، A و بعد هم اینترنشنال C، B، A و بعد سوپرلایسنس که متعلق به فرمول یک است.
* شما به عنوان سفیر فدراسیون جهانی انتخاب شدید، وظیفه این کمپین چیست؟
فدراسیون جهانی اتومبیلرانی من را به عنوان سفیر کمپین امنیت جادهها و خیابانهای ایران انتخاب کرد، وظیفه این کمپین بالا بردن امنیت رانندگی و ایمنی جادهها و خیابانهاست.
* تاکنون چه فعالیتهایی در این کمپین انجام دادهاید؟
آموزش تئوری و عملی اتومبیلرانی یکی از مهمترین فعالیتهایی است که سازماندهی کردهام ولی هنوز حمایتهای لازم برای گسترش این کمپین را به دست نیاوردهام. مردم و نیز مسئولان باید از این کمپین جهانی حمایت کنند. یکی از حوزههای آموزشی من، افزایش مهارت کنترل خودرو برای عموم مردم برای بالا بردن سطح توانمندی در رانندگی است. میخواهم کمک کنم تا امنیت رانندگی افزایش یابد و آمار حوادث رانندگی کاهش پیدا کند.
* به نظر شما میتوان به مدالآوری ورزشکاران ایرانی در مسابقات بینالمللی امیدوار بود؟
شک نکنید. این باور قلبی من است، چون استعداد آنها در زمینه اتومبیلرانی و موتورسواری بسیار بالاست. رانندگان خوبی داریم که میتوانند افتخارات بسیاری را در مسابقات جهانی کسب کنند.
* برای اولین بار در رقابتهای فرمولا رنو قهرمان شدید از کسب این موفقیت چه احساسی داشتید؟
مسابقه بسیار سختی با سایر رانندهها داشتم. همه آنها رانندههای خوبی بودند و از طرفی پیست اولتن پارک هم یکی از سختترین پیستهای انگلیس است که رانندگی در آن تکنیک بسیار بالایی میطلبد. به عنوان یک ایرانی افتخار میکنم که توانستم برای اولین بار در اولتن پارک و البته فرمولا رنو قهرمان شوم و نام ایران را سر زبانها بیندازم و حس بسیار خوبی داشتم و آنجا بود که به ایرانی بودنم افتخار کردم.
* بعد از موفقیت در فرمولا فورد به کلاس بالاتری رفتید و وارد فرمولا رنو شدید.
من در فرمولا رنو چهار سال مسابقه دادم که هر سال در رده بالاتر این رقابتها شرکت میکردم و بالاخره توانستم در رقابتهای اروپایی در این کلاس، مقام قهرمانی بیاورم.
* شما در فرمولا رنو درخشیدید و بعد هم فدراسیون بینالمللی از شما و ۱۹ راننده برتر دنیا درخواست کرد تا در پیشمسابقه رقابتهای گرندپریکس هند روی پیست بروید. شما ۲۰ نفر با توجه به چه فاکتوری به این مسابقات دعوت شدید؟
پیشمسابقه رقابتهای گرندپری فرمول یک مصادف با افتتاحیه پیست بود که قرار شد ۲۰ نفر از رانندههای موفق دنیا آن را برگزار کنند. من به شخصه به خاطر قهرمانیهایی که در سطح اروپا در فرمولا رنو داشتم به این مسابقات دعوت شده بودم. سایر رانندهها که ملیتهای مختلفی هم داشتند به دلیل قهرمانی در ردههای خودشان به هند دعوت شدند. نکته جالب درباره این مسابقه این بود که همه رانندهها از بخت مساوی برای قهرمانی برخوردار بودند و همین مورد سطح رقابت را بالا برده بود.
* شما در گرندپریکس هند سوم شدید. در آن لحظه چه احساسی داشتید؟
احساس عجیب و جالبی بود. همیشه رؤیای این را داشتم که در رقابتهای حرفهای اتومبیلرانی اسم خودم و ایران را مطرح کنم. خوشحال بودم که پرچم ایران را بالای سرم میدیدم. از طرفی از اینکه میدیدم روی سکویی ایستادهام که چند ساعت پس از من قرار است قهرمانهای فرمول یک روی آن بایستند به خود میبالیدم.
* چرا قهرمان نشدید؟
متأسفانه خیلی دیر ویزای هند را گرفتم و نتوانستم برای مسابقات در آن پیست تمرین کنم. در آن مسابقات دورهای زیادی را به عنوان نفر اول طی کردم که در نهایت به دلیل عدم آشنایی کافی با پیست سوم شدم.
* آیا میتوانیم به ورود شما به عنوان اولین ایرانی در مسابقات فرمول یک امیدوار باشیم؟
هدف من نه تنها حضور در رقابتهای فرمول یک بلکه قهرمانی در این رقابتهاست. میخواهم با تلاش و تمریناتی که صورت میگیرد به دنیا ثابت کنم میتوان در ۳۰ سالگی هم وارد فرمول یک شد. مطمئن هستم اگر حمایتهای مالی وجود داشته باشد میتوانم این قول را بدهم که در مسابقات فرمول یک به آنچه مد نظر دارم دست پیدا کنم.
* در این سالها که رانندگی میکنید تصادف سنگین داشتهاید؟
در مسابقات بله، یک بار در انگلیس و یک بار هم در بلژیک. در انگلیس پیست بارانی بود، دید نداشتم و به ماشین جلویی برخورد کردم. در بلژیک با سرعت به دیواره لاستیکی برخورد کردم و لاستیکم ترکید.
* پیشنهادی برای لژیونر شدن داشتید؟
برای یکسری مسابقات جهانی که رانندهها با پرچم کشورها شرکت میکردند، از دو کشور چین و روسیه پیشنهاد داشتم تا در مسابقات شرکت کنم، اما به خاطر علاقهای که به کشورم ایران دارم، قبول نکردم، چون تاکنون در هر مسابقهای که شرکت کردم، با نام و پرچم ایران بوده و دوست دارم با پرچم کشورم از سکوهای قهرمانی و فرمول یک بالا بروم.
* موقع رانندگی لایی میکشید؟
مخالف این کار هستم، چون سرعت غیرمجاز و لایی کشیدن را بیاحترامی به شهروندان دیگر میدانم و یک راننده با بیاحتیاطی جان خود و دیگران را به خطر میاندازد.
* شما روی اتومبیل تان پرچم ایران را حک کرده اید و طراحی کلاه تان هم پرچم ایران است. از اینکه اسم ایران را در پیستهای مختلف خارجی مطرح میکنید چه حسی دارید؟
از همان ابتدا که مسابقات را در انگلیس شروع کردم با پرچم ایران در مسابقات حاضر شدم. این برای من افتخار است که به عنوان راننده ایرانی در این سطح از رقابتها مسابقه میدهم. هدفم این است که نام ایران را در این عرصه مطرح کنم و خوشحالم که تا به اینجا به این هدف رسیدهام.
* حرف پایانی...
باید از خانوادهام تشکر کنم که همیشه مرا حمایت کرده و به من دلگرمی دادند. بدون تشویق آنها ممکن نبود بتوانم به این موفقیتها دست پیدا کنم.