خبرورزشی/اردشیر لارودی؛ برانکو ایوانکوویچ را میبینیم که در حال وادادن و تسلیم شدن است! برانکو را تا این روزها مردی منطقی و برخوردار از قدرت تحلیل و آنالیز دقیق و درست دیده بودیم! یک ویژگی ممتاز که او را در صف «برترها» قرار میدهد! قادر به درست دیدن و قادرتر از آن به خارج کردن تیمش از آمپاسها و بنبستها!
آخرین بار، برانکوی واقعبین را، همین ۷-۸ روز پیش دیدیم که در پایان مسابقه با ذوبآهن از عبارت ساده و روشن «بد بازی کردیم»، برای توصیف نیمه اول تیمش استفاده کرد! برانکو نه به لاپوشانی پرداخت و نه به توجیه! راست و پوستکنده گفت آنچه را که دیده بود! گفت اتفاقی را که رخ داده بود! برانکو در مقام یک منتقد هم به نقد تیمش و ارزیابی عملکرد یارانش پرداخت و هم حکم واقعبینانه و بدون لغزش خود را صادر کرد: ... ما بد بازی کردیم!
حنای بیرنگ
بازی پرسپولیس در مصاف با الاهلی به مراتب بدتر از بازی قبلی و بازیهای اخیر پرسپولیس بود! پرسپولیس مقابل الاهلی هم فاقد برنامه نشان داد، هم به سردرگمهای گمکرده راه شباهت داشت و هم یک غلط حرکتی و اشتباه تکنیکی- تاکتیکی را چند بار و با اصرار، تکرار میکرد! مثل تمام بارهایی که توسط مهدی ترابی یا محمد نادری و یا هر بازیکن دیگری خود را به خط دروازه حریف میرساند. مرتب توپ را به پای مردان جاخورده و گیجشده الاهلی میزد! هدر دادن موقعیتهای گل! به زیان خود فرصتسوزیهای پرشمار! لجبازی با همه اصول بازی!
برانکو این همه را ندید، یا خود را به ندیدن زد و در پایان بازی به نکتهای متوسل شد که از خیلی وقتها پیش حنایش رنگ ندارد! برانکو گفت: ما خیلی فرصت شوت زدن ایجاد کردیم و حریف هیچ یا فقط دو فرصت که بازی را هم برد!
عذری بدتر از گناه
از آقای برانکو باید پرسید، این مزیت است یا نقطه ضعف؟ این مهارت است یا فقر تکنیک! این از هوشمندی ما خبر میدهد یا از زیرکی حریف!
حرفهای برانکو که این بار با حرفهای قبلی و استدلالهای همیشگی او، ۱۸۰ درجه فرق دارد ما را به یاد سخنان نامقبول همه کسانی میاندازد که سالهای سال، چون میباختند و، چون به جایی نمیرسیدند از همین «رطب و یابس»ها به هم میبافتند و میکوشیدند تا آسمان واقعیت را به ایمان ذهنیگرایی خویش متصل کنند و به جایی نمیرسیدند!
بر فرض درست بودن عذر شما، تمام این پروسه چه معنایی پیدا میکند؟
شوت زدن وسیله است یا هدف؟ این را از آقای برانکو میپرسیم؟
اینکه مهدی ترابی جوری به بازی گرفته شود که به ناچار زمین مسابقه را ترک میکند، خوب است یا بد؟
اینکه ترابی در میانه زمین بازی کند و سیامک نعمتی در نقش مهاجم، چقدر به «خوشفکری» چیدمانی و «ارنج» تیم مربوط میشود؟
و اینکه سیامک نعمتی یک شوت میزند و دیگر هیچ و یا علیپور همان یک شوت را هم به «اوت» میزند چه معنایی دارد؟
چهره جدیدی از برانکو
پرسپولیس با برانکو و تحت هدایت او همواره تیم خوبی بود! در همه بازیها، بازی تیمیاش الگودار بود! اینک، اما پرسپولیس دچار کمند خودبینی و خودخواهی و «تکرو» بودن شده است! عنصر تیم را در حال غیب شدن میبینیم و برانکو را در حال توجیه که به تکرار منجر میشود!
آخرین بار، برانکوی واقعبین را، همین ۷-۸ روز پیش دیدیم که در پایان مسابقه با ذوبآهن از عبارت ساده و روشن «بد بازی کردیم»، برای توصیف نیمه اول تیمش استفاده کرد! برانکو نه به لاپوشانی پرداخت و نه به توجیه! راست و پوستکنده گفت آنچه را که دیده بود! گفت اتفاقی را که رخ داده بود! برانکو در مقام یک منتقد هم به نقد تیمش و ارزیابی عملکرد یارانش پرداخت و هم حکم واقعبینانه و بدون لغزش خود را صادر کرد: ... ما بد بازی کردیم!
حنای بیرنگ
بازی پرسپولیس در مصاف با الاهلی به مراتب بدتر از بازی قبلی و بازیهای اخیر پرسپولیس بود! پرسپولیس مقابل الاهلی هم فاقد برنامه نشان داد، هم به سردرگمهای گمکرده راه شباهت داشت و هم یک غلط حرکتی و اشتباه تکنیکی- تاکتیکی را چند بار و با اصرار، تکرار میکرد! مثل تمام بارهایی که توسط مهدی ترابی یا محمد نادری و یا هر بازیکن دیگری خود را به خط دروازه حریف میرساند. مرتب توپ را به پای مردان جاخورده و گیجشده الاهلی میزد! هدر دادن موقعیتهای گل! به زیان خود فرصتسوزیهای پرشمار! لجبازی با همه اصول بازی!
برانکو این همه را ندید، یا خود را به ندیدن زد و در پایان بازی به نکتهای متوسل شد که از خیلی وقتها پیش حنایش رنگ ندارد! برانکو گفت: ما خیلی فرصت شوت زدن ایجاد کردیم و حریف هیچ یا فقط دو فرصت که بازی را هم برد!
عذری بدتر از گناه
از آقای برانکو باید پرسید، این مزیت است یا نقطه ضعف؟ این مهارت است یا فقر تکنیک! این از هوشمندی ما خبر میدهد یا از زیرکی حریف!
حرفهای برانکو که این بار با حرفهای قبلی و استدلالهای همیشگی او، ۱۸۰ درجه فرق دارد ما را به یاد سخنان نامقبول همه کسانی میاندازد که سالهای سال، چون میباختند و، چون به جایی نمیرسیدند از همین «رطب و یابس»ها به هم میبافتند و میکوشیدند تا آسمان واقعیت را به ایمان ذهنیگرایی خویش متصل کنند و به جایی نمیرسیدند!
بر فرض درست بودن عذر شما، تمام این پروسه چه معنایی پیدا میکند؟
شوت زدن وسیله است یا هدف؟ این را از آقای برانکو میپرسیم؟
اینکه مهدی ترابی جوری به بازی گرفته شود که به ناچار زمین مسابقه را ترک میکند، خوب است یا بد؟
اینکه ترابی در میانه زمین بازی کند و سیامک نعمتی در نقش مهاجم، چقدر به «خوشفکری» چیدمانی و «ارنج» تیم مربوط میشود؟
و اینکه سیامک نعمتی یک شوت میزند و دیگر هیچ و یا علیپور همان یک شوت را هم به «اوت» میزند چه معنایی دارد؟
چهره جدیدی از برانکو
پرسپولیس با برانکو و تحت هدایت او همواره تیم خوبی بود! در همه بازیها، بازی تیمیاش الگودار بود! اینک، اما پرسپولیس دچار کمند خودبینی و خودخواهی و «تکرو» بودن شده است! عنصر تیم را در حال غیب شدن میبینیم و برانکو را در حال توجیه که به تکرار منجر میشود!