خبرورزشی/فرخ حسابی؛ هیچکس در تاریخ فوتبال مثل این نابغه کوچکاندام اسپانیایی حفظ توپ نمیکرد، هیچکس مثل او نمیتوانست کار گرفتن توپ و فوری پیدا کردن بهترین گزینه برای پاس دادن، را به این سادگی انجام دهد. او طوری بازی میکرد که گویی میتوانست آینده را پیشبینی کند، فقط کافی بود توپ را در اختیار او قرار دهید تا او بهترین تصمیم را بگیرد.
ژاوی در مرکز دو تیم از بهترین تیمهای قرن حاضر قرار داشت و به معنای واقعی کلمه بیش از هر کس سبک بازی فعلی بارسلونا را او پایهگذاری کرد، حتی بیش از بازیکنانی مثل مسی، پیکه و تیری آنری؛ حفظ توپ با پاسهای کوتاه در یکچهارم زمین حریف، سانترهای مواج و کوتاه در عرض زمین آنقدر که بالاخره مدافعان حریف از حرکات مداوم خسته شوند و اشتباه کنند. ژاوی کوچکترین فضاها را در زمین استفاده میکرد و از همانجا به حریف ضربه میزد.
بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ او دو قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، سه قهرمانی لالیگا، دو قهرمانی جام ملتهای اروپا و یک بار فتح جام جهانی را در کارنامه خود ثبت کرد، یعنی تقریباً هر جامی که میشد کسب کرد را ژاوی در مدت کوتاهی به دست آورد.
با این وجود از آنجا که سبک بازی ژاوی او خیلی ساده به نظر میرسید و خیلیها فکر میکردند، میتوانند بهتر از او این کارها را انجام دهند، این بازیکن تا سالها به آنچه استحقاقش را داشت، نرسید. حتی بعد از اینکه در سال ۲۰۰۸ به عنوان بهترین بازیکن جام شناخته شد و حدود یک نیمفصل بعد که او با تیم پپ گواردیولا در بارسلونا میدرخشید، بعد از اینکه نام او در بین پنج بازیکنی که گزینه دریافت توپ طلا بودند قرار گرفت، روزنامه انگلیسی دیلی میل با چاپ عکس این پنج نامزد به کنایه تیتر زد: «بهترین بازیکنان جهان و ژاوی!» تا به نوعی نشان دهد که او در حد چهاز گزینه دیگر برای کسب توپ طلا نیست.
این دستکم گرفتن ژاوی شاید از آنجا ریشه میگرفت که او بسیار متفاوت از هافبکهایی بود که در لیست بهترینها پشتسر گذاشته بود. ژاوی مثل روی کین و پاتریک ویرا، جنگوجو و خستگیناپذیر نبود. مثل کاکا و پاول ندود هم بازیساز صرف و مطلق نبود. ژاوی سبک بازی متفاوتی نسبت به زیدان، بهترین بازیکن جام جهانی ۲۰۰۶ داشت، چون زیدان حتی در ۳۴ سالگی هم میتوانست حاکم مطلق میدان باشد و چشمها را به سمت حرکات خود خیره کند، اما ژاوی هیچ وقت اینطور نبود. او تیم را هدایت میکرد و جریان بازی را تغییر میداد، اما هیچگاه حاکم مطلق میدان نبود.
از آن دست بازیکنانی نبود که همیشه در چشم باشد و شما موقعیتش در زمین را بدانی، اما در عوض، در یک لحظه یک پاس میداد که همه را سورپرایز میکرد و چند لایه از دفاع حریف را به هم ریخت و شما تازه وقتی صحنه آهسته تلویزیونی را میدیدی، متوجه میشدی که خالق این پاس هنری، کسی نبوده جز مهندس ژاوی. حدس زدن پاس بعدی ژاوی کاری بود که هیچکس توانایی آن را نداشت، او سریعتر از همه گزینههایش را میدید و بهترین را انتخاب میکرد.
فوتبال مدرن جهان قطعاً به بازیکنی مثل او مدیون است و کسی نمیتواند نقش او را در زبیایی این روزهای فوتبال دنیا انکار کند. حالا ژاوی چند هفته بیشتر مهمان مستطیل سبز نخواهد بود و خودش گفته میخواهد مربیگری را تجربه کند. اینکه او آیا مربیگری بارسلونا را روزی برعهده خواهد گرفت و اینکه این اتفاق چه روزی ممکن است بیفتد سؤالهای جذابی است که فوتبال جهان انتظار پاسخ آن را میکشد. آیا او در دوران مربیگری اش میتواند راهحلهایی مثل آنچه زمان بازیگری اش پیدا میکرد را بیابد؟ تفاوتش این است که آن موقع بازیکنی مثل ژاوی درون زمین بود و حالا سؤال این است که ژاوی مربی چگونه میتواند بدون بازیکنی ژاوی، به سبک دلخواه خودش بازی کند؟
ژاوی در مرکز دو تیم از بهترین تیمهای قرن حاضر قرار داشت و به معنای واقعی کلمه بیش از هر کس سبک بازی فعلی بارسلونا را او پایهگذاری کرد، حتی بیش از بازیکنانی مثل مسی، پیکه و تیری آنری؛ حفظ توپ با پاسهای کوتاه در یکچهارم زمین حریف، سانترهای مواج و کوتاه در عرض زمین آنقدر که بالاخره مدافعان حریف از حرکات مداوم خسته شوند و اشتباه کنند. ژاوی کوچکترین فضاها را در زمین استفاده میکرد و از همانجا به حریف ضربه میزد.
بین سالهای ۲۰۰۸ تا ۲۰۱۲ او دو قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا، سه قهرمانی لالیگا، دو قهرمانی جام ملتهای اروپا و یک بار فتح جام جهانی را در کارنامه خود ثبت کرد، یعنی تقریباً هر جامی که میشد کسب کرد را ژاوی در مدت کوتاهی به دست آورد.
با این وجود از آنجا که سبک بازی ژاوی او خیلی ساده به نظر میرسید و خیلیها فکر میکردند، میتوانند بهتر از او این کارها را انجام دهند، این بازیکن تا سالها به آنچه استحقاقش را داشت، نرسید. حتی بعد از اینکه در سال ۲۰۰۸ به عنوان بهترین بازیکن جام شناخته شد و حدود یک نیمفصل بعد که او با تیم پپ گواردیولا در بارسلونا میدرخشید، بعد از اینکه نام او در بین پنج بازیکنی که گزینه دریافت توپ طلا بودند قرار گرفت، روزنامه انگلیسی دیلی میل با چاپ عکس این پنج نامزد به کنایه تیتر زد: «بهترین بازیکنان جهان و ژاوی!» تا به نوعی نشان دهد که او در حد چهاز گزینه دیگر برای کسب توپ طلا نیست.
این دستکم گرفتن ژاوی شاید از آنجا ریشه میگرفت که او بسیار متفاوت از هافبکهایی بود که در لیست بهترینها پشتسر گذاشته بود. ژاوی مثل روی کین و پاتریک ویرا، جنگوجو و خستگیناپذیر نبود. مثل کاکا و پاول ندود هم بازیساز صرف و مطلق نبود. ژاوی سبک بازی متفاوتی نسبت به زیدان، بهترین بازیکن جام جهانی ۲۰۰۶ داشت، چون زیدان حتی در ۳۴ سالگی هم میتوانست حاکم مطلق میدان باشد و چشمها را به سمت حرکات خود خیره کند، اما ژاوی هیچ وقت اینطور نبود. او تیم را هدایت میکرد و جریان بازی را تغییر میداد، اما هیچگاه حاکم مطلق میدان نبود.
از آن دست بازیکنانی نبود که همیشه در چشم باشد و شما موقعیتش در زمین را بدانی، اما در عوض، در یک لحظه یک پاس میداد که همه را سورپرایز میکرد و چند لایه از دفاع حریف را به هم ریخت و شما تازه وقتی صحنه آهسته تلویزیونی را میدیدی، متوجه میشدی که خالق این پاس هنری، کسی نبوده جز مهندس ژاوی. حدس زدن پاس بعدی ژاوی کاری بود که هیچکس توانایی آن را نداشت، او سریعتر از همه گزینههایش را میدید و بهترین را انتخاب میکرد.
فوتبال مدرن جهان قطعاً به بازیکنی مثل او مدیون است و کسی نمیتواند نقش او را در زبیایی این روزهای فوتبال دنیا انکار کند. حالا ژاوی چند هفته بیشتر مهمان مستطیل سبز نخواهد بود و خودش گفته میخواهد مربیگری را تجربه کند. اینکه او آیا مربیگری بارسلونا را روزی برعهده خواهد گرفت و اینکه این اتفاق چه روزی ممکن است بیفتد سؤالهای جذابی است که فوتبال جهان انتظار پاسخ آن را میکشد. آیا او در دوران مربیگری اش میتواند راهحلهایی مثل آنچه زمان بازیگری اش پیدا میکرد را بیابد؟ تفاوتش این است که آن موقع بازیکنی مثل ژاوی درون زمین بود و حالا سؤال این است که ژاوی مربی چگونه میتواند بدون بازیکنی ژاوی، به سبک دلخواه خودش بازی کند؟