خبرورزشی/ آرتین زهرابی: حالا همهچیز مشخص است و تردیدی نیست که برنامه ۹۰ با سابقه و اعتبار ۲۰ سال پخش زنده، تعطیل شده و بر اساس آن چه معاون صداوسیما گفت نیز مجری آن در شبکه ۳ فعالیتی نخواهد داشت. واضحتر این که عادل فردوسیپور ظاهرا قرار نیست حتی بازیهای فوتبال را گزارش کند؛ یک حضور پارهوقت و احتمالا نمایشی در برنامه فوتبال ۱۲۰، لابد اوج فعالیت رسانهای فردوسیپور خواهد بود.
اگرچه او یک فرد دانشگاهی است؛ استاد دانشگاه است، دکترای رسانه دارد و سر کلاس درس می رود. کتاب میخواند، می نویسد و ترجمه میکند. عادل فردوسیپور بیکار نمیماند و تخریب دکور برنامه ۹۰، از او یک موجود مستاصل نمیسازد. با این همه، سوال این است وقتی مدیران چنین تصمیم قاطعانهای درباره یک مجری و برنامهساز تلویزیون میگیرند چقدر در فکر علاقهمندانی بودهاند که برنامه ۹۰ را اینهمه سال با دقت و وسواس تماشا میکردند؟
دوشنبهشبها در مملکت ما شب برنامه ۹۰ بود؛ ساعاتی برای مردم فوتبالدوست و حتی غیرفوتبالی به خوشی میگذشت. بحثهایی به واسطه حضور فردوسیپور در این برنامه ایجاد میشد که برای مخاطبانش جذابیت بصری و شنیداری داشت.
این موج حمایت از عادل فردوسیپور بی دلیل نیست؛ دقیقا به خاطر همه نکتههایی است که چند خط بالاتر نوشتیم. پس چطور میشود او را نادیده گرفت و ۹۰ را به گوشهای از خاطرات مثله شده تبدیل کرد؟
مدیران در تصمیمگیری و اعمال سلایق خود، بیگمان قدرت دارند. آنها تصمیمساز هستند و احترامشان هم واجب است؛ قرار نیست با همدیگر این مناقشه را به یک جبهه خیر و شر تبدیل کنیم که این گونه هیچکدام ما سود نمیکنیم و به نتیجه هم نخواهیم رسید. بحث را سوق بدهیم به جایی که میشد به سلیقه اقشار و تودههایی که تعدادشان کم نیست احترام بیشتری گذاشت و ۹۰ را از تلویزیون حذف نکرد.
شائبههایی در این زمینه وجود دارد که لجبازیها و اختلافسلیقههای شخصی مانع ادامه کار شده است اما حتی یک حکمیت ساده هم در این میان وجود نداشت تا آنچه مردم دوستش دارند به این وضعیت دچار نشود.
چقدر ما کارهای «ساده» را «پیچیده» میکنیم؛ در این مساله متاسفانه به درجه استادی رسیدهایم. ماجرای عادل فردوسیپور، ۹۰ و این طیف وسیع مخاطبانی که بیننده این برنامه بودهاند خیلی ساده و راحت حل و فصل میشد.
هنوز هم برای رسیدن به یک نتیجه مطلوب، دیر نشده؛ کمی فکر کنید...