تلاش برای بازگشایی درهای ورزشگاهها در دردهه هفتاد و هشتاد با درخواست بانوان برای دیدن بازیهای ورزشی به خصوص فوتبال (که محبوبترین ورزش ایران است) جدیتر شد؛ مطالبهای که در دولتهای مختلف پیش روی مسئولان گذاشته شد اما خروجی آن به در بسته ورزشگاهها با برچسب «ورود بانوان ممنوع است» منتهی شد.
فشار کنفدراسیونهای ورزشی آسیایی و جهانی برای پایان دادن به این ممنوعیت در سالهای اخیر ابعاد تازهتری به این موضوع داد تا جایی که هماکنون کنفدراسیون فوتبال آسیا تذکراتی را از طریق مکاتبات و حتی شفاهی به فدراسیون فوتبال ایران در این زمینه داده است؛ ممنوعیت تماشای بازی در ورزشگاهها برای زنان تبعیض جنسیتی شمرده میشود.
با این حال درطی این سالها گزارشها و تصویرهایی مبنی بر حضور غیرمجاز دختران با لباس پسرانه وشکل و شمایلی مردانه در طول مسابقات لیگ در ورزشگاهها شاهد بودیم، اما دراین میان اتفاق تازهای نیز رخ داده است؛ تماشای رقابتهای تیم ملی فوتبال ایران با حضور تعداد چندهزار نفری بانوان.
البته پیش از این نیز درهای ورزشگاه آزادی به روی بانوان باز شد و بانوان کشورمان هرچند تعدادشان محدود بود اما تجربه حضور در ورزشگاه و تماشای بازی و هیجان فوتبال را از نزدیک تجربه کردند. بار دیگر درهای استادیوم به روی بانوان باز شده است و ۳۵۰۰ صندلی برای دیدار تیمملی فوتبال ایران و کامبوج به آنها اختصاص پیدا کرده است.
حال این سوال وجود دارد که آیا این میتواند سرآغازی برای ورود بانوان به ورزشگاهها باشد؟ پروندهای که تاکنون حل نشده است. برهمین اساس نگاهی حقوقی به این موضوع داشتهایم تا موارد و موانع برسر راه را از این زاویه مورد بررسی قرار دهیم.
این موضوع را میتوان از سه جهت مورد بحث قرار داد:
فقهی
اگر به استفتائات فقها نگاه کنیم متوجه میشویم که اصولا دو موضوع را در این خصوص موردتوجه قرار دادهاند؛ یک نوع پوشش در مسابقات و دیگری زنده بودن آن.
مثلا آیتالله خامنهای در پاسخ به سوال حضور بانوان به ورزشگاهها میگوید «اگر مشاهده کشتی به صورت مستقیم یا زنده باشد و یا به قصد لذت و ریبه یا خوف از گناه باشد جایز نیست».
آیتالله سیستانی بین فوتبال و کشتی تفاوت قایل میشود: «در فوتبال اگر به قصد ریبه نباشد اشکال ندارد. اما در کشتی بنا به احتیاط واجب اشکال دارد.»
آیتالله تبریزی در این مورد میگوید «اگر قصد لذت نباشد اشکال ندارد».
آیتالله مکارم بین فوتبال و شنا با فوتبال و والیبال تفاوت قایل شده است.
اگر دقت کنیم ملاک نوع پوشش است. در کشتی و شنا به جهت این که نوع پوشش متفاوت است با فوتبال و والیبال لذا اینها را اشکال میدانند. بر همین اساس دیدن این صحنه چه از نزدیک و چه تلویزیون تفاوتی نمیبینند. از این جهت باید موضوع را حل کنیم؛ بر همین اساس برخی ورزشها به دلیل نوع پوشش مردان حضور بانوان در ورزشگاه اشکال دارد.
قسمت دوم که فقها به آن توجه میکنند عدم اختلاط زنان و مردان است. به این معنی که برخی فقها به حضور بانوان در ورزشگاهها اشکالی که گرفتهاند از اختلاط زنان و مردان در ورزشگاههاست؛ اگر شرایط به نحوی باشد که این اختلاط منتفی شود منع شرعی نیز برداشته میشود.
البته بحث اختلاط زن و مرد تنها برای ورزش نیست؛ اختلاط زن و مرد مثلا در راهپیمایی اگر به قصد حمایت از حاکمیت نیز باشد و یا اختلاط زن و مرد در پیادهروی اربعین، همین حکم که در ورزشگاه حاکم است در این موارد نیز جاری است. پس اگر خانمها بدانند در کار شرعی باعث اختلاط زن و مرد شود نیز نباید این کار انجام دهند. پس با این اوصاف منع اختلاط خاص ورود بانوان به ورزشگاهها نیست.
پس در بحث فقهی دو نکتهای را در پیش رو داریم که اول درباره برخی رشتههای ورزشی منع شرعی وجود دارد و در بحث دوم اختلاط زن و مرد نیز اگر بتوانیم به سمتی برویم که این اختلاط برداشته شود موانع رفع میشوند.
حقوقی
در قانوان اساسی دو اصل ۲۰ و ۲۱ به تساوی زنان و مردان توجه کرده است. حتی اصل ۲۱ قانون اساسی دولت را مکلف کرده است تا زمینهای را فراهم کند تا تساوی زنان و مردان تضمین شود. بنابراین اگر حضور زنان برای حضور در ورزشگاهها از منظر موازین اسلامی تامین شود، نه تنها آنها میتوانند شرکت کنند بلکه دولت نیز موظف است شرایط و زمینه ورود آنها را فراهم کند.
حقوق کیفری
اگر بخواهیم از زاویه حقوق کیفری به این موضوع نگاه کنیم باید به این نکته توجه داشت که عنوان مجرمانهای تحت فعل حرام داریم؛ به این معنا که نه فقط در ورزشگاهها در هر جایی فعل حرام اتفاق بیفتد قاضی میتواند اقدام به تعزیر کند و این خاص ورزشگاه نیست. این اتفاق میتواند در هر مکانی رخ بدهد.
بر همین اساس از نگاه حقوق کیفری تنها عنوان مجرمانهای که چه بسا بتوانیم در این مقوله بگنجانیم بحث فعل حرام است که محدود در ورزشگاهها نیست. هرجا که این اتفاق رخ بدهد میتواند جرمانگاری شود. شاید از این جهت که با زیرساختهایی که در ورزشگاهها داریم ارتکاب فعل حرام بیشتر مهیا شود شاید سیستم قضایی نیز به این دلیل قدری حساسیت بیشتری دارد. از نگاه جرمشناختی چیزی که پیش میآید بحث پیشگیری از جرم است. در قانون اساسی یکی از وظایفی که برای قوه قضاییه درنظر گرفته شده موضوع پیشگیری از جرم است اعم از زمانی که جرمی اتفاق افتاده است که بخواهند از تکرارش جلوگیری کنند ویا زمانی که فضایی مهیاست برای ارتکاب جرم.
عرف
دراین میان این نکته نیز قابل توجه است که بحث حضور بانوان در ورزشگاهها دچار نوعی سیاستزدگی و عوامگرایی شده است تا جایی که در بحبوحه انتخابات نامزدها از این موضوع به عنوان ابزاری برای بالابردن محبوبیت نیز بهره بردهاند. اما دراین بین این سوال وجود دارد که آیا دولتها واقعا به دنبال حل این موضوع هستند؟ آیا فضای مجزایی در ورزشگاهها برای خانوادهها و بانوان طراحی کردهاند؟ به نظر میرسد دولتها دراین مقوله دچار شعارزدگی شدند تا این که عملگرا باشند.
البته برخی جامعهشناسان معتقدند اگر فضا برای بانوان بهطور خاص فراهم باشد چه بسا حضور بانوان باعث شود تا مشکلات فضاهای تکجنسیتی تعدیل شود. مثلا اگر تماشاچیان در کنار خانوادههایشان در ورزشگاه حضور داشته باشند و حضور بانوان را شاهد باشند یک سری از توهین و فحاشی و شعارهایی که گفته میشود دیگر اتفاق نیفتد. به هرحال این هم یک تئوری قابل توجه است. شاید بر اساس این تئوری بخشی از فضای منفی حاکم در ورزشگاههای کشور نیز از بین برود.
به نظر میرسد اگر دولت واقعا به دنبال این است که شرایط ورود بانوان و خانوادهها را به ورزشگاهها فراهم کند باید به دنبال ایجاد وضعیت مناسب در ورزشگاهها باشد به شکلی که مثلا فضای اختصاصی برای خانوادهها و بانوان فراهم کنند که مشکلات شرعی که ابتدای مطلب عنوان شد حل شود و درهای ورودی مجزا طراحی شود. شاید به این شکل حساسیتها را دراین خصوص نیز کاهش بدهند. اگر دولت زمینهای را فراهم کند و شرایط فرهنگی مناسبی در ورزشگاهها حاکم کند شاید فقها نیز مخالفتهایی دراین باره نداشته باشند.
* به قلم آنا سلیمانی